در حالی که دانشگاهها و صنعت از یک رابطه همزیستی لذت میبرند، جامعه نیز از نیروی کار آموزش دیده بهرهمند خواهد شد که به مهمترین چالشهای امروزی پاسخ میدهد و فناوری را برای بهبود زندگی ایجاد میکند. از طریق این برنامهها، افراد در کاربردهای صنعتی ماهرانه آموزش میبینند که با ایجاد نیروی کار مرتبط با حوزههای ملی و صنعتی، بر اقتصاد تأثیر مثبت میگذارد.
برای ایجاد و حفظ همکاریهای مستحکم در صنعت و دانشگاه، اعضای هیات علمی باید مانند کارآفرینان فکر و عمل کنند به این معنی که فعالانه به دنبال شرکای صنعتی، توسعه یک مدل کسب و کار پایدار، به حداکثر رساندن بودجههای محدود و ارائه ارزش و ایدهها به شرکای بالقوه صنعت باشند.
تعامل بین دانشکده تحقیقات دانشگاهی و صنعت در حال تبدیل شدن به یک مسیر مشترک برای تحقیق و تجاریسازی است. این همکاریها مزایای قابلتوجهی را برای دانشگاهها، صنعت و جامعه فراهم میکند و اساتید نقش مهمی در ایجاد همکاریهای موفق صنعتی و دانشگاه ایفا میکنند.
راهحلهای تکنولوژیک در حال تکامل سریع و تقاضا برای آنها، صنایع را مجبور میکند تا دانش برتر شوند. کشورهای توسعه یافته عمدتا این ایده را پذیرفتهاند و به دنبال ایجاد یک اقتصاد دانشمحور هستند. با این حال، چنین جهتگیری مستلزم انباشت قابلتوجهی از دانش است، به همین دلیل انتقال دانش و همکاری دانشگاه و صنعت به عنوان یک پیشفرض حیاتی برای موفقیت در نظر گرفته میشود.
نتایج حاکی از آن است که حفظ رقابت در بازار آزاد یکی از عناصر اساسی چارچوب قانونی است که از توسعه یک جامعه وابسته به فناوری پشتیبانی میکند، همانطور که یک سیستم انتقال دانش پایدار از طریق همکاری دانشگاه و صنعت است.
بنابراین، همکاری با دانشگاهها به آنها در تحقیق در مورد مشکلاتی که به صورت فردی قابل حل نیستند کمک میکند. از این نظر میتوان دانشگاهها را به عنوان شریک صنایع در نظر گرفت. تجزیهوتحلیل انجام شده نشان میدهد که نحوه همکاری دو نهاد دانشگاه و صنعت، بسیار با چارچوب همکاری نشان داده شده مطابقت دارد. اگرچه مدل نوآوری به طور قابلتوجهی و در درجه اول در این نهادها اعمال نمیشود اما پتانسیل بالایی برای پیادهسازی آن و ایجاد ارزش افزوده وجود دارد.
محققان دانشگاه با دانشمندان صنعتی در طرحهای قابل فروش همکاری دارند و پوشش خبری در آغاز قرن بیست ویکم ممکن است به این باور برسد که این یک پدیده فعلی است با این حال، مورخان علم همکاری بین شرکتهای اروپایی و محققان دانشگاه را در دهه ۱۸۰۰ ردیابی کردهاند.
روابط پژوهشی وابسته بین دانشگاهها و شرکتها هر دو نهاد را قادر میسازد تا رشد را در حوزههای خود حفظ کنند. در حالی که شرکتها برای نوآوری محصول به محققان دانشگاه متکی هستند، هیات علمی از طریق افزایش بودجه تحقیقات خارجی اعتبار کسب میکنند. همانطور که صنعت برای اطمینان از سود به ایدههای نوآورانه نیاز دارد، محققان برای حفظ بهرهوری اعضای هیات علمی به دلارهای تحقیقاتی بیشتری نیاز دارند.
روابط پژوهشی دانشگاه و صنعت اشکال دیگری نیز دارد به عنوان مثال، برخی از شرکتها تجهیزات علمی را به محققان دانشگاه هدیه میدهند تا مطالعات خود را انجام دهند. اگرچه به آن هدیه گفته میشود اما شرکتها انتظار دارند که محققان دانشگاه به نحوی سخاوت خود را با اطلاع رسانی هر گونه نتایج تحقیقاتی پیشرفته مرتبط با استفاده از تجهیزات جبران کنند. این مورد به شرکتها برتری در نوآوری میدهد زیرا میتوانند از نتایج تحقیقات سرمایهگذاری و محصولات جدید و بالقوه سودآور ایجاد کنند.
جامعه از روابط پژوهشی دانشگاه و صنعت از طریق محصولات و فناوریهای نوآورانه سود میبرد. تحقیقات دانشگاهی با حمایت صنعت اغلب به کاربردهای عملی تبدیل میشود که به نفع جامعه است.
مزایای همکاریهای دانشگاه و صنعت میتواند برنامههای تحقیق و توسعه داخلی شرکتها را تحریک کند.
محققان دانشگاه به دانشمندان صنعتی کمک میکنند تا تحقیقات فعلی که ممکن است برای طراحی و توسعه فرآیندهای نوآورانه و محصولات بالقوه مفید باشند را شناسایی کنند. این اولین نگاه به تحقیقات پیشرفته است که به شرکتها مزیت رقابتی میدهد زیرا زمان لازم برای انتقال یک محصول بالقوه از آزمایشگاه به بازار را کاهش خواهد داد که رقابت اقتصادی بینالمللی را تقویت میکند. ارتباط بین دانشگاهها و حامیان مالی شرکتها باعث افزایش شهرت یک شرکت میشود.
منابع
education.stateuniversity.com
sciencedirect.com
venturewell.org
tandfonline.com
انتهای پیام
نظرات