به گزارش ایسنا، بنابر اعلام نشر خوب، کتاب «شازده کوچولو برای بزرگترها» اثر «روبرتو لیما نتو» نویسندهی برزیلی است. در این متن خلاصهای از کتاب را بیان میکنیم.
بعد از آن خندهها گفتم: «چطور میتوانم به گفتگویم با خویشتن سرعت دهم؟» دکتر یونگ گفت: «آرام باش، توضیحاتم را سرسری نگیر. بسیار مهم است که نفس، این بیگانگی، این سقوط در بیابان را تجربه کند تا خود بفهمد که چقدر به خویشتن احتیاج دارد و باید به آن نزدیک شود. درست مانند شاگردی که تصمیم میگیرد برود درسهای تازهای بیاموزد. اگر تو در این بیابان نیفتاده بودی، نه شازده کوچولو را میدیدی، نه پیرمرد دانا و نه من را.»
«اجازه بدهید ببینیم درست متوجه شدهام. اگر نفس زیادی به خویشتن نزدیک شود بد میشود. اگر دور بماند بازهم خوب نیست. یکی حالت تورم میشود، دیگری حالت بیگانگی. پس تعادل کجاست؟»
یونگ در پاسخ گفت: «بنا به روال معمول زندگی، تعادل در میانهروی است، در رفتن و آمدن، نزدیکی و دوری به صورتی چرخهوار. تورم و بیگانگی فقط زمانی خطرناکاند که بیرون از چرخهی عادی زندگی و نابجا رخ دهند. مثل آن است که شما غیر از ساعات عادی به مدرسه بروید، آنوقت معلمی آنجا نمیبینید.»
شازده کوچولو پرسید: «این خطرناک است؟»
«بله، اگر همیشه نزدیک خویشتن باشی نمیتوانی عاقل بمانی. زندگی مثل رودخانه، همیشه جاری است. همانطور که نمیتوانی آب را از حرکت بازداری، جلوی حرکت زندگی را نیز نمیتوانی بگیری. اگر چنین کاری کنی حسابی به دردسر میافتی. در دوران باستان در برخی از تمدنها مرسوم بود وقتی مبارزان پیروزمندانه از جنگ بازمیگشتند آنها را در انزوا و دور از مردم نگه میداشتند. این جنگجویان در حالتی از تورم به سر میبردند و خود را شکستناپذیر و مانند ایزدگونهها تصور میکردند، این هجر و انزوا آنها را مهار میکرد و نمیگذاشت تا یکوقت نیرویشان را برای تاختن به فرمانروایان دیار خودشان بهکارگیرند.»
کشف لایههای پنهان خویشتن
لیما نتو پس از موفقیت کتابش در زبان پرتغالی، خودش به زبان انگلیسی ترجمهاش کرده و نشر خوب آن را با برگردانِ فارسیِ «فروغ کیانزاده» روانهی بازارِ کتاب کرده است.
میتوانیم هر اثر هنری را از چندین زاویه مطالعه کنیم، با تفاسیر گوناگونی درک کنیم و با بینشهای بهدستآمده از آن، مسیر زندگیمان را روشن کنیم. کتابهای خوب راه سفر زندگیمان را هموارتر میکنند. ایدههای مطرحشده در کتاب «شازده کوچولو برای بزرگترها» بر اساس آموزههای «کارل گوستاو یونگ» و با استفاده از قالب داستان مشهور «شازده کوچولو» اثر «آنتوان دوسنت اگزوپری» است. یونگ، روانشناس بزرگ سوئیسی یکی از برجستهترین متفکران قرن بیستم است که در ابتدا پیرو فروید بود، اما چندی بعد نظریات خودش را تدوین کرد و به توضیح دربارهی انسان مدرن و درگیریهای روانیاش پرداخت. در این کتاب از طریق داستان و حکایتهای متنوع به زبانی ساده برای خواننده توضیح داده میشود و کمک خوبی به خودشناسی میکند.
مفهوم خدا در ذهن انسان
شازده کوچولو که بیشک همهی ما با آن آشناییم، در ۱۹۴۳ در امریکا به چاپ رسید. اگزوپری با کتابهای پیشین خود هم به موفقیتهای خوبی رسیده بود، اما با این شاهکار، دیگر به قله رسید. شازده کوچولو کتابی است ساده اما ژرف. ساده است، چون حتی کودکان مجذوب ماجراهای سادۀ شخصیت اصلی کتاب شازده کوچولو میشوند.
مفاهیم بزرگی مانند خدا، خویشتن و سرنوشت محور اصلی این کتاب هستند و در واقع کارکردهای درست و نادرست ذهن بشری در برخورد با این مفاهیم در ضمنِ گفتگوی میان شخصیتها بیان میشوند. همچنین موضوع پرچالش پختگی و فردیت یابی در مقابل بزرگ شدن و رشد سن مورد تأکید قرار میگیرد. لیمانتو در مقدمهی کوتاهی دربارهی این مفاهیم در اثرش میگوید: «در این کتاب هر جا به خدا اشاره کردم، منظورم خدای روانشناختی است؛ خدایی که در ذهن ناخودآگاهمان داریم. یونگ معتقد بود که هر انسانی در روان خود تصویری از خدا دارد. “خویشتن” واژهای بود که یونگ برای این منظور استفاده میکرد. این “خویشتن” خداوند متعال و آن پروردگار غیرقابل شناخت نیست که مسیحیان به آن “خدا”، مسلمانان “الله”و معتقدان به کابالا به آن “عین سوف” میگویند. درک آن خداوند متعال از حد توان ذهن ما خارج است و نمیتوان با عقل دربارهاش سخن گفت.»
شازده کوچولو نمادی از خویشتن
«روبرتو لیما نتو» نویسندهی این اثر مردی است با دست بسیار توانمندی در آفرینندگی که مروری بر زندگیاش این را تأیید میکند. همیشه از اکثریت مردم یکقدم جلوتر بوده و کمتر کسی بهخوبی او راه و رسم چیرگی بر مشکلات زندگی را میداند. او مدیرعامل، مذاکرهکننده و سیاستمداری موفق بوده است. روبرتو استعدادی ذاتی برای موفقیت دارد. او در این کتاب خیلی خوب دلیل این موفقیت را به ما نشان میدهد: توانایی گفتوگویی توانمندانه با ناخودآگاه. به گفتۀ کارل کوستاو یونگ، همۀ ما در اعماق ناخودآگاهمان نیرویی راهنما داریم؛ یک «دایمون». اگر با دایمون درونمان ارتباط برقرار کنیم، به پاسخ بسیاری از پرسشهای مهم وجودمان خواهیم رسید.
علاوه بر نکتههای ذکرشده دربارهی «شازده کوچولو برای بزرگترها» میتوان گفت این اثر به ما میآموزد که چگونه میتوانیم ارتباطمان با خویشتن را بهتر کنیم.
با اطمینان میتوان گفت لیما نتو بینشی ممتاز دارد و در هر شغلی که باشیم، میتوانیم از او راه پرورش این ویژگی در خودمان را بیاموزیم. در این جهان امروزی که رقابت غوغا میکند، هیچچیز بهتر از این نیست که با آموختنِ گفتوگو با دایمون درونمان، به جستجوی اندکی «یودایمونیا» (در زبان یونانی: خوشبختی) برویم.
روبرتو لیما نتو در برزیل سیزده عنوان کتاب به چاپ رسانده و پس از بازنشستگی از شغل مدیریتیاش، تصمیم گرفت تماموقت مشغول نویسندگی شود.
انتهای رپرتاژ آگهی
نظرات