علیرضا بلیغ، شامگاه گذشته ۲۴ بهمن ماه، در نشستی از سلسله نشستهای تخصصی زیارت و گردشگری با موضوع «بررسی نظام موضوعات پژوهشی مطالعات اجتماعی زیارت» که به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: وجود پدیده فرهنگی مانند «زیارت» در متن زیستجهان ایرانی، امری است که چرایی و نحوه حضور آن میتواند پرسشهایی را در عمیقترین لایههای تمدنی ما ایجاد کند.
وی اضافه کرد: علیرغم مواجهه ۲۰۰ ساله ما با تجدد و دگرگونیهای بسیاری که در نحوه زیستن ما رخ داده، زیارت اماکن متبرکه و به صورت خاص بارگاه ملکوتی علیبن موسیالرضا(ع) به مثابه تمسک انسان ایرانی به امر مقدس پایدار مانده است.
زیارت در دنیای امروز شکل نامتقارنی به زمان و مکان میدهد
عضو گروه حکمت هنر پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی با بیان اینکه به عقیده من زیارت به معنای عام، ملاقات با امر قدسی و به عبارتی نیز تجربه امر قدسی است، ادامه داد: اساسا حضور امر مقدس در این جهان متضمن طرح نقاط عطفی در زمان و مکان خواهد شد و به نوعی شکل نامتقارنی به زمان و مکان میدهد. به عنوان مثال این ملاقات با امر قدسی میتواند روزهایی را برای ما متفاوتتر از روزهای دیگری کند.
بلیغ گفت: زمانیکه امر مقدس در یک موقعیت جغرافیایی تجلی پیدا میکند به مبداء مختصات تبدیل و همه چیز از آنجا سنجیده میشود، به گونهای که کعبه نیز یکی از نمونههای بارز این موضوع است.
ورود به ساحت جهان جدید، کانون اصلی امر قدسی را به مخاطره انداخته است
وی اظهار کرد: در واقع ورود ما به ساحت جهان جدید، کانون اصلی امر قدسی را به مخاطره انداخته و شکل شهرها، جغرافیا، تاریخ و زمان ما را دستخوش تحول کرده است که این موضوع را میتوان به خوبی در شهر مشهد لمس کرد.
عضو گروه حکمت هنر پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی بیان کرد: اما اتفاقی که در دوره مدرن رخ میدهد این است که آن جهتی که امر قدسی به مکان و زمان میدهد از بین میرود، البته شاید در ابتدا این اتفاق رخ دهد و شهرها به لحاظ کیفی حالت یکدستی در مکان و زمان پیدا کنند اما تجربه این امر وقتی بسط پیدا میکند که گویی زمانها و مکانهای دیگری جنبه قدسی پیدا میکنند.
بلیغ گفت: در واقع زمانی که امر قدسی در درون انسان ظهور پیدا میکند، تجربه پرستش انسان در آنچه به عنوان زیارتگاههای جدید در جهان ساخته شده، دیده میشود.
وی تصریح کرد: یکی از فیلسوفان تکنولوژی از اصطلاحی به نام اشیای کانونی استفاده میکند که منظور او از این اصطلاح این است که این اشیای کانونی همان نقشی را دارند که مکانهای قدسی، پیش از این داشتند و یا حتی شاید به شکل خاصی مقدس نباشند، اما مورد احترام و اعتنای انسان بودند. از اینرو اگر بخواهیم از اشیای کانونی که برگرفته از گفته این فیلسوف است را در متن زیستجهان و شهر مدرن پیدا کنیم متوجه میشویم که نقاط دیگری مانند ورزشگاه و... قابل شناسایی هستند.
عضو گروه حکمت هنر پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی گفت: در فرایند بسط و تعمیق جهان مدرن، مکانهای کانونی به همان شکلی که پیش از این به آن اشاره شد، در حال شکلگیری است و انسان نیز خود را در آینه آنها میبیند و به آنها تعلق خاطر پیدا میکند و به نوعی آنها برای انسان شکل اشیای کانونی پیدا میکند.
