آسایشگاه

برای دسترسی به اخبار قدیمی‌تر، در منوی مربوطه سال و ماه را محدود کنید.
  • بی‌پرده با آسایشگاه «ورمنجه»

    بی‌پرده با آسایشگاه «ورمنجه»

    یکی روی تختش نشسته و می‌گوید: شماره کارتت رو بده ۵۰ میلیون بزنم به حسابت. بعد با انگشت چند ضربه به پتوی روی تختش می‌زند و می‌پرسد: به اسم کی؟ آهان درسته واریز شد به حسابت، برو هرچی می‌خوای بخر. یکی دیگر بدون ذره‌ای حرکت خیره به سقف مانده، یکی کِرت کِرت دمپایی‌اش را روی زمین می‌کشد و بی‌هدف راه می‌رود و بعضی هم آواز می‌خوانند و می‌رقصند.