«حسین مسرّت» نویسنده و پژوهشگر یزدی در گفتوگو با ایسنا راجع به وی میگوید: «غلامحسین خان عسکری کامران» فرزند «حاج میرزا محمّدعلی خان عسکری کامران» بود که در یکم شهریور ۱۲۸۰ هجری شمسی در محله دارالشفای یزد به دنیا آمد. نسب وی از طرف مادری به امامزاده جعفر(ع) یزد میرسید و سومین داماد صدرالعلماء بود که با دختر عمهاش صدرالملوک ازدواج کرد.
وی اظهار میکند: غلامحسین خان پس از طیّ تحصیلات مرسوم آن روزگار، به واسطهی علاقهای که به کشاورزی داشت به امور کشاورزی پرداخت و چون علاقهمند به عمران و آبادانی یزد بود با همکاری محمد رشتی، لغوی و رضا رشتی و ابوالحسن حایری زاده، «انجمن طرفداران قانون» را تشکیل داد که هدف آن پیشرفت امور یزد و رسیدگی به امور قنات و کشاورزی و محصولات آن بود.
وی یادآور میشود؛ محمد رشتی از آزادی خواهان و مشروطه طلبان یزد بود که مدّتی از سوی مردم یزد، نمایندگی انجمن شهر را بر عهده داشت و سپس از سوی اعضاء به ریاست این انجمن برگزیده شد و در همان دوره «مؤیّد علایی» که در فنّ خود ممتاز و از صاحبنامان حوزهی شهرسازی است، از طرف انجمن شهر به شهرداری یزد انتخاب شد که در آن دوره، یزد شاهد شکوفایی بزرگ در راه عمران و آبادانی بود و ساختمان کنونی شهرداری و ایستگاه راه آهن و برخی بناها در زمان او ساخته شد.
مسرت، از غلامحسین خان به عنوان یکی از روشنفکران و تجدد خواهان یزد یاد میکند که علاقه شدیدی به پیشرفت کشاورزی و صنعت یزد داشت و ضمن انجام مطاعات عمیقی در امور معادن یزد، در حوزه خدمات اجتماعی، قناتهای ایزدآباد، امیرآباد، کامرانیه و تقی آباد در پیشکوه تفت و حفر دو چاه عمیق در شهر تفت را بنیان نهاد.
وی با بیان این که عسکری کامران نخستین رادیو را در زمان جنگ جهانی دوم یعنی زمانی که هنوز فرستندهی رادیویی ایران آغاز به کار نکرده بود، به یزد آورد، در این باره به نقل قول هفته نامه ندای یزد به شرح زیر اشاره میکند؛ «در آن زمان خانهی وی مرکز اجتماع مردم برای شنیدن اخبار جنگ بود و چون محل سکونت او در محلهی دارالشّفای یزد قرار داشت، تعدادی از یهودیان نیز که همسایه و هم محلهی او بودند، به خانهی وی میآمدند و درگوشهای مینشستند و وی با مهربانی از آنان پذیرایی میکرد و آن زمان مقارن با فتوحات آلمان نازی بود که یهودیان را در سراسر جهان سخت نگران کرده بود و هنوز دستگاه فرستندهی رادیو تهران نیز افتتاح نشده بود.»
به گفته این پژوهشگر یزدی، غلامحسین خان عسکری کامران همچنین نخستین بار آسیاب برقی را به یزد آورد که با برق کارخانهی اقبال کار میکرد.
مسرت میگوید: غلامحسین خان از لحاظ اخلاقی مردمدار و فردی نجیب و در عین حال پیوسته در کار گره گشایی از مشکلات مردم بود و همیشه در خانهاش به روی مردم باز بود به طوری که ندای یزد در موردش مینویسد؛ « مردی نیک نفس، خیرخواه و خدمتگزار راستین مردم و در خوشنامی میان جامعهی یزدی معروف بود. او همواره مورد احترام اقشار مختلف مردم بود و روحانیون استان نیر نسبت به وی عنایتی خاص داشتند. آن شادروان با اطرافیان و افرادی که با وی حشر و نشر مینمودند با مهربانی و حسن خلق رفتار میکرد.»
