زنان نیمی از جمعیت هر جامعهای را تشکیل میدهند. این نیمه از جمعیت بسیار مهم هستند. لطافت وجودی زن و ارتباطی که فرزندان با مادران خویش برقرار میکند عواملی است که این افراد را در آینده هر جامعهای موثر کرده است. زنان با توجه به جایگاه و نقش مادری تاثیر مستقیمی بر آینده یک کشور میگذارند.
اقدس فاتحی در گفتوگو با ایسنا در خصوص چرایی بررسی نگاه آثار کلاسیک به زن بیان کرد: در مورد بیشتر آثار ادب فارسی به خصوص آثار کهن و کلاسیک از جمله شاهنامه گاه مضمونی در یک متن ارزشی مثبت، سازنده، انسانی و جهان شمول در روابط بین همنوعان، خانواده و تعاملات بشری مانند داد و دهش، راستی و درستی و گذشت القا میکند.
وی افزود: گاهی مضمونی سلبی و منفی حتی با بسامد کم در یک اثر ادبی میتواند باعث بازتولید خشونت و گسترش عنصری ضدارزش در رفتار فردی و سلوک اجتماعی شود. برای مثال خارمایه انگاری جایگاه زن و نادیده گرفتن حقوق او در اجتماع و خانواده یکی از این ضد ارزشهاست.
این استاد ادبیات دانشگاه قم با اشاره به اینکه آثار ادب فارسی به مثابه تیغ دو لبه هستند، بیان کرد: از جایی که آثاری چون شاهنامه و گلستان به چشم آثار تربیتی در جامعه نگاه میشود؛ اگر نقشهای مثبت و یادکردهای نیک از زنان در نقشهایی مانند مادر و همسر و حضور موثر در فعالیتهای اجتماعی پررنگ شود، باعث ایجاد نگرشهای مطلوب و افزایش احترام و بهبود جایگاه زنان میشود.
مدح خرد و هوش زنان در شاهنامه
وی در خصوص نگاه زن به شاهنامه گفت: در مقایسه با چند متن منظوم برجسته در ادبیات فارسی زن در شماری از داستانهای شاهنامه نقش مثبت دارد و شاهنامه نگاه ایجابی به زنان دارد. در شاهنامه حسن تدبیر، درایت، خرد، زیبایی، هوشیاری و شجاعت زن ستایش شده است.
فاتحی افزود: در شاهنامه با لحنی ستایشآمیز از شخصیتهایی چون رودابه، گردآفرید، تهمینه، جریره و گردیه سخن به میان رفته است و گفتار و کردارشان مورد ستایش واقع شده است.
وی بیان کرد: این شخصیتها جایگاه والایی در شاهنامه دارند. شاهنامه در مقایسه با اثری مانند گلستان دیدی مثبتتر نسبت به زنان دارد. در برخی از آثار ادب فارسی سنت نابهجای تحقیر و نکوهش زنان پررنگ است. در برخی از آثار توصیفات نمادین منفی از زنان شده است در حالی که در شاهنامه نسبت به این آثار بسامد این چنین محتوایی کمتر است.
زیبایی زنان عنصر ستایش شده حماسههای جهان
فاتحی با تاکید بر اینکه زنان در ادبیات جهان و به خصوص آثار حماسی نقشهای چشمگیری دارند، عنوان کرد: با مقایسه نقش زن در حماسههای مختلف جهان از دیدگاههای یک سو نگرانه عبور میکنیم و به نتیجه درستی میرسیم. در شاهنامه زنان دوشادوش مردان تصویر میشوند و ما نمیتوانیم برای زنان شخصیتی جداگانه از مردان قائل شویم.
وی در مقایسه شاهنامه به دیگر آثار حماسه جهان بیان کرد: زنان شاهنامه شخصیتهایی ایستا هستند و کنشگری در آنها کمتر است، ولی در بسیاری از حماسههای جهان مانند حماسه نیبلونگن شخصیت زنان پویا است. در شاهنامه عفاف، خردورزی و گاه زیبایی زن ستایش میشود؛ ولی در حماسه نیبلونگن به خردورزی و عفاف زنان توجه نمیشود و فقط زیبایی زن مورد توجه قرار میگیرد.
فاتحی گفت: زن در حماسههای دیگر ملل جهان دارد، برای مثال در حماسه نیبلونگن یا حماسههای یونان زیبایی آسمانی و خیرهکننده زنانی که برخی از فرزندان الهههای بزرگ هستند، مورد توجه است و به همین دلیل نیز ستایش میشوند.
وی افزود: به همین موازات در حماسههای ایران مردان به علت زور بازو و هنرهای رزمیشان ستایش میشوند تا جایی که واژه هنر در شاهنامه به دانستن فنون جنگی و رزمآوری اختصاص دارد. در واقع در شاهنامه پهلوان کسی است که زورمند است، از نیروی جسمانی زیاد برخوردار است، جسمی عالی و ورزیده دارد و همواره آماده رزم و رویارویی با حریف است.
این استاد ادبیات دانشگاه قم اظهار کرد: به نظر میرسد که زیبایی خیرهکننده زنان در حماسههای دیگر دست کمی از بدن ورزیده، نیروی جسمانی بالا و برخورداری از هنر رزمی در مردان حماسههای ایرانی ندارد.
شاهنامه اثری مرد سالار؟!
وی با تاکید بر اینکه زنان در شاهنامه در سایه مردان هستند، افزود: در این حماسه زنانی مثبت تلقی میشوند که هنجارهای اجتماعی مناسب عرف را دارند اما در سایر حماسهها مانند نیبلونگن مردان خواستههای زنان را میپذیرند و اطاعت میکنند. بن حماسه هندو-ایرانی کهن، مردسالارانه است و دیدگاهش برتری مرد است.
فاتحی بیان کرد: نقش بسیاری از زنان مطلوب شاهنامه گریستن و صورت خراشیدن در سوگ عزیزانشان، همسر یا پسرشان، یا حادثهای است که رخ داده است. زنان در شاهنامه در قالب شخصیت پرستنده نیز ظاهر میشوند و هر گاه شخصیت زنی سوگوار میشود همه پرستندگان نیز همراهش سوگوار میشوند. برای مثال در داستان جریره برای همدردی با جریره، به پیروی از او و پاسداشت حرمتش پرستندگان همراه او خود را بر زمین میافکنند.
وی بیان کرد: بر شاهنامه ارزشهای مردانه و پهلوانانه حاکم است، بر خلاف حماسههای جهان که نگاه مادرسالارانه هم نقش پررنگی دارد. در حماسه یونان برای باز پس آوردن هلن همسر منلائوس جنگی بزرگ درگرفت. داستان هلن و نقش او در در این حماسه نشانی از نقش پویای زنان در حماسه دیگر ملل است.
انتهای پیام
نظرات