حشمتالله انتخابی با ارزیابی حوضۀ پرچالش زایندهرود به ایسنا، توضیح می دهد: حوضه زایندهرود، شرایط اقلیمی ویژهای دارد، از دیرزمان تا به امروز در این حوضه بسته از نظر پراکنش زمانی، مکانی بارندگی، ارتفاع، آب و هوا و... تفاوت های فاحشی وجود داشته و دارد.
وی در مورد شرایط حوضه آبریز زایندهرود، توضیح می دهد: حوضه زایندهرود که تأمینکننده اصلی آب تالاب بینالمللی گاوخونی است، از نظر آب و هوایی در یک اقلیم فراخشک، خشک و نیمهخشک قرار دارد.
این فعال حوزه محیطزیست و آب با بیان اینکه میانگین بارش در حوضه آبریز گاوخونی ۱۶۰ میلیمتر و در حوضه زایندهرود حدود ۲۶۰میلیمتر است، می گوید: باید توجه داشته باشیم که بهطور کلی در کشور میزان بارشها (۲۵۰ میلیمتر) کمتر از یک سوم میانگین جهانی (۷۵۰میلیمتر) است. در کلمبیا ۳۰ برابر ایران، در مالزی ۱۱ برابر و در اروپا بهطور متوسط ۵ برابر ایران بارش وجود دارد، در حالی که بارش استان اصفهان نصف میانگین بارش کشور است.
وی اضافه می کند: از نظر ارتفاعی بالاترین نقطه در ارتفاع ۳۹۸۵ متر در غربیترین نقطه حوضه و پایینترین نقطه تالاب گاوخونی در ارتفاع ۱۴۵۵ متر از سطح دریا در شرقیترین نقطه قرار دارد که هر کدام از نظر اقلیمی و پراکنش بارشی شرایط متفاوتی دارند؛ بهعنوان مثال در بالادست زایندهرود، در ایستگاه چلگرد میانگین بارش درازمدت بالاتر از ۱۴۶۰ میلیمتر بوده، اما در پاییندست یعنی شرق زایندهرود در ایستگاه ورزنه میانگین درازمدت بارش حدود ۸۰ میلیمتر ثبت شده است. در برخی از سال ها بارش بالادست حوضه ۲۰ برابر پاییندست است، همچنین علاوه بر توزیع نامتناسب مکانی، توزیع نامتناسب زمانی هم داریم.
انتخابی با اشاره به برخی تفاوت ها در این حوضه از نظر زمان ترسالی و خشکسالی، می گوید: در سال های پربارش به عنوان مثال طی سال های ۷۲ـ۷۱ در ایستگاه چلگرد ۲۵۵۵ میلیمتر بارش ثبت شد و تقریباً همین مقدار را در سال ۹۸ـ۹۷ تجربه کردیم، در حالیکه کمترین بارشها مربوط به سال های ۸۷ـ۸۶ یعنی ۸۵۵ میلیمتر بود که در سال ۹۷ـ۹۶ از این هم کمتر شد. به همین دلیل از هزاران سال پیش منبع تأمین آب دشتهای حاصلخیز پاییندست، کوهستانها و ارتفاعات بالادست بوده است، البته این وضعیت در بسیاری از حوضههای آبریز وجود دارد.
بارش ها دلیل اصلی خشکی زاینده رود نیست
وی با تاکید بر اینکه با وجود این اختلاف بارشها، دلیل اصلی خشکی زایندهرود تغییرات اقلیمی و کاهش بارش نبوده است، توضیح می دهد که این تغییرات بارش طی پنج دهۀ اخیر حداکثر ۱۸ درصد کاهش داشته که بعد از احداث سد زایندهرود این مقدار قابل مدیریت بوده است. البته پیش از احداث سد هم از هزاران سال قبل در پاییندست حوضه زایندهرود با حفر مادیها و احداث بندها و سدها آب را به مزارع و باغات انتقال میدادند و با کم و بیش آب هم سازگار بودهاند.
این پژوهشگر حوضه زایندهرود با تأکید بر اینکه اختلاف شدید زمانیـ مکانی بارشها مشکلات بسیاری را برای حوضۀ زایندهرود رقم زده و بدتر از آن سیاستزدگی و تصمیمات مقطعی بر این تنشها اضافه کرده است، تصریح می کند: بهغیر از کاهش محدود بارش طی چند دهۀ اخیر، مدیریت غیرکارشناسی بر این حوضه و تخصیصهای نادرست، بهنوعی تعادل بین منابع و مصارف زایندهرود را بر هم زد.
