به گزارش ایسنا، محمدجواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی با بیان اینکه راه ایجاد امنیت این نیست که دیوار بکشیم، گفت: این رفتار و رویکردی که ما میبینیم فقط نقطه مشابهی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان دارد. دوستان این پرسش را از خود کردند که چه اصراری دارید که این پیام را به دنیا و جوانان مخابره کنید که فقط این ما و افغانستان تحت سلطه طالبان هستیم که چنین رویکردهایی داریم؟
حسن بیادی دبیرکل جمعیت آبادگران ایران اسلامی نیز معتقد است که طرح برخی از این مسائل از قبیل جداکردن پارک ها، سیاسی است و کنار موضوع پارکها چیزهای دیگری هم هست که وقتی پازل را بچینیم میبینیم که بخشی از آن به خارج کشور مربوط است و دارد هدایت میشود و بخشی هم در داخل جریان دارد و نتیجه این پازل نافرمانی مدنی مردم است و جز آن چیزی ندارد.
متن کامل این میزگرد به شرح زیر است:
ایسنا: این گفتوگو به بهانه اجرای طرح حصارکشی در پارکها برای استفاده بانوان است. موافقان می گوینداین تصمیم برای امنیت خود بانوان است تا اینکه بتوانند راحتتر تفریح کنند اما منتقدان هم میگویند این امر به نوعی یک تفکیک جنسیتی است و خانوادهها را از هم جدا میکند. منتقدان در مورد موضوع حفظ امنیت بانوان هم این نقد را وارد میکنند که مگر تا الان که چنین طرحی اجرا نمیشد ، بانوان در پارکها امنیت نداشتند یا اینکه تنها راه تامین امنیت آنان این کار است؟ نظر شما درباره اجرای این طرح توسط شهرداری تهران چیست؟
بیادی: احترام به زن و بانوان امری پسندیده است و رعایت حقوق آنان و حفظ امنیتشان هم پسندیده است. اما نحوه این احترام گذاشتن خیلی اهمیت دارد که کاری انجام شود تا برای خودش جایگاه درستی داشته باشد. ما در شورای سوم این کار را کردیم که شاید مورد اعتراض قرار گرفت. این پنج پارکی که به نام شهربانو در تهران وجود دارد را در آن زمان ایجاد کردیم و حتی برخی بانوان هم از آن استقبال کردند و از کشورهای دیگری هم برای بازدید به آنجا آمدند و الگو گرفتند که نمیدانم در کدام کشورها اجرا شد اما دوستان میگفتند که در برخی کشورها اجرا هم شده است. اما این کار که ما بخشی از پارک را برای آقایان و بخشی از آن را برای خانمها قرار دهیم را کار پسندیدهای نمیدانم. پارک عمومی است و مردم به تنهایی یا با خانواده که میآیند میخواهند از فضای پارک استفاده کنند و این کار درستی نیست. اینکه پارکی اختصاصی بانوان باشد اشکالی ندارد.
در کشور ما مسئله حجاب یک امر اجتماعی است که باید رعایت شود و وقتی ما برای بانوان پارکی در نظر میگیریم دیگر موضوع حجاب مطرح نیست و میتوانند به راحتی ورزش، تفریح و گردش کنند. اما اینکه بخشی از پارکها را مخصوص بانوان کنیم به نظرم پاسخگو نیست؛ چراکه ظرفیت پارکهای ما از لحاظ وسعت اجازه نمیدهد.
حقشناس: مسئله به موضعی برمیگردد که اخیراً یکی از اعضای شورای شهر اعلام کردند و به تفکیک بوستانهای شهری و اختصاص بخشی از آن به بانوان اشاره داشتند که البته بعداً این حرف را تکذیب کردند و خیلی مطمئن نیستم با خبری که از قول ایشان منتشر شد و سخنانی که از زبان مدیران شهری شنیده شد چقدر در امر اجرا جدی خواهد بود. البته چند خبر همزمان هم رسید که در برخی شهرهای ایران از جمله در یکی از شهرهای خراسان شمالی این اتفاق افتاده است. همین امر نشان میدهد این سخنان یک دیدگاه کلی را بازتاب میدهد که در چند شهر در کشور دارد دنبال میشود.
