برای دسترسی به اخبار قدیمی‌تر، در منوی مربوطه سال و ماه را محدود کنید.
  • سرگذشت یک زن افغانستانی کارآفرین در ایران

    سرگذشت یک زن افغانستانی کارآفرین در ایران

    در «نظم نوین جهانی» کشوری هست که نیست؛ با جمعیتی قریب به ۷۱ میلیون نفر که مردمش از نژادها و قومیت‌های متفاوتی‌اند، به زبان‌های گوناگون حرف می‌زنند و مذهب یکسانی ندارند و پرچمی ندارند و اگر داشتند شاید رنگش سرخ و سیاه می‌بود. روزانه ۳۷ هزار نفر به جمعیت این کشور که جغرافیای ثابتی هم ندارد اضافه می‌شود؛ آدم‌هایی که کمتر وجه مشترکی دارند اما یک درد میان تمامشان مشترک است: آوارگی.

  • همه نذرها خوردنی نیستند

    همه نذرها خوردنی نیستند

    برخی از جانشان مایه می‌گذارند و خون‌ یا یکی از کلیه‌هایشان را می‌دهند، برخی غذا نمی‌پزند اما غذا می‌دهند آن هم به حیوانات. عده‌ای زباله جمع می‌کنند، برخی برای مبارزه با فقر فرهنگی نذر می‌کنند؛ کتاب می‌خرند و حتی برایش پویش هم راه انداخته‌اند. همچنین دیده شده انیمیشن‌هایی با عنوان هشتگ نذر فرهنگی ساخته و در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شده است.

  • کاربران فضای مجازی درباره «نشاط» چه گفتند؟

    کاربران فضای مجازی درباره «نشاط» چه گفتند؟

    چند روز پیش دو بانوی خلبان برای اولین بار هدایت یک هواپیمای مسافربری را به مقصد مشهد بر عهده گرفتند. این موضوع از طریق پست نشاط جهانداری (خلبان پرواز) در شبکه‌های اجتماعی منتشر و یک روز بعد حذف شد. بسیاری به این اتفاق واکنش نشان دادند و چنین موفقیتی را تبریک گفتند و برخی هم با نگاهی جنسیت‌زده‌ اعلام کردند از این به بعد زن یا مرد بودن خلبان هم به نگرانی‌های دیگرشان در پروازها اضافه شده است!

  • گفت‌وگو با یک خادم لاکچری در کربلا

    گفت‌وگو با یک خادم لاکچری در کربلا

    «دیگر هیچ وقت این سوال را از من نپرس دخترم. زائر اباعبدالله بیاید روی سر من بنشیند.»

  • ایران چقدر برای خارجی‌ها خوشمزه است؟

    ۱۶ اکتبر روز جهانی غذا

    ایران چقدر برای خارجی‌ها خوشمزه است؟

    تعداد کمی از گردشگران خارجی خوراک‌های ایرانی را می‌شناسند اما بسیاری از فعالان گردشگری و حتی افرادی که تجربه زندگی در خارج از کشور را دارند، معتقدند «کباب»، «کشک بادمجان» و «میرزاقاسمی» از جمله خوراک‌های محبوب باب میل خارجی‌ها هستند.

  • چالش ۱۱۳ برای همه روسای جمهوری ایران

    چالش ۱۱۳ برای همه روسای جمهوری ایران

    «مردم رای داده‌اند که رئیس‌جمهوری مسئول اجرای قانون اساسی باشد. اگر می‌خواهید اینگونه نباشد از قبل به مردم بگویید و به رئیس‌جمهور بعدی بگویید در قانون اساسی هیچ دخالتی ندارد.»

  • زنی که دوست دارد داستانش بدون عکس باشد

    /داستان عکس/

    زنی که دوست دارد داستانش بدون عکس باشد

    «جِنان» سمبوسه های عربی را داخل روغن داغ می‌اندازد و می گوید: «به برکت زوار اباعبدالله درآمدم سه برابر شده است.»

  • درد دل‌های لیدری که ویدئویش دست به دست شد

    درد دل‌های لیدری که ویدئویش دست به دست شد

    زمانی که همه بچه‌ها عروسک‌بازی می‌کردند، او با برادرش فوتبال بازی می‌کرد و از همان بچگی عاشق دروازه‌بانی بود.