وی با اشاره به اینکه طی سدههای طولانی این حوضه به قدر کفایت و حتی بیش از مصرف خود آب داشت که در نهایت وارد تالاب گاوخونی میشد و نیاز زیستمحیطی رودخانه و تالاب گاوخونی را تأمین میکرد که خود باعث تعادل هیدرولوژیک منابع زیرزمینی هم میشد، تاکید می کند: متأسفانه در اواسط دهۀ ۶۰ با احداث تونل دوم کوهرنگ این تصور ایجاد شد که در حوضه زایندهرود فروانی آب وجود دارد و با این نظر اشتباه، دولت اقدام به تخصیصهای جدید در این حوضه کرد. در دهۀ ۷۰ با انتقال آب به خارج حوضه از جمله یزد و کاشان کسری معادله بیشتر شد و در دهۀ ۸۰ هم با از بین رفتن مدیریت یکپارچه زایندهرود، رقابت بر سر مصرف آب شکل گرفت و با توسعه کشاورزی در بالادست رودخانه و تبدیل مراتع به اراضی کشاورزی چه در استان اصفهان و چه در چهارمحال و بختیاری و بدتر از آن پمپاژ آب به ارتفاعات، توسعه باغات در اراضی شیب دار و ایجاد باغ و ویلا و حتی پمپاژ به خارج از حوضه، شاهد تخصیص و برداشت بیرویه آب از رودخانه شدیم.
توسعه اراضی کشاورزی و باغات در حوضه زاینده رود
انتخابی می گوید: تحلیلهای زمینی و دادههای ماهوارهای نشان میدهد که روند توسعۀ اراضی و باغات منطقۀ بن و سامان از حدود ۵ هزار هکتار (در آغاز دهۀ ۶۰) به ۲۲هزار هکتار در نیمۀ دهۀ ۹۰ رسیده است، همچنین از اوایل دهۀ ۸۰ تا نیمۀ دهۀ ۹۰ میزان مصرف آب خالص این محدوده در بخش کشاورزی که در حد فاصل سد زایندهرود تا سد چمآسمان قرار دارد، از ۳۰ میلیون مترمکعب در سال ۱۳۶۱ به بیش از ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال ۱۳۹۴ افزایش یافته است. به این ترتیب معادله منابع و مصارف آب هرچه بیشتر بر هم خورد و کسری آب منجر به خشکی ادواری رودخانه، تخریب آبخوان و محیطزیست پاییندست حوضۀ زایندهرود شد.
وی با تاکید بر اینکه این کسری منابع در سال های کم بارش و حتی در سال های نرمال بیشتر مشهود است و به صورت خشکی کامل زاینده رود در پایین دست رخ می دهد، اظهار می کند: متاسفانه امسال در بیشتر حوضه های کشور از جمله زاینده رود حتی شاید بدتر از سال ۱۳۹۷، سال بحرانی و سختی پیش رو داریم، بنابراین مدیران حوضه و مسئولان استان از اکنون باید پیش بینی های لازم را داشته و مردم و عموم ذی نفعان نیز با درک مسئولیت های اجتماعی همکاری لازم را برای گذر از بحران داشته باشند.
این پژوهشگر حوضۀ زایندهرود توضیح می دهد: پیشبینی شده بود که اگر آب تونل دوم و سوم کوهرنگ و تونل بهشتآباد وارد زایندهرود شود، از این میزان آورد، میتوانیم ۲۳۷ میلیون مترمکعب آب به چهارمحال و بختیاری و ۳۳۰ میلیون مترمکعب برای آب شرب ۶۲ شهر و نزدیک به ۱۰۰۰ روستا در حوضه زایندهرود و ۲۳ شهر و ۱۴۶ روستا در خارج حوضه زایندهرود برای جمعیتی بالغ بر ۵ میلیون نفر تخصیص دهیم که متاسفانه برخی این مقدار آب را آب شرب شهر اصفهان قلمداد میکنند و همچنین ۱۵۰میلیون مترمکعب آب را به یزد انتقال دهیم.