امیدوارم دوستان در نوع تصمیمسازی و عملکرد خود و رویکردهایشان با ملاحظات بیشتر و با در نظر گرفتن دیدگاه های کارشناسی و تجربیات دنیا در زمینه نحوه خدمترسانی به شهروندان عمل کنند تا هم موجب لطمه و هدررفت سرمایهها و منابع محدودی که در مدیریت شهری داریم نشود و از سوی دیگر این تصمیمات موجب زیرسوال رفتن نظام اسلامی و مدیریت آن نشود و دلیلی ایجاد نکند برای هجمه به شرعیات؛ چراکه میدانیم این نگاه ریشهای در شرع مقدس ندارد. اساساً در شهرهایی مثل تهران که جمعیت قابل توجه و انبوه است، نسبت عرضه و تقاضا به شدت با مشکل روبهرو است، جمعیت تقاضای زیادی برای مسکن دارد و قیمت آن هم مدام بالاتر میرود و تهران را بدل به شهری گرانقیمت ساخته است...
بیادی: گرانی بیدلیلی هم هست...
حقشناس: بله. پیش از این در یاد داریم که خانههای تهران دوطبقه یا سهطبقه بود و اکثراً حیاط داشتند و فضای سبز کوچکی در اختیارشان قرار داشت اما امروز همه اینها از دست رفته و آنچه که جایگزین این نیاز طبیعی مردم میشود تا سرانه فضای سبز را تامین کند، همین بوستانها و پارکهاست. در مقطعی که خیلی هم دور نیست یادمان است که همه پارکها حصار داشت. زمانی که آقای کرباسچی به شهرداری آمد یکی از اقدامات مهم این بود که همه نردهها و حصارها را از پارکها برداشتند. پارکها در آن زمان عملاً پادگان بود. یعنی در داشت، حصار داشت، نگهبان داشت. از چه چیزی میخواستند نگهبانی کنند؟ از گیاهان و حوض و فواره و سرسره؟ بوستانها یک فضای شهری هستند و خوشبختانه این حصارها برداشته شد تا ساعت استفاده از پارکها محدود نشود و از شش صبح تا هشت شب نباشد که بعد از آن در پارک را قفل کنند و بروند.
در مقطعی که خیلی هم دور نیست ، همه پارکها حصار داشت. پارکها در آن زمان عملاً پادگان بود. یعنی در داشت، حصار داشت، نگهبان داشتما وقتی میخواهیم محدودیت را از پارک برداریم تا در شبانهروز امکان استفاده از آن باشد به این دلیل است که شهروندان بیشتری بتوانند از آن استفاده کنند. پارک یک فضای عمومی و متعلق به همه مردم است. حالا ما میخواهیم اینجا را که متعلق به همه است را دیوار بکشیم و بگوییم این بخش برای خانمهاست؟ این کار منجر به محروم کردن بخش بزرگی از جامعه از حق خودش میشود که هیچ مستندی هم برای آن نداریم.
ایسنا: به نظر شما امنیت با حصارکشی محقق میشود؟
بیادی: نه. امنیت پارامترهای خودش را دارد، چه بسا آدم در خانهاش را هم میبندد، ولی امنیت حفظ نمیشود. امنیت یک پارامتری نیست و فقط با لفظ امنیت نمیتوان آن را محقق کرد. من معتقدم آن کارهایی که ما در شورای شهر انجام دادیم و موفق بود به این دلیل بود که دستگاههای دیگر را به حساب میآوردیم. یعنی کارهایی که میخواستیم انجام دهیم را با نهادی مختلف مطرح میکردیم. در شهر تهران آنقدر مشکل و مسائل وجود دارد که این نواقص اصلا به چشم نمیآید و اساساً مطرح نیست. مدیریت وقتی یکپارچه باشد این اتفاقات نمیافتد. ما اول باید این مسائل را در جامعه طرح کنیم و مردم را به مشارکت بگیریم اما به جای این، میآییم و میگوییم از فردا چنین و چنان است.