  • «کاش زائر بیشتر شود که خانه‌ام خالی نباشد»

    /داستان عکس/

    «کاش زائر بیشتر شود که خانه‌ام خالی نباشد»

    «امّ تحسین» بغضش را فرو می‌خورد و می‌گوید: کاش زائر بیشتر شود که اتاق‌های خانه‌ام خالی نباشد.

  • «زرشک» را دست کم نگیرید

    /داستان عکس/

    «زرشک» را دست کم نگیرید

    حدود دو ساعت از شهر بیرجند به سمت جنوب شرق که می‌روی به نقطه‌ای می‌رسی که تلاقی زمین قرمز با آسمان آبی مبهوتت می‌کند.

  • ۱۸ مهر ۹۸، تونل ۴

    ۱۸ مهر ۹۸، تونل ۴

    «حالا شما زن‌ها هم میرین استادیوم می‌بینین چه خبره، هیچ خبری نیس. مطمئنم یه بار که برین دیگه نمیرین. پشیمون میشین. همش جوه» این جمله را راننده ای که مقصدش استادیوم آزادی است می‌گوید. جمله‌ای که بعد از آزاد شدن فروش بلیت استادیوم برای بانوان، بارها و بارها از  زبان بسیاری مردان شنیده شد.

  • داستان این خالکوبی‌های عجیب چیست؟

    /داستان عکس/

    داستان این خالکوبی‌های عجیب چیست؟

    وقتی زل می‌زند به لنز دوربین و پک عمیقی به پیپ می‌زند، خوب می‌داند که چرا هر چند وقت یک‌بار سوژه عکاس‌ها می‌شود. دلیلش واضح است؛ برای راز حک‌شده روی صورتش!

  • بچه‌ها زیر دست و پای شهر

    ۱۶ مهر، روز جهانی کودک

    بچه‌ها زیر دست و پای شهر

    کودکی که تا چند دقیقه پیش کنار مادرش ایستاده بود، با باز شدن درهای قطار و وارد شدن جمعیت، در چند ثانیه محو و فقط صدای گریه‌اش بلند می‌شود. این فقط نمونه کوچکی از سهم کودکان در فضای حمل و نقل عمومی است! اما مشکلات فراتر از یک مورد است. بسیاری از مادرها از اینکه نمی‌توانند کالسکه کودکانشان را در وسایل حمل و نقل عمومی جابه‌جا کنند، احساس نارضایتی می‌کنند؛ حقی که در کشورهای دیگر بدیهی است.

  • در لردگان چه خبر است؟

    در لردگان چه خبر است؟

    تا همین چند وقت پیش اگر نام «لردگان» را جست‌وجو می‌کردید، مطالب زیادی درباره آبشارهای بکر و بلند عایدتان می‌شد اما حالا چند روزی است که نام شهرستان «لردگان» همراه با بیماری ایدز دهان به دهان می‌چرخد؛ ماجرایی که ابعاد مختلفی را هم در بر می‌گیرد.

  • اردوغان در «منطقه‌ی امن» دنبال چه می‌گردد

    اردوغان در «منطقه‌ی امن» دنبال چه می‌گردد

    زمانی که سوریه درگیر یکی از ویرانگرترین جنگ‌های منطقه بود، به ایجاد یک منطقه‌ی امن نیاز مبرم داشت که غیرنظامیانی که از خانه و کاشانه‌ی خود بیرون شده یا گریخته بودند در آن ساکن شوند تا در کشاکش جنگ داخلی، ظهور گروه‌های افراطی و دخالت نیروهای خارجی، دست‌کم جان خود را حفظ کنند. اما چنین امکانی هرگز برایشان فراهم نشد و قدرت‌های جهانی هم برای کمک به جنگ‌زدگان سوریه اقدامی نکردند.

  • شما هم با میدان آزادی عکس یادگاری دارید؟

    به مناسبت ۱۴ مهر، روز تهران

    شما هم با میدان آزادی عکس یادگاری دارید؟

    مدت‌هاست که گرفتن عکس یادگاری در میدان آزادی مثل سابق مُد نیست. خبری از چنارستان‌ها و توتستان‌های قدیم تهران نیست و از آن درخت‌ها، چندتایی در برخی کوچه پس کوچه‌های شهر باقی مانده است و جای هر خانه حیاط‌دار را برج‌هایی با باندهای هلیکوپتر گرفته است.