زاینده رود کسری ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب دارد
وی همچنین اضافه می کند: متاسفانه نه تنها تونل سوم کوهرنگ با گذشت بیش از ۲۰ سال هنوز افتتاح نشده، بلکه تونل بهشتآباد هم با جوسازی و ایجاد چالشهای اجتماعی همچنان مسکوت و در مرحلۀ حرف باقی مانده است. به این ترتیب در حال حاضر در زایندهرود بیش از ۷۰۰ میلیون مترمکعب کسری منابع داریم.
انتخابی تأکید می کند: با وجودی که این طرحها هنوز افتتاح نشده است، علیرغم خشکی ادواری رودخانه سالانه بیش از ۳۵۰ میلیون مترمکعب برای اراضی کشاورزی و باغات در ارتفاعات بالادست برداشت میشود و به طور متوسط بیش از ۶۰ میلیون مترمکعب آب به یزد منتقل میشود، در حالیکه هنوز منبع تأمینکنندۀ آب آن یعنی تونل سوم کوهرنگ وارد مدار نشده است و در نتیجه در بیش از ۲۸۰ کیلومتر از طول رودخانه (از سد چمآسمان تا گاوخونی) در بیشتر ایام سال خشک است و متأسفانه بزرگترین قربانی آن هم محیط زیست رودخانه و زیستمندان وابسته به آن اعم از گیاهان و جانوران هستند.
وی با اشاره به اینکه اگر این میزان برداشتها و تخصیصها نبود، امروز نباید پاییندست رودخانه کاملاً خشک میشد، می گوید: در حقیقت اتفاقی که برای زایندهرود افتاده، برهم خوردن تعادل بین منابع و مصارف آب است و به زبان ساده دخل و خرج رودخانه با هم جور نیست.
پژوهشگر حوضه زایندهرود با اشاره به برخی جوسازیها از جمله اینکه دلیل خشکی زایندهرود، توسعۀ فضای سبز اصفهان است، می گوید: مگر امروز آبی در رودخانه وجود دارد که برای فضای سبز اصفهان برداشت شود، این نظر بیشک اشتباه است.
کاهش سطح فضای سبز اصفهان به یک ششم
وی با بیان اینکه براساس تصاویر هوایی، در حال حاضر سطح سبز اصفهان نسبت به دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی به یک ششم کاهش یافته است، می افزاید: باید توجه داشت که شهر اصفهان حقابهدار یک سوم آب زایندهرود یعنی بیشتر مادیهای بلوک جی و ماربین است. البته فضای سبز برداشت آب دارد، اما نه از رودخانه، بلکه از چاه های محدوده اصفهان که آن هم در نبود آب زایندهرود موجب کاهش سطح آب های زیرزمینی شهر و فرونشست زمین شده است.
وی همچنین دربارۀ برخی صحبتها که برنجکاری را دلیل خشکی زایندهرود میدانند، تاکید می کند: طی دو دهۀ اخیر، در بیشتر سال ها حدود ۸۰ کیلومتر از طول رودخانه از سد چمآسمان تا نزدیکی اصفهان که منطقۀ لنجانات (لنجان و النجان) است و حدود ۲۰۰ کیلومتر بعد از اصفهان تا گاوخونی کاملاً خشک بوده و به جز برخی از سال های ترسالی در محدودۀ ۳ تا ۷ هزار هکتار برنجکاری از آب زایندهرود انجام نمیشده و در سطح محدودی با آب چاه صورت میگرفته است. در حالی که برنجکاری در این منطقه سابقهای ۱۰۰۰ ساله دارد و با نگاهی به طومار تقسیم آب زایندهرود منسوب به طومار شیخ بهایی، حتی زمان و سهم معینی «مختص» کشت برنج (تولِکی) تعیین شده است.
نجات زایندهرود نیازمند مدیریت دقیق و کارشناسی است
این دوستدار محیط زیست با تأکید بر اینکه نجات زایندهرود نیازمند مدیریت دقیق و کارشناسی است، می گوید: بهطور قطع مشکل زایندهرود در میدان تعارضات اجتماعی، اعتراضات و تجمعات حل نمیشود، اگرچه باید توجه داشت که امروز، چه در شرق و چه در غرب اصفهان کارد به استخوان کشاورزان رسیده است، چرا که معیشت و بنیان زندگی خانوادگی آنها در خطر است.