من اعتقاد دارم که طرح برخی از این مسائل سیاسی است و کنار موضوع پارکها چیزهای دیگری هم هست که وقتی پازل را بچینیم میبینیم که بخشی از آن به خارج کشور مربوط است و دارد هدایت میشود و بخشی هم در داخل جریان دارد و نتیجه این پازل نافرمانی مدنی مردم است و جز آن چیزی ندارد. الان در اعتراضاتی که برای حقوق انجام میشود شما در جمعیت که بروید از هر صد نفر یک نفر هم نمیداند برای چه چیزی اعتراض میکند. این را جدی میگویم چون وضعیت حقوق همین امسال که بد نشده است، دوسال پیش هم همین بوده، چرا آن زمان اعتراض نشد؟ یعنی یک پازلی ساخته شده و دارد پیگیری میشود تا مردم صدایشان دربیاید.
یک پازلی ساخته شده و دارد پیگیری میشود تا مردم صدایشان دربیایدما باید از این وضعیت پرهیز کنیم و باتوجه به شرایط داخلی و خارجی که در آن قرار گرفتهایم تلاش کنیم که رضایت مردم را بیشتر جلب کنیم و کمتر صدای مردم را در بیاوریم. هم آقا(رهبری) و هم مسئولان نظام دنبال کسب رضایت مردم هستند اما چیزهایی که میگویند به آن عمل نمیشود. پس تلاش کنیم که پازل را کمتر به نفع خارجیها بکنیم، چون آنها بدشان نمیآید در ایران هر روز یک ماجرا باشد. اینکه پارکها را چنین و چنان بکنیم سودی برای زنان ندارد. بهجایش کاری کنیم که جهیزیه آنان راحت تر فراهم شود. این کار را بکنند آن زن بیشتر رضایت دارد و در خط اینها قرار میگیرد یا اینکه پارکها را جدا بکنند؟ این طرحها مردم را شاداب نمیکند. ما باید کاری کنیم که مردم تهران شاداب باشند، اگر مردم تهران شاداب باشند کل کشور هم شاداب میشود چون مردم تهران مردم کل کشور را نمایندگی میکنند.
ایسنا: یک نکتهای درباره استفاده خارجیها مطرح شد که میتوان به آن بیشتر پرداخت. الان چند ماهی است که طالبان در افغانستان حاکم شده است و شنیدیم که طرحی را برای زنانه و مردانه کردن پارکها اجرا کردند، جالب است که همزمان با طرح چنین کاری در افغانستان، از زبان مجریان و مدیران امور شهری ما، موضوع حصارکشی یا جداسازی پارکها شنیده میشود. این همزمانیها جالب است...
بیادی: گفتم که این پازل است...
ایسنا: اما ما این حرفها را خارجیها یا از فضای مجازی نمیشنویم بلکه از زبان نمایندگان شوراها میشنویم...
بیادی: جالب این است که خانوادههای خودشان مخالفند...
ایسنا: شما میگویید پازل است، این یعنی همدستی داخلی دارند؟
بیادی: به نظر من دارند. اینکه آقا میگوید نفوذی یعنی چه؟ نفوذی شاخ و دم ندارد! با عملیات و تفکر خودش وابستگی را ایجاد میکند. آب به آسیاب دشمن ریختن یعنی همین!
