به گزارش ایسنا، فاطیما احمدی، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «سفرِ سکوت» درباره گزیده شعرهای فیلیپ ژاکوته با عنوان «وهم سبز» نوشته است: «فیلیپ ژاکوته، یکی از برجستهترین شاعران معاصر فرانسه، صدایی است که با ظرافت و عمق ویژهای به جهان نگاه میکند. شعرهای او نهتنها انعکاسی از طبیعتاند، بلکه تلاش میکنند تا مرزهای محسوس و نامحسوس را درهم بشکنند و آنچه را پشت ظاهر است کشف کنند. گزیده شعرهای ژاکوته تحتعنوان «وهم سبز» که با ترجمه محمدرضا پارسایار از سوی نشر نو منتشر شده، نمونهای درخشان از این نگاه است؛ مجموعهای که خواننده را به سفری آرام و درعینحال ژرف به درون احساسات و اندیشهها میبرد:
آن دورها
کوچه را مینگرم با درختان و خانههایش
و باد خنک برای فصل
که هر دم به سویی میرود.
یک گاری با اثاث سفید
زیر شاخوبرگ سایهها میگذرد.
روزها پیشاپیش میروند
آنچه را برای من میماند
در اندک زمان برمیشمرم...
در دنیای ادبیات فرانسه، ژاکوته جایی ویژه دارد؛ شاعری که بیش از هر چیز به زبان و تصاویرش اهمیت میدهد و با دقتی نادر به جزئیات میپردازد. او به دور از شعارزدگی و هیاهوی روزمره، با کلماتی ساده اما پرمعنا، لایههای پنهان طبیعت و روح انسان را میکاود. «وهم سبز» عنوانی نمادین است که بهخوبی ماهیت شعرهای ژاکوته را بازتاب میدهد: نوری که به چشم میآید اما همچون توهمی در دل برگها و شاخهها پنهان است؛ حقیقتی که همزمان دستیافتنی و گریزان است:
میسوزانمت جوانی
با این هیمه که سبز بود
در روشنترین دود
که بُرده باشد باد.
ای روح که به اندک چیز هراسان میشوی
خاکِ پایانِ زمستان
گوری است فقط برای زنبوران...
این گزیده، که انتخابی از بهترین و شاخصترین شعرهای ژاکوته است، نمایانگر سیر فکری و احساسی اوست. شعرهایش غالباً بر تأمل و سکوت استوارند و از این رو خواندن آنها نیازمند توجه و حوصلهای خاص است. ژاکوته شاعر تفکر است، نه هیجانزده؛ صدایی آرام اما نافذ که در آن میتوان جهانی از معنا و اندیشه را کشف کرد. او در شعرهایش بهویژه به موضوعاتی چون گذر زمان، خاطره، طبیعت، و رابطه انسان با هستی میپردازد:
زمین اینجا خبر از خشکسالی میدهد
کاشکی اما دستکم یک روز باران ببارد
از رطوبتش میتوان دریافت
که آشوبی از سر گرفته خواهد شد.
مرگ، یک دم
به طراوتِ گلِ بهمن است...
منتقدان ادبی درباره ژاکوته و شعرهایش نظرهای متعددی دارند، اما تقریباً همه بر ظرافت، دقت و صداقت عمیق شعرهایش اتفاق نظر دارند. برخی ژاکوته را ادامهدهنده سنت شاعرانی چون رومن رولان و پل والری میدانند، درحالیکه خود او تأثیر بزرگی از فلاسفه و شاعران شرقی گرفته است. ویژگی برجسته «وهم سبز»، توجه به زبان در معنای خالص آن است؛ ژاکوته تلاش میکند تا با پرهیز از هرگونه اغراق و پیچیدگی، حسوحال طبیعیترین و سادهترین لحظات زندگی را به تصویر بکشد و در همان حال به عمق فلسفی و وجودی آنها اشاره کند:
کسی آب میبافد
با طرحی از درختان در زمینهاش.
بیهوده اما نگاه کردم
نه بافنده را میبینم
نه حتی دستانش را
که برآنند لمسش کنند.
آندم که اتاق و دار و قالی
همه تبخیر شدند
ردپاها را در زمین نمناک باید جست...
خواندن این گزیده به عنوان دروازهای به جهان ژاکوته، فرصتی است برای تجربه لحظاتی سرشار از سکون، اندیشه، و زیبایی که به شکلی ملموس و شاعرانه ما را با هستی آشتی میدهد. شعری که در عین ظرافت، قدرتی شگرف در بیان دارد و خواننده را به تامل عمیقتر درباره زندگی و طبیعت فرامیخواند.
از سوی دیگر، زندگی و مسیر ژاکوته نیز بخشی از فهم شعرهایش است. او که علاوه بر شاعری، مترجم و منتقد برجستهای نیز بوده، همواره در پی کشف معنای عمیقتر زبان و ارتباط آن با تجربه انسانی بوده است. این تلاش در «وهم سبز» بهروشنی مشهود است؛ کتابی که نهتنها انتخابی درخشان از شعرهای برجسته او است، بلکه نمایانگر فلسفه و جهانبینی شاعر نیز هست:
اما در چشم من تا ابد خواهد ماند
گُل ناپیدای حسرت
مانند لحظهای که سایه پرندهای
بر فراز دریاچهای گذشت...
اگر به دنبال شعری هستید که شما را از هیاهوی روزمره به سکوتی دلنشین و تفکری ژرف دعوت کند، «وهم سبز» گزینهای کمنظیر است؛ شعری که نهتنها زبان را پاس میدارد، بلکه به مخاطب اجازه میدهد تا در آن تکههایی از جهان را به شکلی نو و متفاوت ببیند و تجربه کند؛ همان «وهم سبز» که هم حقیقت است و هم افسون، هم ملموس و هم فرّار:
راه میسپرم
در باغی از اخگرانِ تازه
در پناه برگهایشان.
زغالی آتشین بر هان دارم...
انتهای پیام
نظرات