دکتر کامل دلپسند در گفتوگو با ایسنا، درباره اعتراضات دانشگاهها و دلایل پذیرفتهنشدن کنش اجتماعی دانشجویان از سوی مدیریت دانشگاهها گفت: کارکرد دانشگاه و دانشجو اهمیت فراوانی دارد و پرسشهایی مانند "آیا دانشگاه تنها نهادی برای آموزش است؟" در ارتباط با این مؤلفه مطرح میشود. در پاسخ به این پرسش باید گفت، یکی از کارکردهای اصلی دانشگاهها چه پیش و چه پس از انقلاب، تربیت سیاسی_اجتماعی _اقتصادی نیروی انسانی است. در واقع، بلوغوارگی شخصیت اجتماعی دانشجویان از کارکردهای اساسی دانشگاهها به حساب میآید.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه هر ساله مراسم بزرگداشت روز دانشجو مصادف با کشتهشدن ۳ دانشجو در دانشگاه برگزار میشود، تصریح کرد: ابژه ذهنی روز دانشجو به لحاظ کنش سیاسی است. با توجه به ریشه و ماهیت روز دانشجو، به دانشگاهها نمیتوان برچسب اغتشاشگری زد؛ اما به راحتی این موضوع از طریق رسانههای جمعیِ در اختیار به آنها نسبت داده میشود.
این جامعهشناس در ادامه اظهار داشت: هنگامی که تاریخ زندگی فردی دانشجویان معترض دانشگاههای مادر را بررسی میکنیم، به این نتیجه میرسیم که این افراد در طول حیات ۱۲ ساله تحصیلات مقدماتی خود، مطیع و درسخوان بودهاند. شخصیت اجتماعی و جامعهپذیری دانشآموزان دیروز و دانشجویان امروز، مبتنی بر نهاد دانشگاه بالغ تر میشود و اساساً خاستگاه جامعه پذیری اجتماعی و سیاسی دانشگاه است.
وی اظهار کرد: بنیانگذار انقلاب بر این باور بودند که دانشگاه کارخانه آدمسازی است. آدمسازی چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا آدمسازی معنایی دیگر به جز کاملشدن شخصیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دانشجویان دارد؟ کارکرد دانشگاهها فقط تربیت نیروی انسانی صرفا براساس چند جزوه، کتاب و ورقپاره نیست؛ یکی از کارکردهای پنهان دانشگاه، کمک به بلوغ شخصیت اجتماعی و سیاسی دانشجویان است.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه اگر دانشگاهها نسبت به رویدادهای اجتماعی جامعه پیرامونی خود منفعل باشند، مرده به حساب میآیند؛ تصریح کرد: دانشجویان، کارگزاران نهاد علمی و آیندهداران مملکت هستند. اگر دانشجویان نسبت به سرنوشت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود در دانشگاه بیتفاوت باشند، آیا باید سرنوشت اجتماعی و سیاسی خود را در کف خیابان پیگیری کنند؟
دکتر دلپسند خاطرنشان کرد: نهاد دانشگاه، یکی از مشروعترین مکانهایی است که حق اعتراض اجتماعی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دارد. صدای دانشجو در نهاد علم بلند میشود اما آن را سرکوب میکنند که بدترین نوع سرکوب اجتماعی برای مکانی است که نام علم را یدک میکشد. برچسب زدن به دانشجویان نباید به این راحتی صورت پذیرد چرا که آنها فیلتر شدهاند تا بتوانند به نهاد دانشگاه قدم بگذارند.
وی با بیان اینکه دانشجویان چون در سنین خاص جوانی قرار دارند، دارای روحیه مطالبه گری و آزادیخواهی هستند، تصریح کرد: آنها پرسش را حق اساسی خود میدانند. نهادی که حق باشد، هیچ وقت نسبت به پرسشگری واهمهای ندارد. دانشگاه هرچه سرکوب بیشتری ببیند، زندهتر میشود. اعتراضات اجتماعی اخیر که میل به سمت اعتراضات سیاسی هم دارد؛ همچنان زنده است؛ چرا که مسولان امر، حاضر به شنیدن صدای دانشجو نیستند و وقتی حاضر به شنیدن صدای دانشجویان نیستند، آیا صدای دیگر طبقات اجتماعی را میشنوند؟
این جامعهشناس در پاسخ به سوالی درباره"تاثیر ورود نیروهای بیرون از دانشگاه به محیط های دانشگاهی و به چالش کشیده شدن اعترضات چیست؟" گفت: کسانی که به شکل ایدئولوژیک افراطی فکر میکنند، دیگری را قبول نمیکنند؛ این موضوع شاید شامل قانون (ممنوعیت ورود به دانشگاهها) هم شود. به باور آنها، هرنهادی که از چارچوب ایدئولوژیک خارج باشد، مورد قبول نیست.
این استاد دانشگاه درباره سبقه و بحرانیتر شدن اعتراضات با ورود نیروهای بیرونی به بطن اعتراضات دانشجویی گفت: آنها بر این باور هستند که سرکوب نتیجه داده است اما واقعیت امر این است که تمام سرکوبها مقطعی بوده و منجر به انباشت خواستههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایرانی میشود که این انباشت در نهادی مثل دانشگاه پررنگتر است.
وی ادامه داد: ماهیت دانشگاه در بازه زمانی ۱۵ سال گذشته تغییراتی داشت؛ اما اعتراضات دانشجویی اخیر نشان داد که دانشگاهها هنوز زنده هستند. اگر دانشگاه نسبت به مسائل پیرامونی خود بیتفاوت باشد باید نسبت به ماهیت وجودی این نهاد شک کرد. هنگامی دانشگاه میتواند در عرصه حضور داشته باشد که بگوید و شنیده شود. وقتی صدای آرام دانشجویان شنیده نمیشود، ناچارند با صدای بلند و الفاظ خشن نامتعارف سخن بگویند.
این جامعهشناس درباره برخوردهای خشن با دانشجویان گفت: برخی مسئولان بر این باورند که اعتراضات مقطعی است و باید آن را سرکوب کرد. آنها نسبت به مطالبات اجتماعی و انباشت خواسته های نسل جوان بیتوجه هستند و نمی توانند این ماجرا را بفمهند.در عین حال آنها راهکاری برای اعتراضات اجتماعی مسالمتآمیز در درون دانشگاه ندارند و خشونت را دمدستیترین ابزار میدانند.
وی در توضیح این نکته که " برخی از مسئولان دانشگاهها به ضرورت گفتوگو اشاره میکنند و بر این باور هستند که تنها راهحل برای برونرفت از شرایط کنونی دانشگاهها، گفتگو است. فارغ از اینکه گفتوگو دارای شرایط و ضوابطی است و باید تمام این شرایط در نظر گرفته شود" توضیح داد: از دو واژه "مردم" و "قانون" استفاده ایدئولوژیک میشود؛ جایی این واژهها استفاده میشوند که منافع طبقه ایدئولوژیک به خطر افتد. قانون هم تا جایی مورد قبول است که به نفع یک طبقه خاص باشد. تجربه زیسته نشان میدهد کسانی که گفتوگو کردهاند یا قلمزدهاند با عواقب حقوقی مواخذه شدهاند. وقتی کسانی که افکار و خواستههایشان را بروز میدهند، فرصت زندگی اجتماعی را از دست میدهند، گفتوگو دیگر معنا و مفهومی ندارد. گفتوگو زمانی میسر است که هیچ هزینه اجتماعی نداشته باشد.
انتهای پیام
نظرات