حقشناس: در دنیا امروز سازمانی به نام کشورهای اسلامی داریم و این سازمان بیش از پنجاه کشور جهان عضو آن هستند. این رفتار و رویکردی که ما میبینیم فقط نقطه مشابهی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان دارد. دوستان این پرسش را از خود کردند که چه اصراری دارید که این پیام را به دنیا و جوانان مخابره کنید که فقط این ما و افغانستان تحت سلطه طالبان هستیم که چنین رویکردهایی داریم؟ این در شأن ایران با فرهنگ چندهزارساله است؟ در شأن ایرانی است که دخترانش در سطح جهانی مانند مرحوم مریم میرزاخانی مطرح هستند؟ با چه رویکردی تیشه برداشتهایم و به ریشه میزنیم؟ چرا ما نماد دیگری نداریم؟ آیا استانبول، مالزی یا اندونزی اسلامی نیستند؟ ما فقط باید قندهار را شاخص بگیریم و خود را با ساعت قندهار تنظیم کنیم؟
وقتی خانواده در شرایط فعلی با همه گرانیها و دغدغههایی که دارد از اجاره مسکن گرفته تا قیمت کالاها و هزینههای فرزندان و به خاطر قیمت ها از تفریحات سابقا سادهای مثل رستوران یا سینمارفتن که الان هرکدام هزینههای گزافی را به خانواده تحمیل میکند، محروم است و تصمیم میگیرد با رفتن به پارک، تفریح کمهزینه و سادهای را فراهم کند این را هم میخواهیم دیوار بکشیم و زنانه و مردانه کنیم؟
آیا استانبول، مالزی یا اندونزی اسلامی نیستند؟ ما فقط باید قندهار را شاخص بگیریم و خود را با ساعت قندهار تنظیم کنیم؟بیادی: یک خاطرهای بگویم که در زمان شورای شهر مطرح شده بود که پارک گفتوگو محل رفتوآمد اراذل و اوباش شده و برای زنان ناامن است. من آن وقت شخصا سراغ آقای مختاری رفتم و گفتم میشود برای این پارک یک نمازخانه بسازید؟ یک نمازخانه ساخته شد و برای خانمها هم محیطی در آن در نظر گرفتیم و به بچههای بسیج محل گفتیم که بیایید و امنیت این پارک را شما به عهده بگیرید، منتها با این شرط که حق دخالت در پوشش بانوان و مسائل این چنینی را ندارید و فقط از ورود آدمهای ناباب جلوگیری کنید که کسی به خانوادهها تعرض نکند و دیگر کاری به پوشش و رفتارها نداشته باشید. باور نمیکنید که در همین پارک که به چنین چیزهایی معروف بود ما چادر نماز کم آورده بودیم. یعنی حتی نمازخوان این پارک از مسجد نزدیک آنجا بیشتر بود. پس مردم خودشان میآیند و خودشان را به ایدههای شما نزدیک میکنند. ما از بسیج محل استفاده کردیم و به آنان بی سیم دادیم و حقوق پرداخت کردیم تا این کار را انجام دهند. ولی ما به جای این کارها مسائلی را مطرح میکنیم که خودمان رعایت نمیکنیم و خانوادههایمان هم با آن مخالف هستند.
حقشناس: این جمله که برای امنیت بانوان این کار را میکنیم یک نتیجهگیری بیشتر ندارد، آن هم اینکه شهر برای بانوان امن نیست. پیامی که دارد این است نزدیک به هزار بوستان موجود در تهران محلی برای ناامنی است و در آن بانوان امنیت ندارند و طبعاً ایجادکننده ناامنی هم آقایان هستند و متعرض امنیت بانوان میشوند! یعنی پنجاه درصد جامعه را در معرض ناامنی و پنجاه درصد دیگر را مخل امنیت تعریف میکنید! با چه تعریفی؟ ما وظیفه داریم آرامش و آسایش را عمومی کنیم. این چه تعریفی است؟ این چه کاری است؟ وظیفه ما این است که آرامش، طمانینه و آسایش را عمومی کنیم. اگر جایی هم ناامنی وجود دارد، امنیت همان مورد تامین شود. مثلا همانطور که آقای بیادی بیان کردند که افرادی پارک گفت وگو را ناامن کرده بودند. در اینجا وظیفه ما این است که به این مورد ورود کرده و امنیت آن را تامین کنیم که در آنجا نمازخانه ایجاد شد و نیروهای بسیج آن محل، امنیت پارک را تامین کرد، من معتقدم که راه ایجاد امنیت این نیست که دیوار بکشیم. این نگاه درست و کارشناسی نیست.