  • در زندان به دنیا آمده‌ام، در زندان بزرگ شده‌ام، در زندان می‌میرم!

    قتل در کودکی؛ دو پایان برای یک داستان

    در زندان به دنیا آمده‌ام، در زندان بزرگ شده‌ام، در زندان می‌میرم!

    چاقو را گذاشت توی جیبش؛ به هوای اینکه «شاید یک‌وقت لازم شد». وسط دعوا چاقو به چه کار می‌آید جز زخم‌زدن و کشتن؟ شاید او این را نمی‌دانست. به خیالش هر زخمی خوب‌شدنی بود.  چاقو را که از جیبش بیرون کشید رفت برای زخم‌زدن.

  • مصائب این بمب‌های سمی کوچک

    /عادت‌های بد/

    مصائب این بمب‌های سمی کوچک

    سیگارشان را هر جایی که هوس کنند، روشن می‌کنند، گاهی هم راه می‌روند و دودش را هر طرف که دوست دارند، فوت می‌کنند و فیلترش را هم دم دست‌ترین جای ممکن، از گلدان کنار دستشان گرفته تا باغچه همسایه، می‌اندازند.

  • ماجرای عکسی که اول مهر دست به دست شد

    ماجرای عکسی که اول مهر دست به دست شد

    یکی کوله‌پشتی و یکی دیگر کلاشنیکف روی دوشش انداخته است. هر دو در یک زمان مشخص از همان خیابان قدیمی و طولانی «صنعا» عبور می‌کنند اما مقصد؟ یکی به سمت جنگ و دیگری به سمت درس.

  • تلنگرهای یک دختر ۱۶ ساله‌ به رهبران جهان

    تلنگرهای یک دختر ۱۶ ساله‌ به رهبران جهان

    «نمی‌خواهم باور کنم شما فوریت مساله تغییرات اقلیمی را فهمیده‌اید و در عین حال کاری نمی‌کنید، چرا که اگر بخواهم چنین چیزی را باور کنم آن وقت شما شیطان هستید» این، بخش کوتاهی از سخنان گرتا تونبرگ نوجوان ۱۶ ساله سوئدی است که در اجلاس اقلیمی سازمان ملل و سپس در جهان مورد توجه قرار گرفت.

  • آن‌هایی که خون‌شان گردن خودشان است

    آن‌هایی که خون‌شان گردن خودشان است

    تالاسمی ماژور داشته و زمانی که بچه اولش را باردار می‌شود، خون تزریق می‌کند اما برخلاف دفعه‌های قبلی که خون تزریق می‌کرده دچار بدن‌درد، خونریزی، استخوان‌درد، کمردرد و تب و لرز شدید می‌شده، بعد از مراجعه به پزشک متوجه می‌شود گروه خونی B مثبت که با آن بدنیا آمده از این به بعد برایش مرگبار است. خون فرزندش هم بعد از آنکه به دنیا می‌آید، نادر می‌شود. ‌نوزاد، کم‌خون بوده و بدون کمک گرفتن از سازمان انتقال خون به او تزریق انجام می‌دهند و نوزاد از بین می‌رود.

  • چهره عریان خرمشهر

    چهره عریان خرمشهر

    آب، از بین لوله‌های تو درتویی که از سقف رد شده می‌چکد، راه خودش را می‌گیرد تا به لجن‌ها و حجم زباله‌های پخش شده در پارکینگ برسد. راه و پله‌ها پر از بوی فاضلاب است و بچه‌ها بی توجه به آن بازی می‌کنند. هر کسی نقاشی‌ای روی دیوارهای تاریک راهروها از خودش یادگار گذاشته و لامپ خواربار فروشی «بابا فائز»، تاریکی یکی از طبقه‌ها را کمرنگ می‌کند.

  • میلیاردرهای دنیا چقدر ثروتمندتر شده‌اند؟

    میلیاردرهای دنیا چقدر ثروتمندتر شده‌اند؟

    در سال گذشته ثروت تنها ۲۶ نفر از افراد میلیاردر، با مجموع دارایی سه میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفر دیگر برابری می‌کرد.

