نقد و بررسی کتاب «رنجکشیدگان و خوارشدگان (آزردگان)» نوشته «فئودور داستایوفسکی» محور جدیدترین یکی دیگر از سلسله نشستهای فصل سخن فصل سخن بود که سهشنبه (۵ اردیبهشتماه) در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.
در ابتدای این نشست، سعیده سیاحیان، داستاننویس با بیان اینکه این کتاب نسبت به سایر آثار داستایوفسکی کمتر شنیدهشده و مطرح است، گفت: کتاب رنجکشیدگان و خوارشدگان در سال ۱۸۶۱ میلادی نوشتهشده است، یعنی چند سال پسازآنکه داستایوفسکی از جهنم سیبری و تبعید رها میشود. این رمان در ابتدا در ماهنامه داستایوفسکی و برادرش بهصورت پاورقی چاپ میشود و در سال ۱۳۲۷ برای اولین بار مشفق همدانی کتاب را با نام «آزردگان» از فرانسه به فارسی بازمیگرداند.
او ادامه داد: در سال ۱۳۶۱ عنایت شکیباپور نیز ترجمه دیگری از کتاب ارائه میکنند و فهیمه حصارکی در سال ۹۱ ترجمه دیگری را با همین عنوان ارائه میدهد، اما پرویز شهری در سال ۹۴ ترجمهای با عنوان «تحقیر و توهین شدهها» به چاپ میرسانند و محسن کرمی نیز در سال ۹۴ کتاب را با عنوان «رنجکشیدگان و خوارشدگان» از انگلیسی به فارسی ترجمه میکنند.
سیاحیان افزود: مقدمهای توسط منتقد روسی «استالی کوا» بر ترجمه انگلیسی کتاب نوشتهشده و متن جالبی در شناخت رمان است که هفتمین اثر نویسنده است. او معتقد است که برادران کارامازوف، جنایت و مکافات و ابله بزرگترین رمانهای نویسنده هستند و آزردگان دریچهای به جهان نویسنده بزرگ. او میگوید «آغاز مطالعه داستایوفسکی از آزردگان جای درستی است و هرکس خاصه جوانان آثار این نویسنده را با این کتاب آغاز کند، بخت یار است.» این توضیح تکلیف خواننده را تا حد زیادی با کتاب روشن میکند، نگاه ژرفی که به آدمها میاندازد، کمک میکند که حتی اگر طرح اولیه کتاب چندان عمیق نباشد اما فرد با دنیای درون خود مواجهه کرده و با شخصیتها همزادپنداری کند و بنا بر تجربه زیسته خود از آنها برداشت داشته باشد.
او با اشاره به اینکه موضوع کلی داستان درباره عشق و نفرت است، گفت: راوی داستان جوانی به نام وانیا است که به خود داستایوفسکی در دوران جوانی و آغاز نویسندگی نزدیک است، شخصیت حمایتگر او در داستان بارز است که با دو داستان مواجه میشود یک داستان خانوادهای که او در آن زندگی میکند و دختری به نام ناتاشا که دل در گرو عشق او دارد و خانواده پرنس والکوفسکی که پسری هیجانی، دمدمیمزاج و بدون اعتمادبهنفس است دارند که ناتاشا به او علاقهمند است.
سهیلا سبزواری، روانشناس بالینی نیز در این جلسه با بیان اینکه «رنجکشیدگان و خوارشدگان» دریچهای به جهان و آثار نویسنده است، گفت: من از منظر آسیبشناسی و پاتولوژی شخصیت روانی شخصیتهای کتاب نگاه میکنم، به دلیل علاقهای که به این مباحث دارم و همچنین به دلیل اینکه داستایوفسکی در این مبحث تبحر و مهارت زیادی دارد و مانند یک روانشناس و روانپزشک ماهر شخصیتها را واکاوی و بررسی میکند و مشکلات شخصیتها را نشان میدهد.