پنجاه درصد جامعه را در معرض ناامنی و پنجاه درصد دیگر را مخل امنیت تعریف میکنید!
ایسنا: آقای حق شناس، نظر آقای بیادی این است که این تصمیم، شخصی بوده نه حاصل مشورت و کار کارشناسی. نظر شما چیست؟
حقشناس: اعضای شورا که می گویند ما در جریان نیستیم.
ایسنا: آقای بیادی به نظر میرسد که اعتقاد به تفکیک افراد در بین افراد جریان سیاسی اصولگرا وجود دارد. مثلا در دوره احمدی نژاد هم تصمیم به تفکیک دانشگاه ها گرفته شد که دانشگاه علامه طباطبایی هم سردمدار اجرای این تصمیم شد. این تفکیکی جنسیتی در میان اصولگرایان مبانی نظری دارد؟
بیادی: این تصمیم ها شخصی است و سایر دانشگاه ها اجرا نکردند. تصمیم شخصی رئیس دانشگاه بود. در دوره ای که در شورای شهر بودیم چنین تصمیماتی گرفته نشد. این مسائل ربطی به جناح سیاسی ندارد. البته این مسائل را اول اصلاح طلبان در کشور انجام دادند.
حق شناس: نمی توان این تفکر را به عموم اصولگرایان تعمیم داد. یک تفکری رادیکالی وجود دارد که در مقطعی هم بیشترین تقابل را با جریان اصولگرا داشت. این تفکر منسجم بوده و قدرتمند است و امکانات نسبتا قابل توجه به لحاظ رسانه، مالی و عقبه خیلی جدی دارد.
بیادی: من این افراد را می شناسم. این افراد ربطی به اصولگرایان ندارند.
ایسنا: ولی اصولگرایان هم به آنها اعتراضی نکردند.
بیادی: من اصولگرا هستم و دارم اعتراض می کنم.
حق شناس: من در سال 58 در دانشگاه تهران دانشجو بودم. قبل از انقلاب فرهنگی روزهای دوشنبه رهبری در دانشگاه به عنوان پیش نماز می آمدند و در مسجد دانشگاه صحبت می کردند. روزهای دوشنبه مسجد پر می شد از دانشجویان. ایشان به پرده ای میان آقایان و خانم ها بود اعتراض داشت. بعد نماز که می خواستند صحبت کنند، می گفتند من وقتی می خواهم صحبت کنم باید با مخاطب ارتباط بگیرم و نمی شود که خانم ها پشت پرده باشند. وقتی نماز تمام می شد این پرده برداشته می شد تا ایشان بتوانند خانمها را ببینند.
در مورد دیگر در همان مقطع خبری آمد که عدهای قصد داشتند در کلاسهای دانشگاه تهران حصار چوبی بکشند اما رهبری در خطبههای نماز جمعه بیان فرموند که مگر دانشگاه جای حصار کشی است؟ این سخن مربوط به چهل سال پیش است. به جای اینکه هر روز پیشرفت کنیم و به مسائل اصلی کشور برسیم، عده ای دنبال این هستند که کشور را به قبل دوره صفویه و قاجار برگردانند.