  • این بخش هم جزء فیلم است!

    /عادت‌های بد/

    این بخش هم جزء فیلم است!

    پرده سینما سیاه می‌شود و اسم عوامل فیلم یکی یکی بالا می‌آید. چراغ‌های سالن چند دقیقه‌ای است که روشن شده و بیشتر تماشاگران هم بلند شده‌اند تا سالن را ترک کنند. دید آنهایی که دوست دارند اسامی مشارکت‌کنندگان در ساخت فیلم را ببینند به خاطر آن دسته از تماشاگرانی که بلند شده‌اند هم کور شده است.

  • سرنوشت صاحب این عکس مشهور چه شد؟

    سرنوشت صاحب این عکس مشهور چه شد؟

    مونالیزای قرن می‌خندد؛ اما این‌بار دیگر خبری از ترس، غم و وحشت نیست که با لبخندش بیامیزد و قلب میلیون‌ها آدم را به درد بیاورد. مونالیزای قرن حالا امن، رها و آزاد است.

  • روایتی از رقابتی عجیب بین دانش‌آموزان

    روایتی از رقابتی عجیب بین دانش‌آموزان

    واقعیت این است، دورانی که پاک‌کن‌هایمان را سوراخ می‌کردیم و با نخ به گردنمان می‌انداختیم که مبادا گم شود و یا اینکه با شلوارجین از کار افتاده‌مان جامدادی می‌دوختیم و خلاقیتمان را به رخ همکلاسی‌ها می‌کشیدیم،‌ خیلی وقت است به سر آمده؛ الان دوره لاکچری‌هاست!

  • ناگفته‌های یک راننده قطار مترو

    /دغدغه‌های شغلی/

    ناگفته‌های یک راننده قطار مترو

    ساعت‌ها در تونل‌های تاریک در رفت و آمد هستند. هر روز مسئولیت جان هزاران آدم را بر عهده می‌گیرند تا سر ماه لقمه نانی به خانه ببرند. به سختی حاضر می‌شوند درباره مشکلات کاری و مصائبی که هر روز با آن سر و کار دارند صحبت کنند و دلیل آن را هم «برامون دردسر میشه»، «از نون خوردن می‌افتیم»، «برای ما دردسر درست نکن»، «بیان یکباره مشکلات چیزی رو حل نمی‌کنه» و ... عنوان می‌کنند.

  • داستان غذای نذری امام حسین (ع) چیست؟

    داستان غذای نذری امام حسین (ع) چیست؟

    نذورات ممکن است در اشکال مختلف، مواقع متفاوت و به مناسبت‌های گوناگون از سوی افراد انجام شود اما یکی از نذرهایی که از گذشته تا امروز جایگاه ویژه‌ای نزد ما ایرانی‌ها داشته است، نذری دادن برای عزاداران سیدالشهدا (ع) محسوب می‌شود.

  • آینه‌های مترو میزتوالت نیستند!

    /عادت‌های بد/

    آینه‌های مترو میزتوالت نیستند!

    وارد سکو می‌شود و تا انتهای آن، جایی که آینه‌ای بزرگ نصب شده، می رود. گوشواره‌های استیل و رنگ‌ثابت می‌فروشد. وسایلش را روی یکی از صندلی‌ها می‌گذارد و چند نمونه از کارهایش را جلوی آینه‌ای که ایستاده به گوش‌هایش آویزان می‌کند و اصلا متوجه ورود قطار به ایستگاه نمی‌شود.

  • ادعاهای ناگفته‌ رئیس پیشین صداوسیما

    ادعاهای ناگفته‌ رئیس پیشین صداوسیما

    محمد سرافراز ۱۷  آبان ۱۳۹۳  طی حکمی از سوی رهبر معظم انقلاب به ریاست سازمان صداوسیما منصوب شد. اما عمر ریاست او تنها ۱۸ ماه بود و پس از سلسله اتفاقاتی پیچیده و عجیب در نهایت اهداف و برنامه‌هایش را نیمه‌کاره رها کرد و رفت. پاسخ او به پرسش یک خبرنگار درباره‌ی علت استعفایش هرچند استعاری بود اما تا حد زیادی ماجرا را قابل فهم می‌کند: «برای اینکه بخاطر یک دستمال قیصریه را به آتش نکشند».