برای درک اثرات خرید محصولات ملی یا عدم خرید محصولات ملی، باید معنای اقتصاد و نحوه عملکرد آن را درک کرد. طبق تعریف، اقتصاد یک کشور به سیستم اقتصادی، نظام کاری، سیستم سرمایه و سیستم منابع زمین در محل همراه با عوامل مختلف اقتصادی دیگر اشاره دارد. یک اقتصاد ممکن است نماینده یک ملت، یک منطقه، یک صنعت واحد یا حتی یک خانواده باشد.
این سیستمها بهطور حتم نباید جدا باشند، بلکه باید با هم کار کنند و در تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات در یک کشور هماهنگ باشند. در نهایت، یک اقتصاد نتیجه نهایی تعدادی از سیستمها و فرآیندها از نظر عوامل تاریخی، اجتماعی، جغرافیایی، تکنولوژیکی و طبیعی است، بنابراین هنگامی که از اقتصاد یک کشور یاد میشود، همه این مسائل باید در نظر گرفته شود.
همچنین مهم است که عوامل مختلف اقتصادی و چگونگی ارتباط آنها را با یکدیگر درک کنیم همچنین درک عوامل مختلف اقتصادی و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر مهم است. این موارد یک فرد را در یک کشور خاص قادر میسازد تا برای ایفای نقش در اقتصاد آن کشور تلاش کند. برای انجام مؤثر این امر، دانستن چگونگی ارتباط این عوامل با اقتصاد بسیار مهم است.
در سیستم اقتصادی یک کشور خاص، کارآفرینان نقشی را ایفا میکنند که عواملی را که پیش از این مطرح شد، برای تولید و توزیع کالا و خدمات گرد هم میآورند با این حال، این ممکن است با توجه به سیاستها و فرهنگی که توسط دولت ملی وضع شده است، متفاوت باشد.
با درک چگونگی عملکرد اقتصاد یک کشور، اکنون مهم است که نقش مصرفکننده را در اقتصاد بدانیم. در یک اقتصاد رو به رشد، در صورتی که از عوامل بهخوبی استفاده شود، کالاها و خدمات تولید خواهند شد اما اگر این کالاها و خدمات مصرف نشوند، دلیل تولید آنها منطقی نخواهد بود.
مصرفکننده فرد یا گروهی از افراد است که از کالاها و خدماتی استفاده میکنند که در یک اقتصاد تولید شده است. هنگامی که مصرفکنندگان استفاده از کالاها و خدمات را انتخاب میکنند، تقاضا برای آن کالاها و خدمات ایجاد میکنند و در نتیجه نیاز به تولید بیشتری دارند. در یک سیستم اقتصادی سالم، تقاضا و عرضه باید در کنار هم باشند تا رشد اتفاق بیفتد. در غیر این صورت اقتصاد سقوط میکند. علیرغم وقوع این پدیده اقتصادی، مصرفکنندگان بسیار انتخابگر هستند و در مورد کالاها و خدماتی که خریداری میکنند، عوامل خاصی را طلب میکنند.
بنابراین آنان اطمینان حاصل میکنند که هر مفهومی از نظر کیفیت، قیمت، در دسترس بودن، مکان، موقعیت و تبلیغ کالاها و خدمات برای آنان رضایتبخش است. اگر مصرفکنندگان در یک منطقه خاص احساس کنند که هر یک از عوامل فوق بهدست نیامده، ممکن است تمایل به نادیده گرفتن کالاها و خدمات داشته باشند و مکانهای دیگری را انتخاب کنند که در آن رضایت داشته باشند.
برای اینکه بهطور مؤثر مصرفکننده بتواند کالاها و خدماتی را که یک اقتصاد تولید کرده است مصرف کند، مهم است تا از آنچه استفاده میشود، رضایت پیدا کنند. این کالاها و خدمات نیز باید کیفیت عالی، قیمت مناسب داشته باشد و در صورتی که مصرفکننده به محصول علاقه داشته باشد، بهراحتی در دسترس باشد. بهترین راه برای مقابله با مصرفکنندگان ناراضی، داشتن تنوع گستردهای از محصولات است تا بتوانند بر اساس آن انتخاب کنند.
مصرفکنندگان ممکن است کالاها و خدمات جایگزین را در صورتی که کالاها و خدمات اولیه مطابق با الزامات آنان نباشد، در نظر بگیرند، بنابراین یک اقتصاد ایدهآل باید کالاها و خدمات جایگزین متنوعی داشته باشد. زمانبندی نیز اهمیت دارد زیرا برخی از کالاها و خدمات در زمانهای خاص مورد نیاز مصرفکنندگان هستند نه زمان دیگر. بنابراین اقتصاد باید یک پیشینه قوی از اینکه چه زمانی به کالاها و خدمات خاصی نیاز است و چه زمانی نیاز نیست، داشته باشد.
در دوران مدرن بهدلیل جهانی شدن، یک روند نوظهور از کالاها و خدمات بهدست مصرفکنندگان در هر نقطه از جهان وجود دارد. بر اساس این سیستم، مردم یا مصرفکنندگان به کالاهایی که در کشورهای دیگر تولید شدهاند دسترسی بیشتری دارند. از آنجایی که این برای همه کشورها مهم است، برای شهروندان یک کشور خاص این سوال مطرح میشود که کدام بهتر است. خرید داخلی یا بینالمللی؟
این سوال را میتوان با ارائه مزایای بسیاری که اقتصاد یک کشور در خرید ملی بهدست می آورد، پاسخ داد. این جنبه به این معنا نیست که مردم باید از خرید کالاها و خدمات از کشورهای دیگر خودداری کنند زیرا کشورهایی هستند که بهدلیل کمبود منابع یا دانش فنی در تولید تحت هر شرایطی نمیتوانند بازار خود را با تمام محصولات مورد نیاز مردم حفظ کنند.
منابع
https://www.ukessays.com
https://www.investopedia.com
https://www.investopedia.com
https://www.britannica.com
انتهای پیام
نظرات