بلیغ بیان کرد: در سالهای اخیر نگارش برنامههای حج، فصل جدیدی در تاریخنگاری گشود و مقولههای زیادی در ساحات مختلف حیات تمدنی که متاثر از مقوله زیارت هستند؛ پدید آمدند. البته هرچند مقوله زیارت در جهان اسلام شکل تازهای پیدا کرده باشد اما سابقه آن با تاریخ، قابل پیگیری است و چه بسا اصل تاریخ را نیز باید به آن نسبت داد.
وی تاکید کرد: در واقع زیارت مسئلهای است که زمینه مناقشات زیادی در میان ادیان مختلف را فراهم میآورد که نمونه بسیار مهم آن را میتوان تغییر قبله مسلمانان از مسجدالاقصی به مسجدالحرام دانست و همواره تاثیر این تغییر را نیز میتوان در ساحات گوناگونی از علم، اقتصاد، معماری و روابط میانفردی دنبال کرد.
تاثیر زیارت اربعین و نیروی عجیب آن بر جهان اسلام
عضو گروه حکمت هنر پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی گفت: در حقیقت موضوع مهمی که بخش وسیعی از جهان اسلام و حتی برخی از کشورهای جهانی را متحول کرده، زیارت اربعین و نیروی عجیبی است که در این حرکت عظیم وجود دارد و همین موضوع بیش از هر نمونه دیگری مسئله زیارت را در ابعاد فرهنگی، تاریخی و اجتماعی آن به عنوان موضوع پژوهش و تحقیق مطرح مورد بررسی قرار میدهد.
بلیغ تصریح کرد: این در حالی است که در چند سال اخیر تحولات فرهنگی مختلفی در روابط میان دو ملت ایران و عراق در زیارت اربعین پیش آمد و حتی این سنت نیز به سمتی در حال حرکت است که بر روی زیارت علی بن موسیالرضا(ع) نیز تاثیر میگذارد و این مکان مقدس را به عنوان قطب دیگر چنین جاذبهای تبدیل کرده است.
وی اظهار کرد: همواره دو ملت ایران و عراق دارای اشتراکات فرهنگی و مذهبی هستند و سالیان متمادی زیر پرچم یک کشور به سر بردهاند و اینکه در چنین فاصله کمی از پایان جنگ تحمیلی این دو ملت که در آن سالها با یکدیگر در حال جنگ بودند به این سطح عمیق در روابط سیاسی، استراتژیک و فرهنگی رسیدند ریشه در پیوستگیهای وسیع فرهنگی در سنت این دو کشور دارد.
عضو گروه حکمت هنر پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی تاکید کرد: در واقع زیارت اربعین تا حدی مرزهای جغرافیای سیاسی را در نوردیده است و طرح تازه جغرافیای فرهنگی را به راه انداخته که مدتها به واسطه سیطره استعمارگران بر منطقه از بین رفته بود اما چند سالی است که این مهم در حال شکلگیری مجدد است.
بلیغ اظهار کرد: اگر ما در فرهنگ گذشته خود، مکانهای مقدسی مانند مسجد، امامزاده و حسینیه یا زمانهای مقدسی برای تجمع افراد داشتیم، امروزه در کنار آنها مکانهای دیگری مانند استادیوم و... برای تجمع ایجاد شده و اگرچه ممکن است مایی که تعلق خاطر بیشتری به دین داشته باشیم این مکانهای جدید را خیلی جدی نگیریم و بیشتر برایمان جنبه سرگرمی داشته باشد، اما بسیاری از افرادی که تجربه حضور مستمر در این مکانها را داشتهاند قطعا مکانهایی مانند استادیوم و... برایشان از جنبههای بسیار مهمی برخوردار باشد.
انتهای پیام
نظرات