وی معتقد است که مدیران و سیاست گذاران باید پیش از اینکه شرایط به این مرحله میرسید، نسبت به حل مشکل زایندهرود اقدام میکردند و هماکنون هم وظیفۀ خطیری پیش رو دارند.
چارهای جز تبعیت از قوانین حاکم بر دانش آبشناسی و رعایت مصوبات قانونی نداریم
انتخابی با انتقاد از اینکه متأسفانه حوضه آبریز زایندهرود امروز به جای مدیریت علمی، دچار سیاستزدگی شده است، تصریح می کند: برخی موضعگیری مدیران و شخصیتهای سیاسی نهتنها کارشناسی نیست، بلکه دست مدیران و کارشناسان آب را هم میبندد. متأسفانه امروز فرصت برای مدیریتهای تخصصی و کارشناسانه بر حوضه زایندهرود محدود شده و اگرچه خطاهایی در این مدل مدیریتها وجود دارد، اما برخی تصمیمات سیاسی و اجتماعی شرایط را در این حوضه سختتر کرده است.
وی با تاکید بر اینکه چارهای جز تبعیت از قوانین حاکم بر دانش آبشناسی و رعایت مصوبات قانونی نداریم، معتقد است که با شعارها و تبلیغات سیاسی نمیشود بحران زایندهرود را حل کرد. اینکه از تریبونهای مختلف از جمله تریبون مجلس قانونگذاری سخنان خلاف مصوبات قانونی مطرح شود، جز ایجاد تفرقه حاصلی ندارد.
این فعال حوزه محیطزیست و آب می گوید: کسانی که از قانونی بودن انتقال آب بنـ بروجن سخن میگویند، بیشک اطلاع دارند که اولاً تخصیص آب بنـ بروجن جزئی از تخصیص ۲۳۷ میلیون مترمکعبی چهارمحال است که منوط به انتقال آب تونل سوم کوهرنگ و تونل بهشتآباد است. ثانیاً هماکنون پیش از انتقال آب تونلها، برداشت در چهارمحال و بختیاری بسیار بیشتر از سهمیۀ تخصیص داده شده است.
با جنجال و هیاهو مشکل زاینده رود حل نمی شود
وی با اعتقاد بر اینکه با جنجال و هیاهو مسئله حل نمیشود و حوضه زاینده رود نیازمند مدیریت یکپارچه از سرآب تا پایاب زایندهرود و تمکین به مصوبات قانونی از جملۀ مصوبه ۹ مادهای شورای عالی آب است که از سال ۱۳۹۲ معوق مانده است، می گوید: عمده مشکلات ما در حوضه زایندهرود از زمانی شدت پیدا کرد که مدیریت یکپارچه حوضه در آن حذف و به مدیریت استانی و رقابت در مصرف تبدیل شد.
انتخابی با اشاره به وضعیت بیمار و در حال احتضار زایندهرود و ضرورت اجرای طرحهای تأمین کسری منابع آب، تأکید می کند: اگر این تخصیصها برای توسعه کشاورزی و صنعت در کل حوضه (اعم از بالادست و پاییندست) و انتقال به خارج حوضه داده نشده بود، زایندهرود با همان مقدار آب طبیعی (حدود ۸۵۰ میلیون مترمکعب) و همچنین آب تونل اول کوهرنگ (۲۹۳ میلیون مترمکعب) میتوانست جریان دائمی داشته باشد.
طرح های انتقال آب بدهی دولت به زاینده رود است
وی تصریح می کند: به طور قطع اجرای طرحهای انتقال آب تونل سوم کوهرنگ و بهشتآباد، به حوضه زایندهرود در حقیقت در جهت جبران تخصیصهایی است که دولت، از منابع زایندهرود و حقابههای هزاران ساله کشاورزان به شرب و صنعت یزد، صنایع اصفهان، و توسعه اراضی کشاورزی و باغات بالادست داده است.
این فعال حوزه محیطزیست و آب تاکید می کند که طرحهای انتقال آب نه برای اصفهان، بلکه برای تأمین بدهی دولت از این رودخانه است و این تقاضای مردم و کشاورزان اصفهان برای به سرانجام رسیدن آن و تحقق وعده دولت، به حق است.
انتهای پیام
نظرات