مهمترین نماد اجتماعی اسلام، حج است. پوشش مردان و زنان در حج دو حوله است و کسی اجازه جدا کردن مردان و زنان دارند. حج بزرگ ترین مراسم مذهبی جهان است و حجاج از بیش از صد کشور دنیا به حج می روند. اما ما در دین اضافاتی ایجاد می کنیم. این مسائل هیچ ربطی به دین ندارد بلکه پیرایههایی است که به دین می بندند و یک ذهن بیمار می تواند این مسائل را ایجاد کند وآن را به دین نسبت دهد.
ایسنا: پس از اتفاقی که برای بانوان در ورزشگاه مشهد افتاد، رئیس جمهور دستور رسیدگی به وزیر کشور داد. با توجه به اینکه بیش از دو هفته از آن اتفاق می گذرد، از عملکرد دولت رضایت دارید؟
بیادی: تنها اتفاقی که نیفتاده، بررسی است. بررسی زمانی اهمیت دارد که نتیجه اعلام شود. وقتی نتیجهای اعلام نمی شود، یعنی بررسی نشده است.
من معتقدم که این اتفاقها یک پازلی برای ایجاد نافرمانی است. این اتفاق نشان داد که افراد با هم هماهنگ نیستند. وقتی وزیر کشور، وزیر ورزش، مدیرکل ورزش استان، امام جمعه و استاندار حرف متفاوت می زنند، یعنی مدیریت جزیره ای وجود دارد و هرکس کار خود را می کند. مگر می شود بازی ملی انجام شود و همه با هم هماهنگ نباشند؟ چرا مشهد انتخاب شد؟ چرا اصفهان یا کیش انتخاب نشد؟ الان زمین با کیفیت که در کشور وجود دارد. اینها پازلی است که افراد درآن بازی می کنند که نتیجه آن ناامید کردن مردم و ایجاد نافرمانی است.
حق شناس: مجموعه ای دست به دست هم می دهد و تصمیماتی می گیرد که نتیجه آن آبروریزی برای مدیریت کلان کشور و نارضایتی عمومی است. حتی رئیسجمهور، وزیر ورزش و کشور و استاندار نتوانستهاند آن اتفاق را بعد چند هفته توجیه کنند. این ها نشان می دهد که مجموعهای قدرتمند در پشت پرده وجود دارد و مجموعهای که باید به مردم پاسخگو باشند، هنوز نتوانسته است گزارشی بدهد.
بیادی: این اتفاقات فقط در ورزش رخ نمی دهد بلکه در سایر زمینهها هم چنین مسائلی وجود دارد. تا زمانی که مدیریت جزیرهای است و همه با هم یک حرف نمیزنند و هرکدام یک حرف میزنند، وضعیت همین است و ضعیت مرغ، تخممرغ، ماشین ، سیاست هم همین می شود. مدیریت جامعه در یک موضوع باید یک حرف بزند و مردم هستند که باید نظرات متفاوت بدهند. مدیریت جزیرهای نتیجه بهتری از این ندارد.
حقشناس: نگاه اشتباهی وجود دارد. موضوع روشن است. بحث ورود بانوان در ورزشگاه برای تماشای یک بازی ملی است. خواسته مجموعه بینالمللی هم روشن است. ساختارهای قانونی هم هیچجا این را خلاف قانون تعریف نکرده است که ورود بانوان در ورزشگاه ممنوع باشد. الان خانمها می توانند برای تماشای تنیس، بسکتبال یا والیبال به ورزشگاه بروند. چه منطقی است که در ورزشگاهی که صدهزار گنجایش دارد و به راحتی می توان جمعیت را تفکیک کرد، برای ورود بانوان مخالفت وجود دارد؟ کدام منطق، حکم فقهی یا قانون منعی برای ورود بانوان به ورزشگاه ایجاد کرده است؟ تخصصی وجود دارد که سری که درد نمی کند را دستمال میبندیم. اینقدر رفتارها اذیت کننده است که دختری خود را در هیبت پسر در میآورد تا به ورزشگاه برود. چرا با دختران خود این چنین می کنید؟
بیادی: آن روز اگر همه میگفتید بانوان ورزشگاه نروند، اتفاق خاصی نمیافتاد، نه اینکه یکی بلیط بفروشد و یکی گاز اشک آور بزند. اگر قانون است همه با هم بگویید بانوان به ورزشگاه نروند، نه اینکه رفتارهای متفاوت داشته باشید.