وی خاطرنشان میکند: غلامحسین خان به امور دینی نیز اهتمامی شایسته داشت و یکی از افتخاراتی که او همواره بدان مینازید، کشیکی آستان هشتمین امام شیعیان امام رضا در ایّام نوجوانی بود.
مسرت با بیان این که عسکری کامران در مردادماه سال ۱۳۵۱ در گذشت و در امامزاده جعفر(ع) یزد به خاک سپرده شد، اضافه میکند: وی دارای چهار فرزند به ترتیب به نامهای فاطمه(همسر اسد نوّاب نیّر اعظم)، محمّدتقی(صاحب امتیاز هفتهنامه ندای یزد) محمّدعلی( دبیر آموزش و پرورش و سردبیر مجلّۀ ماه نو) و غلامرضا ( کارشناس تربیت بدنی تهران و یزد) بود.
به گفته وی، پس از درگذشت او هفته نامههای محلّی یزد با نامهای ناصر و ملک و روزنامههای تهران مانند اطّلاعات، کیهان و دنیای جدید از او یاد کردند؛ از جمله روزنامهی اطّلاعات در شماره ۱۵۲۶۷ خود، در سالگرد درگذشت وی دربارهاش نوشت: «مردمان قدرشناس یزد خاطرهی تلاشهای نوع دوستانهی یکی از چهرههای سرشناس اجتماعی شهرشان را گرامی داشتند. غلامحسین عسکری کامران سمبل شرافت و نجابت و مظهر میهن دوستی و عشق به عمران و آبادی یزد، عمری را در راه سازندگی و ایجاد مزارع و قنوات سپری کرد و زمانی که چشم از جهان فروبست، موجی از اندوه و تأثر در میان همشهریان خود به وجود آورد. وی از لحاظ ایمان و حسن سلوک، گذشت و مردمداری در سراسر یزد شهرت داشت و به خاطر همین صفات عالی انسانی بود که همواره مورد احترام و اعتماد یزدیها قرار میگرفت. وی در جوار خدمات انسانی و اقدامات عمرانی از تربیت فرزندان خود غافل نماند، آنها افرادی تحصیل کرده و دانشور و آیینهی تمام نمای پدراند. مردم یزد همواره خاطرهی شادروان غلامحسین خان عسکری کامران را گرامی خواهند داشت و او را به نیکی یاد خواهند کرد.»
مسرت عنوان میکند: غلامحسین خان به واسطهی خدمات سرشار خود، چنان پایگاهی در میان مردم یزد بویژه یهودیان و زرتشتیان داشت که آنان در مجاس ختم و هفته و چهلم او شرکت کردند و گریستند.
این محقق فرهنگ یزد در پایان به دو سروده «سید محمّدعلی ریاضی یزدی» از شاعران نامدار و ارجمند یزد در دورهی معاصر در باره عسکری کامران اشاره میکند و میگوید: یکی از این سرودهها بر سنگ آرامگاهش نقر شده و دیگری به نقل از دیوانش چنین است؛
دریغا راد مردی از جهان رفت ***بزرگی کاردانی کامران رفت
مروت، مردمی، مردانگی مرد***کرامت با امانت هم عنان رفت
فروزان جمعی اندر بزم ما سوخت***درخشان کوکبی از آسمان رفت
بهل ای ساربان محمل در این دشت***که ما ماندیم و میر کاروان رفت
سرود غم فراز شاخ سر کن***تو ای بلبل که کل از کلستان رفت
کجا در سایه بنشیند یاران***که از سر سایۀ آن ساربان رفت
یکی موج از بلندی قلۀ کوه***ز طوفانی به بحر بیکران رفت
میان زندگی تا مرگ راهی است***چنان کوته که با یک دم توان رفت
امین مردم دارالامان بود***امین خطّۀ دارالامان رفت
کشیک پنجم شاهنشۀ طوس***پی بوسیدن آن آستان رفت
هزار و سیصد و پنجاه و یک بود***که آن خورشید تابان از میان رفت
بگری ای مردم چشم «ریاضی»***به یاد او که یاری مهربان رفت(دیوان: ۲۱۹)
انتهای پیام
نظرات