فاطمه خسروی در دیدار جمعی از بانوان بسیج رسانه در منزل این شهید بزرگوار که به مناسبت روز مادر و ولادت حضرت فاطمه(س) انجام شد، اظهار کرد: رابطه من با پسرم محمد به گونهای بود که هم مادر و فرزند بودیم و هم دوست صمیمی، هر سال روز میلاد خانم فاطمه زهرا(س) در محل کار چند بار از طریق تماس تلفنی روز مادر را تبریک میگفت، مگر در مواردی که در مأموریت بود و من آن روز نگرانش میشدم و چشم به راه تماسش میماندم تا از مأموریت بازگردد.
وی با اشاره به اینکه محمد همیشه در قبال مادرش احساس مسئولیت داشت، افزود: با همدیگر اهل درددل بودیم؛ ارتباط من با محمد دلی، قلبی و صمیمی بود، بعد از به دنیا آمدن محمد به یاد ندارم او را بدون وضو شیر داده باشم؛ همیشه با تلاوت قرآن و قرائت زیارت عاشورا سعی کردم او را با مضامین دین مأنوس کنم.
مادر شهید غفاری گفت: دوست داشتم اولین بچهام پسر باشد و او را خوب تربیت کنم و تحویل جامعه بدهم، در مورد محمد این تربیت از جانب خدا بود و من کاری نکردم، البته نسبت به بعضی موارد حساس بودم به ویژه لقمه حلال، در دوران بارداری و شیردهی مراقبت بیشتری در این مورد داشتم، نسبت به لقمههایی که میخوردم خیلی حساس بودم، سعی میکردم از حلال بودن آن مطمئن باشم، در ماه رمضان افطاری هر کسی را نمیخوردم، برای دو فرزند دیگرم که بعد از محمد به دنیا آمدند نیز همین رویه را داشتم.
وی بیان کرد: محمد که در دانشگاه امامحسین(ع) پذیرفته شد، به او گفتم اگر میخواهی لباس سبز بپوشی باید خود را سرباز امام زمان(عج) بدانی، بعد از اینکه کنکور دندانپزشکی شیراز قبول شد، چون به سپاه علاقه بسیاری داشت، با من درددل کرد که دوست دارد به دانشگاه امام حسین(ع) برود، میگفت مادیات برایم مهم نیست، شاید اگر دندانپزشک شوم غرور مرا بگیرد و وظیفهام را نتوانم انجام دهم اما سپاه برایم برکت دیگری دارد.
خسروی ادامه داد: برایش ۱۴ هزار صلوات نذر کردم که در دانشگاه امامحسین(ع) قبول شود و در نهایت در گروه صابرین سپاه پذیرفته شد، جایی که سختترین آموزشها را داشت. هنوز هم بعد از شهادت با محمد درددل میکنم، از او و شهدای گمنام در گرفتاریها کمک میخواهم، هیچ کدام از شهدا با محمد من فرقی ندارند.
وی با اشاره به اینکه محمد مثل جوانان امروز یک جوان معمولی بود اما اهل خودسازی بود، تصریح کرد: گاهی به اتاقش میرفتم میدیدم در حال گریه است، خیلی اهل تلاش بود، فکر میکردم از شدت حجم کار خسته شده میگفت من از شهدا مزد خود را میخواهم. در زمینه فرهنگی برای شهدا خیلی کار میکرد، گاهی از من کمک میگرفت به دیدار خانواده شهدا میرفت، از پول توجیبی خودش گل و شیرینی میخرید، در بعضی دیدارها که با همسران شهدا بود، مرا با خودش میبرد، محمد مزدش را در نهایت از شهدا گرفت و به شهادت رسید.
این مادر شهید مطرح کرد: طلب شهادت به گفتن نیست، تا وقتی برای خود، ملت، آخرت و خدا کار نکنیم شهید نمیشویم. محمد اهل مطالعه بود و خیلی قرآن تلاوت می کرد، گاهی میآمد در مورد آیات با من صحبت میکرد. در هر زمینه با من مشورت میکرد، برای خریدهایش نظرم را میپرسید، رنگ آبی را خیلی دوست داشت، آخرین بار قبل از شهادتش پیراهنی میخواست بخرد، مرا برد و گفت انتخاب مادر چیز دیگری است.
وی با اشاره به مهمترین نکته تربیتی برای فرزندی که در نهایت با شهادت عاقبت بخیر شده است، اظهار کرد: مهمترین نکته در مورد محمد این بود که او را به سمت مسجد و هیأت هدایت کردم و تربیت محمد را مدیون مسجد و هیأت هستم، در کودکی سقای مسجد کولانج شده بود، ازش سوال کردند که چرا سقایی میکند گفت من از نوکران حضرت عباس(ع) هستم.
وی با بیان اینکه محمد قبل از شهادتش از حضرت فاطمه(س) خواست که او را پاک بپذیرد، به همین خاطر خودسازی را برای خودم به عنوان الگویی از محمد قرار دادهام، گفت: دیشب دوستانم میگفتند از محمد در صفحه اینستاگرامم عکس بگذارم اما من عکسی از سردار گذاشتم و صفحه ام را باز هم در این زمینه کار میکنم، این نشان از ترس دشمن است که حتی از عکس سردار هم واهمه دارد؛ از این رو ما باید رسانه باشیم که در این صورت دشمن نمیتواند کاری کند.
وی یادآور شد: توصیهام به جوانان این است که در فضای مجازی فعال باشند و در زمینه شهدای گمنام و سردار دلها کار کنند تا انشاالله شاهد ظهور امام زمان(عج) باشیم.
خسروی گفت: محمد متولد ۴ صبح ۳۰ دی ۱۳۶۳ بود، طی عملیاتی به مدت دو ماه و نیم در منطقه سردشت با پژاک درگیری داشت که پس از ۳۴ سال این منطقه از دست آنها پاکسازی شد، بعد از انجام مأموریت ساعت ۴ صبح ۱۳ شهریور ۱۳۹۰دقیقا ساعت تولدش به شهادت رسید. شهریور امسال سیزدهمین سالگرد شهادتش بود، منزل ما محل رفت و آمد مردم همدان است و این برای ما بسیار مایه افتخار است، از این موضوع خوشحالم و تشکر میکنم این چند سال مردم نگذاشتند تنها شویم و با دلگرمی این مردم زندگی کردیم.
انتهای پیام
نظرات