در این یادداشت آمده: «گردشگری معکوس (Reverse Tourism) به معنای سفر به مناطق محروم و کمتر توسعه یافته و کمک به جامعه محلی یا میزبان است. در این نوع گردشگری، گردشگران به جای اینکه به مناطق شناخته شده و پر بازدید، سفر کنند به مناطق کمتر شناخته شده و یا کمتر کشف شده توسط سایر گردشگران یا گردشگران معمولی سفر میکنند و در عین حال کمک شایانی نیز به جامعه محلی کرده و میتوانند برای آنها و فعالان بخش خصوصی گردشگری نیز سودآور باشند.
روستاهای کوچک، مناطق دور افتاده و قبایل بومی و محلی و حتی روستاها و مناطقی که دارای ظرفیتهای مناسب تاریخی، فرهنگی و طبیعی هستند به دلایل مختلفی همچون دسترسیهای نامناسب و دوری از مراکز جمعیتی مهم آنچنان که باید و شاید مورد بازدید یا استقبال گردشگران قرار نگرفتهاند، مقاصد مناسبی برای توسعه این نوع از گردشگری و متعاقب آن توسعه گردشگری داخلی به شمار میروند و افزایش درآمد و تقویت جریانهای مالی و اقتصادی ناشی از حضور و تردد گردشگران در این مناطق کمتر شناخته شده، مهاجرت معکوس، اشتغالزایی، حفظ و تقویت فرهنگ، زبان و ارتباطات بین فرهنگی نیز از جمله مهمترین مزایای توسعه و ترویج گردشگری معکوس محسوب میشوند.
به عبارتی دیگر برخی از مزایا و ویژگیهای خاص این نوع از گردشگری عبارتند از اینکه تجربه محور بوده و محبوب گردشگرانی است که ماجراجو و به دنبال کسب تجربه متفاوت از تجربه گردشگران معمولی هستند که این خود فرصتی مغتنم برای بخشبندی بازار بزرگ گردشگری توسط فعالان و برنامهریزان سفر و جذب گردشگران با علایق ویژه جهت بازدید از مناطق کمتر شناخته شده است.
مسئولانه و پایدار است؛ یعنی به دنبال پایداری میراث فرهنگی، محیط زیست، فرهنگ محلی و توزیع عادلانه و متناسب منافع اقتصادی گردشگری در اینگونه جوامع است.
باعث توسعه و تحرک اقتصادی در مناطق محروم می شود. گردشگرانی که به این مناطق مراجعه میکنند برای تأمین اقامت، غذا و نوشیدنی، حمل و نقل، خرید سوغات و … پول خرج میکنند و در نتیجه بستر رونق اقتصادی، اشتغالزایی و سرزندگی اقتصادی و اجتماعی در اینگونه مقاصد گردشگری مهیا میشود.
تنوع بخشی به محصولات گردشگری در کنار سایر محصولات در حوزه گردشگری داخلی و پاسخگویی به علایق و سلایق مختلف گردشگران و در نتیجه توزیع متناسب سفر در کل کشور (همه مکانی شدن سفر) نیز از دیگر مزایا و ویژگیهای توجه به این نوع از گردشگری و توسعه و ترویج آن است.
در این ارتباط توسعه اقامتگاههای بومگردی و یا تأسیسات گردشگری بوم محور در ایران از مصادیق عینی توجه به توسعه گردشگری معکوس بوده و ایجاد، بهرهبرداری و ارائه خدمات توسط اینگونه تأسیسات گردشگری که خود گنجینه فرهنگ، هنر، معماری، صنعت، کشاورزی، بازرگانی، گردشگری و آموزش هستند نقطه عطف و تحولی شگرف در برنامهریزی و توسعه گردشگری معکوس محسوب میشود.
مسلماً توسعه گردشگری معکوس در مناطق کمتر شناخته شده و محروم منجر به توسعه زیرساختهای مهمی همچون بهداشت، سلامت و آموزش خواهد شد، البته فقدان برخی زیرساختها همچون راههای دسترسی، ارتباطات رادیویی و مخابراتی و … نیز در ابتدای ورود گردشگران به این مناطق، چالشهایی را برای جامعه محلی و گردشگران ایجاد میکند. لذا توجه به ظرفیت یا برد تحمل گردشگری اینگونه مناطق و برقراری تعادل بین توسعه گردشگری و رفاه گردشگران باید مدنظر سیاستگذاران، تصمیمسازان و برنامهریزان گردشگری کشورها قرار گیرد.
در این بین نباید از نقش انکارناپذیر فناوری و پلتفرمهای دیجیتال نیز در کشف، معرفی و دسترسی به مناطق کمتر شناخته شده گردشگری و توسعه و ترویج گردشگری معکوس غافل شد. پلتفرمهای آنلاین سفر، رسانههای اجتماعی، وبلاگها و بلاگرهای سفر کمک شایانی به نمایش ظرفیتهای پنهان و ارزشمند این مناطق کرده و بستر تحریک تقاضای سفر را فراهم میکنند و این افزایش میزان دسترسی میتواند سودآوری و توجیه پذیری طرحهای سرمایهگذاری گردشگری معکوس را به همراه داشته باشد، که چنانچه در سطرهای فوق نیز تأکید شد باید همراه با برقراری تعادل بین عرضه و تقاضا و توجه به ظرفیت تحمل گردشگری مناطق باشد.
بنابراین در یک جمعبندی ساده و کوتاه، گردشگری معکوس نوعی گردشگری تجربه محور، پایدار محور و مولد است که توجه به آن میتواند رهیافتی مهم برای برون رفت مناطق کمتر توسعه یافته و محروم از محرومیت و تقویت جریانهای اقتصادی و در نتیجه نشاط و سرزندگی اقتصادی و اجتماعی در این مناطق باشد.»
انتهای پیام
نظرات