او اضافه کرد: کتاب رنجکشیدگان و خوارشدگان یک دایرهالمعارف برای توصیف ویژگیهای روانی و احساساتی مردم آن زمان است.
این روانشناس تصریح کرد: تصویرسازی و فضاسازی داستایوفسکی در این کتاب خارقالعاده به مخاطب و خواننده کمک میکند که هرچه بیشتر خود را در لحظهبهلحظه یک داستان تجسم کند. از سوی دیگر تعدد شخصیتها با ذکر کامل جزئیات در این کتاب قابلتوجه است و نویسنده، شخصیتها را به لحاظ ابعاد مختلف پوشش و حتی شخصیت و احساسات و عواطف بهصورت جزئی توصیف میکند.
سبزواری با بیان اینکه در بحث آسیبشناسی کلاس B چند نوع شخصیت ضد اجتماع، شخصیت مرزی و شخصیت نمایشی وجود دارد، گفت: شخصیت پرنس، شخصیت ضداجتماعی است که بیثباتی هیجانی و ناهنجاریهای هیجانی از ویژگیهای آنها است؛ یعنی فرد گاهی با شادی و خوشحالی صحبت میکنند و گاهی با پرخاش و سنگدلی فراوان، آنها سخنگویان خوب و قوی و جذاب هستند و در برقراری ارتباط مشکلی ندارند، اما این موضوع نیز آگاهانه و برای استفاده از انسانها برای اهداف خود است. نفع مالی برای این افراد مهم است و نقض قانون نیز از دیگر خصوصیات این گروه است. تخریب اموال چاقوکشی عدم همراهی و همدلی و سنگدلی، تطبیقپذیری پایین و خصیصههای افراد ضد اجتماع است که در شخصیت پرنس در کتاب هم بهخوبی نمایان است.
این روانشناس ادامه داد: شخصیت اجتماع در طبقات بالادست و فرودست جامعه بهصورت متفاوت خود را نشان میدهند و هرچه طبقات، پایینتر باشند بیشتر به سمت تخریب اموال عمومی، چاقوکشی و یا دزدی متمایل هستند. در این گروه، اعمال به لحاظ اجتماعی سطح پایینتری دارند، اما در طبقات بالادست، رفتار خود را با رفتارهایی مثل جذب آدمها و سوءاستفاده مالی کلان از آنها نشان میدهد.
سبزواری گفت: در میان آسیبهای روانی، جامعهستیزی ازجمله مواردی است که زیاد به چشم میخورد. آنها یک الگوی فراگیر در زمینه بیتوجهی به حقوق دیگران را نشان میدهند و تفاوت این آسیب و شخصیت ضداجتماع این سبک تکانشگری کمتری دارد که شخصیت جامعهستیز هم به شخصیت پرنس در کتاب «رنجکشیدگان و خوارشدگان» بسیار نزدیک است. حقهبازی، دروغگویی و استفاده از افراد خصیصههای هستند که داستایوفسکی در این کتاب بهطور مداوم و در مورد شخصیت پرنس با آنها بازی میکند؛ ضمن اینکه شاهکلید شخصیتهای ضداجتماعی بیثباتی هیجانی است.
او با اشاره به شخصیت «آلیوشا» در کتاب «رنجکشیدگان و خوارشدگان» گفت: او شخصیتی وابسته است و ارادهای از خود ندارند و سبک تسلیم را در طرحواره نشان میدهند و از طرف مقابل کسب تکلیف میکند، عدم وجود مادر، خود را در شخصیت آلیوشا نشان میدهد و او در پی مادر است. ژن تروماهایی که به آلیوشا واردشده باعث ایجاد اختلالات میشود. از سوی دیگر ناتاشا در کتاب نقش انسان مهربان و فداکار را برای آلیوشا ایفا میکند که در بسیاری ازدواجها هم شاهد این الگو از سوی زنان هستیم.
انتهای پیام
نظرات