محمدحسن سلیمانی، قزوین پژوه در گفتوگو با ایسنا با اشاره به آدابورسوم روستاهای قزوین در آستانه نوروز تصریح کرد: یکی از مهمترین رسومی که آستانه نوروز در روستاهای استان قزوین بهویژه در منطقه الموت انجام میشد، «نوروزی خوانی» بود. نوروزی خوانها که گروه کوچکی از نوازندگان دورهگرد بودند به روستاها میآمدند و شعر معروف «نوروز نو سال باشد مبارک، شما را امسال باشد مبارک» و «ای خانمباجی، از ما نرنجی، بیار برامان نان برنجی» و «خانمباجی از بالاخانه، بیار برامان کشمش بیدانه» میخواندند و با نوید دادن سال نو، فضایی از شعف و شادی را در روستاها ایجاد میکردند که برخی به این گروه «نوروز نثار» یا «نوروز و نوسال» هم گفتهاند.
وی افزود: نمایش «کوسه گلین» نیز بهعنوان یکی دیگر از رسوم قدیم روستاهای الموت در آستانه نوروز یک نمایش ۲ تا ۴ نفره بود؛ بهطوریکه دریکی از این نمایشها، یکی از افراد خود را شبیه به یک خانم درمیآورد، در نمایش ترانههای شاد گاهی با مضامین نیایشی و عرفانی میخواندند؛ یا در نمایش دیگری با نام «کوسهگلین» با جامهای سرخ، کلاهبوقی و چهره سیاه کرده، زنگوله به پا به در خانهها میرفت و سال نو و نوروز را بشارت میداد.
این قزوین پژوه بابیان اینکه، روستاییان بخشیدن پول و شیرینی را به «نوروز خوان» یا «کوسه گلین» خوش شگون میدانستند، اضافه کرد: آمدن نوروزی خوانان یا «کوسهگلین» پیشزمینهای برای ورود به عید نوروز بود و مردم به آنها عیدی میدادند؛ البته الموتیها معمولاً «خشکه» مانند لپه و نخود به آنها میدادند.
سلیمانی با تأکید بر اینکه، یکی دیگر از رسوم عید، رفتن عروس بهویژه نوعروسان در نوروز به خانه مادر شوهر بود که خلعتی یا هدیه خاصی برای مادر شوهر میبردند و در مقابل از مادر شوهر خلعتی یا کادویی دریافت میکردند، تصریح کرد: در اولین روز نوروز روستاییان الموت به زیارت امامزادههای محل خود میرفتند و سال نو را با حضور در امامزادهها شروع میکردند که این رسم هم چنان در الموت وجود دارد. بعد از رفتن به امامزاده، مردم به دیدار همدیگر میروند و در گذشته رسم بر این بود که از روز دوم به بعد اهالی یک روستا به دیدار اهالی روستای دیگر میرفتند.
وی ادامه داد: مردم روستا نیز از اهالی روستاهای مجاور که برای عرض تبریک عید و عید دیدنی به دیدار آنها رفته بودند در مسجد محل با پنیر، سمنو، فرنی، حلوا، نیمرو و مربا پذیرایی مفصلی میکردند؛ این رسم هماکنون کمرنگ شده است، اما در برخی روستاها به شکلهای مختلف همچنان وجود دارد.
رئیس انجمن فرهنگی تاریخی عالیقاپو یادآور شد: اهالی برخی از روستاها نیز در اولین روز نوروز به دیدار افرادی میرفتند که بستگانشان قبل از عید به رحمت خدا رفته بودند و نوعید داشتند، درواقع اهالی محل برای تسلی دادن به منزل آنها میرفتند، این رسم نیز همچنان در اغلب روستاها وجود دارد.
وی بهرسم دیگری در الموت اشاره و تأکید کرد: در برخی از روستاهای الموت شرقی، صبح نخستین روز عید روز، معمولاً روستاییان پسربچهای را از بیرون به خانه خود آورده تا به خوشیمنی قدم او سالی پربار و خوب برایشان فراهم شود که آن پسر خردسال نیز مقداری آب برای روشنایی در اتاق آنها میپاشید و درنهایت به او عیدی میدادند.
این فعال فرهنگی همچنین یادآور شد: در تعدادی دیگر از روستاهای الموت شرقی از روز اول عید تا روز سیزدهم دختربچهها روی بامها شعر «گل گندم همهاش سرخ و سفید مال مردم» میخواندند و اهالی، هنگام تحویل سال نو، یک بره داخل منزل میآورند و پس از تحویل سال تا بره از منزل خارج نشده، کسی نباید از خانه بیرون میرفت که این کار را به نیت اینکه سالی باروزی و برکت فراوان داشته باشند انجام میدادند.
رسوم تات نشین تاکستان و بویینزهرا
وی با اشاره به اینکه معمولاً آیینهای نوروزی در مناطق مختلف متفاوت است عنوان کرد: در تاکستان آیینهای خاص مردم تات راداریم، یکی از باورهای تاکستانیها درگذشته این بود که قبل از نوروز ظرف سفالی بزرگی که به آن در زبان محلی «تاکِنه» گفته میشود و آن را در طول سال استفاده کرده بودند به پشتبام میبردند و به پایین پرتاب میکردند و میشکستند.
این قزوین پژوه تأکید کرد: تاکستانیها معتقد بودند که شروع سال باید بهدوراز کهنگی باشد و با خرید وسایل نو به استقبال نوروز میرفتند، همچنین تاتها در آستانه عید یک خنچه و مجموعه هدایایی شامل حنا، لباس نو، کلهقند، برنج را داخل سینی میگذاشتند و برای نوعروسها میفرستادند.
وی توضیح داد: در شهر قزوین «خنچه بَری» برای نوعروس در شب چله اتفاق میافتاد، اما در جنوب استان بهویژه تاکستان و روستاهای تات نشین معمولاً این رسم در آستانه عید نوروز صورت میگیرد و خانواده داماد هدایا و پارچههای مختلفی را به خانه نوعروس میفرستند.
سلیمانی با اشاره به اینکه، یکی دیگر از متداولترین رسوم مناطق مختلف جنوب استان قزوین بهویژه روستاهای تات نشین تاکستان و بویینزهرا در عید نوروز تخممرغبازی بود؛ خاطرنشان کرد: عدهای از جوانان بازی مهیجی داشتند و با تخممرغ مسابقه انجام میدادند؛ برخی از تخممرغها آب پز و برخی خام بود، یکی تخممرغ را نگه میداشت و دیگری باید تخممرغ خود را به آن میزد، تخممرغ هرکس که از ناحیه سر میشکست باید تخممرغ را به آن فرد میداد.
انتهای پیام
نظرات