آن روز اگر همه میگفتید بانوان ورزشگاه نروند، اتفاق خاصی نمیافتاد نه اینکه یکی بلیط بفروشد و یکی گاز اشک آور بزند
حقشناس: آقای بیادی قانون مگر در این موضوع تعریف ندارد؟
بیادی: فرض محال که محال نیست. من میگویم اگر شورای امنیت تصویب کرد که بانوان به ورزشگاه نرود، همه بگویید که نروند، نه اینکه نصف بگویند بروند و نصف دیگر بگویند نروند. یکی بلیط بفروشد یکی گاز اشک آور بزند.
ایسنا- این چند بازی که بانوان به ورزشگاه رفتند، چه اتفاقی افتاد؟
حق شناس: رفتارهای ورزشگاه مشهد اصلا قابل دفاع نیست.
بیادی: هیچ اتفاقی نیفتاد. اینها که به ورزشگاه میروند بچههای خودمان هستند. از آمریکا که نیامدهاند. نظر من این است که فقط در مورد پارکها نیست که دارند کار می کنند که صدای مردم را درآورند. درباره مسائل ورزشگاهها، اقتصاد، فرهنگ، مسائل اجتماعی، مسائل تامین اجتماعی، کارگری کار می کنند تا زمینه نافرمانی مدنی و ناامید کردن مردم را فراهم کنند. در حالیکه باید کاری کنیم مردم امیدوار شوند. اگر دنبال حذف مردم باشیم، مردم ما را پایین می آورند. مردم ساکت نمی نشینند. ارزش مردم انقلابی بیشتر از این هاست. ما باید تمام هم و غم خود را بگذاریم تا رضایت مردم را بدست آوریم. اگر دنبال تفکیک مردم هستیم، در روز 22 بهمن هم مردم را تفکیک کنیم و بگوییم سمت راست خیابان آزادی آقایان و سمت چپ خانمها بروند. اگر هر کسی تصمیمی برای خود بگیرد که چیزی باقی نمی ماند. ما باید کاری کنیم که مشکلات مردم را کم کنیم نه اینکه شب بخوایم و صبح برخیزیم و طرحی بدهیم.
ایسنا- چرا چه در زمینه مدیریت شهری تهران و چه قانونگذاری در مجلس شورای اسلامی، اولویتهای کشور براساس خواسته مردم انتخاب نمی شود؟
حقشناس: مشکل ما به ساختار نطام انتخاباتی برمی گردد. نظارت استصوابی قدرت انتخاب را محدود می کند و جامعه نمیتواند بهترین های خود را به مجلس یا شورای شهر بفرستد. وقتی افراد به طور طبیعی انتخاب شده باشند، انتظار این است که بهترین تصمیمات هم گرفته شود ولی وقتی این اتفاق نمیافتاد جمعی که در نهادهای تصمیمساز می نشینند، نمی توانند طبیعی رفتار کنند و نگاه به مردم ندارند. آن نماینده احساس می کند باید رضایت جایی را بدست آورد که او را تایید کرده است و اولویتهای جامعه دیگر اولویت این افراد نیست.
به نظر می رسد که مجموعه ای که اکنون در این نهادها قرار گرفتهاند، نوع نگاه و عملکردشان براساس دغدغههای عموم جامعه همساز نیست و فاصله جدی دارد و به همین دلیل فاصله جدی در مساله مردم در مجلس و شورای شهر و مساله مردم در کف خیابان می بینید.
انتهای پیام
نظرات