کتاب «ریشههای اجتماعی دموکراسی و دیکتاتوری»، شرایط تاریخی را بررسی میکند که تحت تاثیر آن، دو طبقه مذکور موتور پیشران شکلگیری نوعی از دموکراسی پارلمانی، رژیمهای فاشیستی و رژیمهای کمونیستی شده اند، میپردازد.
در مجموع چنانکه برینگتن مور، نویسنده کتاب، ابراز میدارد؛ هدف کتاب حاضر تبیین نقشهای سیاسی متعددی است که طبقات بالای زمیندار و جامعه دهقانی در گذار از جوامع مبتنی بر کشاورزی به جوامع صنعتی مدرن ایفا کردند.
این کتاب از آثار بسیار مهم در جامعهشناسی توسعه به حساب میآید و همیشه در دانشگاههای اروپا و امریکا مطرح بوده و بارها به چاپ رسیده است.
کتاب «ریشههای اجتماعی دموکراسی و دیکتاتوری» با عنوان فرعی «نقش ارباب و دهقان در روند نوینسازی» دلایل شکلگیری جهان نو و قدرتهای سیاسی مختلف را در شش کشور مورد بررسی یعنی انگلستان، فرانسه، امریکا، ژاپن، چین و هند مورد تبیین قرار میدهد.
مور از روشهای مطالعه تحلیلی-تطبیقی در این بررسی بهره گرفته است. در بخش اول کتاب تحت عنوان "ریشههای انقلابی دموکراسی سرمایهدارانه" شکل گیری جهان نوین را از مسیر دموکراتیک و سرمایهدارانه در سه کشور انگلستان، فرانسه و ایالات متحده امریکا مورد بررسی قرار داده است.
در بخش دوم کتاب با عنوان "سه مسیر نوسازی در آسیا" پیدایش جهان نو را در چین در نتیجه انقلاب دهقانی، در ژاپن با انقلاب از بالا و در هند میپردازد، لازم به ذکر است که به عقیده نویسنده نوینسازی در هند با انگیزه ضعیفتری انجام شده و صرفا میتوان به مسیر آن برای آزمون و بررسی تعمیمهای تئوریکی استفاده کرد.
برینگتن مور در مجموع در بحث و تعمیم تئوریک خود سه مسیر انقلاب بورژوایی، انقلاب از بالا و انقلاب دهقانی را برای نوینسازی مطرح میکند و هند به مثابه آن الگوی چهارم و ضعیفتر مورد بحث قرار میگیرد.
این انقلابها که در کتاب مورد بحث قرار میگیرد هر کدام ویژگیهای متفاوتی دارند که در ساختارهای اقتصادی-اجتماعی آنها ریشه دارد. یوسف نراقی بیان میکند که «او [برینگتن مور] در این تحقیق تلاش میکند ارتباط مابین نوع رژیم سیاسی که از نوسازی جامعه حاصل میشود و الگوهای متفاوت ائتلاف طبقاتی را که از نظر تاریخی مقدم بر آن بوده و موجب تسریع آن شدهاند، کشف نمایند».
در بخش پایانی کتاب، مور در سه فصل، سه مسیر بیان شده خود برای نوینسازی را از منظر تئوریک مورد بحث قرار میدهد. به طور خلاصه در مسیر اول که از انقلابهای بورژوازی سخن میگوید، در این الگو قشری از جامع با پایگاه اقتصادی مستقل رشد میکنند و موانع پیشروی خود را در دستیابی به موفقیتهای سیاسی و اقتصادی از سر راه بر میدارد. در مسیر دوم که انقلاب از بالا مورد بررسی قرار میگیرد و از آن با با عنوان سرمایهداری ارتجاعی یاد میشود و دولتهای فاشیست حاصل چنین انقلابهایی هستند، در این جوامع طبقات سرمایهداری صنعتی و تجاری ضعیفتر بوده است و این مسیر تنها راه رسیدن به جهان نو تلقی میشده است.
در مسیر سوم نیز انقلابهای دهقانی و ماحصل آن یعنی رژیمهای کمونیستی مورد بحث قرار میگیرد، در این الگو میتوان از چین و روسیه مثال زد چنانکه در این دو کشور ساختار کشاورزی حاکم به گونهای بوده که هر گونه نوینسازی را پس میزده و از آن امتناع میکرده است و در نهایت در نتیجه انقلاب دهقانان تحت ستم به رهبری گروههای روشنفکر دست به شورش زدند.
بدون شک مطالعه این کتاب اطلاعات ارزندهای را در موارد ذکر شده و رابطه دو طبقه زمیندار و دهقان در شکلگیری توسعه و نوسازی در اختیار قرار میدهد.
انتهای پیام
نظرات