خانه تاریخی سرهنگ بخردی که به نام خانه حاج رسولیها نیز شهرت دارد، یادگاری از معماری صفوی است که در دوره قاجار تکمیلشده و در دوره پهلوی اول، تغییراتی در آن انجامشده است. در این خانه که در دورههای مختلف مرمتشده تزئیناتی چشمنواز از دوران زندیه نیز به چشم میخورد.
در ابتدای ورود اصحاب رسانه استان اصفهان به خانه تاریخی بخردی که امکان این بازدید در هفته جاری به همت اداره گردشگری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان فراهم شد، میانسرایی با کفپوشهایی از آجر خشت ساده، آب نمایی با پنج آبفشان و دو باغچه قرینه و طویل جلوه نمایی کرد که تداعیکننده خانهباغهای گذشته است. دیوارهای این حیاط وسیع را علاوه سنگ، در و پنجرههای مشبک و گرهچینی، نقاشیهای زیبا با رنگهای دلنشین، لوحهای خطی پیوسته و گچبریهایی به شکل کشتهبری با خطوط اسلیمی و ختایی و مزین به رنگهای اخرایی فراگرفتهاند.
مژگان محمدی، سرپرست هتل بوتیک سرهنگ میگوید: «خانواده ساکن در این خانه (حاج رسولیها) به لحاظ قدرت سیاسی و اقتصادی بهشدت قوی و درعینحال بسیار مردمدار و اصطلاحاً دستبهخیر بودهاند، در زمان قحطی اصفهان چاه بزرگی در خانه تأسیس کرده و آب منطقه را تأمین میکنند و آجرهای لازم برای مسجد خادمی که پیشازاین به نام مسجد حاج رسولیها شناخته میشده را تأمین کردهاند.»
اما بالای پنجرهها قرقرههایی به شکل اردک، پردههایی را مقابل پنجرههای مشبک نگهداشتهاند. محمدی دراینباره توضیح میدهد: اگرچه این حیاط بهعنوان حیاط بیرونی، زیاد محل رفتوآمد و تردد محارم نبوده، اما با حضور مهمان، پردهها آویز شده و صدایی شبیه به صدای اردک از آن خارج میشد و بهاینترتیب اهل خانه و بهویژه بانوان از حضور مهمان مطلع میشدند.
ازجمله لوحهای موجود که بر پیشانی دیوارهای اطراف خانه و در زیر شیبسرها خوانده میشود، اشعاری از محتشم کاشانی است که به گفته محمدی، در زمان قاجار اضافهشده است.
در ضلع غربی خانه به اتاق پستو و راهپلههایی دوگانه میرسیم که برای دسترسی به اتاق گوشواره، پشتبام و اتاقهای فوقانی طراحیشدهاند، مژگان محمدی با اشاره به اینکه گوشوارهها غلامنشین یا غلامگرد بودهاند، توضیح میدهد: «در اصفهان اصولاً معماری به این شکل است که یک تالار مرکزی دو اتاق در کنار و دو گوشواره در بالا بوده که دو اتاق کناری، پستوی خانواده برای قرار دادن وسایل، اتاق مرکزی، نشیمن خانواده و گوشوارهها فضای غلامنشین آقا و خانم بهصورت مجزا و شاهنشین فضای عمومی برای دیدارها و بارعامها بوده است و برای عدم دسترسی غلامهای آقا و خانم در این بخش، راهپلههای مجزا از دو سمت به اتاق میرسد، این اتاقها هیچگونه دیدی به اتاقهای مرکزی و نشیمن خانواده نداشته اما صدا به علت نقره اندود بودن دیوارها سریع منتقل میشود تا خدمتکاران برای وظیفه خود حاضر شوند.»
در بخش غلامنشین، تالاری به نام شکمدریده وجود دارد که محمدی درباره وجهتسمیه آن میگوید: «در دوره صفوی برخی از سوارهنظام، با تاختوتاز به جان و مال مردم آسیب میزدند. برای مصون ماندن از این آسیب، مردم با ایجاد ساباط و سقفهای قوسدار، دالانهایی را در کوچهها ایجاد میکنند که سوارهنظام امکان رد شدن از آن را ندارد، اما با گذشت مدتی، برف و باران یا باعث ریزش سابات و یا سبب آسیب به دیوار مجاور آن میشد و برای حل این مشکل شکم یا دیوار تالار را میشکافند و سابات را جزء دیوارهای داخلی مجموعه میکنند و به همین دلیل به تالار مجاور آن تالار شکمدریده میگویند.»
او درباره تالار شاهنشین نیز اینطور بیان میکند: «ما برای مرمت این بنا چالشهای زیادی داشتیم، چراکه با بنایی مواجه بودیم که دقیقاً موزه بود و تزیینات زیادی از دورههای مختلف داشت. هرچند دیوار ساده سفید هم به علت قدمت ارزشمند محسوب میشد، اما قطاربندیها، مقرنسها و نقاشیها، آیینهکاری و هر آنچه در یک فضای اشرافی استفاده میشد، در این فضا برای نمایش اشرافیت خانواده اجراشده است. در فضاهای قطار بندیِ این تالار که فضای خصوصی اهالی خانه بوده، نقاشیهای آبی بر زمینه سفید دیده میشود که درباره زندگی روزمره آن زمان مثل رامشگری، آرایشگری، صحبت زن و مرد و... است، درحالیکه در فضای شاهنشین عمومی نقاشیها کاملاً رسمی و نمایش زندگی عمومی است.»
سرپرست و سرمایهگذار خانه سرهنگ با بیان اینکه بخش اندرونی خانه، هنوز مرمت نشده و در حال حاضر تعدادی از اتباع افغان در آن ساکن هستند، اضافه میکند که میراث برنامهای برای آن ندارد و ما نیز علیرغم درخواست موفق به خرید نشدهایم.
حوضخانه خانه سرهنگ که از یک بخش مرکزی و دو فضای کناری تشکیلشده و با آب نمایی کوچک در مرکز به همراه تاقهای آجرچینی با پوششی از رسمی بندیها و اشکال هندسی آراستهشده است. محمدی با اشاره به اینکه آجرچینی این فضا، تنها نمونه کاربندی باز در ایران است و نمونه مشابهی ندارد، بیان میکند: «این معماری شاهکار، علیرغم زلزله، در دوره قاجار و بمبی که در دوران جنگ در نزدیکی منطقه اصابت کرده، آسیبندیده و طی این زمان طولانی بار کلی فضا را با قوسهای خفته، تحمل کرده است.»
محمدی ادامه میدهد: «شاهنشین اصلی مجموعه نیز با تزیینات آیینهکاری، مقرنس، کتیبهها و طاقچه بلندهای زیبا، شاهکاری از معماری ایرانی را به نمایش گذاشته است. کتیبه سردر این شاهنشین با کوچکترین گره چینی ایران با ۶ سانتیمتر، نمونه نادری از هنر گره چینی را نشان میدهد، طاقچهبلندها در این فضا با نقاشیهایی از دوره قاجار عقاید صاحبخانه را نشان میدهد که ادعای اشرافیت و قدرت را با مردمداری و نیکوکاری توأمان داشته است.»
او میگوید: «البته در این شاهنشین، تنها مرمت اضطراری انجامشده که برای مرمت کامل به ۳ سال زمان نیاز است.»
اما تَرَکهای کوچک و بزرگ بر دیوارهای خانه سرهنگ، رد اثر فرونشست را بر این شاهکار تاریخی نشان میدهد، فرونشستی که همه آن را انکار میکنند و ازنظر میراث تأثیری بر بناهای تاریخی نداشته است!
انتهای پیام
نظرات