علی سلیمانی در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: مُشرفالدین یا شَرفالدین مُصلح سعدی شیرازی از جمله شاعران و نویسندگان قرن هفتم هجری و یکی از بزرگان ادبیات فارسی و از جمله شخصیتهای پُر آوازه ایران و جهان است. در طول تاریخ ادبیات فارسی، معمولاً ادیبان در یک حیطه توانایی دارند و ما چندان افرادی که بتوانند هم در نظم و هم در نثر، آثار درخشان و ماندگاری خلق کنند، نداریم.
وی افزود: برای مثال حکیم فردوسی در حیطه نظم وارد شد و با سرودن «شاهنامه» توانست استادی خود را در حماسهسرایی بر جهانیان نشان دهد و یا حکیم نظامی با سرودن «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین»، مهارت هنری خود را در داستانسرایی نمایان ساخت. هر چند افرادی مثل خاقانی که در کنار شعرگویی، در عرصه نثرنویسی نیز گام برداشتهاند و به اصطلاح جزء «شاعرانِ نثر نویس» هستند، اما با نگاهی به اثر منثور خاقانی یعنی «منشآت»، میتوان دید که جنبه شعری خاقانی به مراتب قویتر از جنبه نثرنویسی وی است.
این مدرس دانشگاه قم تصریح کرد: وی نه تنها نتوانسته در حیطه نثر، چندان هنری از خود نشان دهد، بلکه آسیبی نیز زده و نثری را که باید از نظر مختصات و سبک، به سیاق بیش از یک قرن عقبتر از سبک شعری خود مینوشت، شبیه شعرش نوشت و باعث شد تا شتاب حرکت نثر مُرسل به سوی فنی نویسی بیشتر شود. این مطلب وقتی به شیخ اجل سعدی میرسد، از لونی دیگر میشود.
پژوهشگر پسا دکتری بنیاد ملی نخبگان گفت: با نگاهی به آثار نظم و نثر سعدی، میتوان دید که او از معدود افرادی است که هم در نظم و هم در شعر ورود پیدا کرده و توانسته در هر دو حیطه دست توانا داشته باشد، «بوستان» یا «سعدینامه» از جمله شاهکارهای منظوم سعدی است که در حدود چهار هزار بیت و در ۱۰ باب و در موضوع اخلاق، تربیت، وعظ و تحقیق سروده شده است.
سلیمانی تاکید کرد: این مثنوی سعدی به عنوان ۱۰۰ کتاب برتر تاریخ بشریت برگزیده شده و این خود نشانگر مهارت و توانایی سعدی در سرودن این اثر است، «گلستان» سعدی نیز در هشت باب تعلیمی و به نثری مسجع و گاه موزون آمیخته به قطعات منظوم نوشته شده و از جمله زیباترین شاهکارهای مسلم نثر فارسی به شمار میآید که جدا از آن که در زبان فارسی الگوی تقلید بسیاری از ادیبان شده، بارها در کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس ترجمه و منتشر شده است.
مدرس دانشگاه قم بیان کرد: همین توانایی سعدی در دو حیطه نظم و نثر باعث شده تا برخلاف بسیاری از ادبا که معمولاً پس از مرگ به شهرت میرسند، سعدی در زمان حیات به شهرتی بینظیر دست یابد و خود شیخ اجل از این مطلب نیز آگاه بوده که در مقدمه گلستان میگوید «ذِکر جمیل سعدی که در افواه عوام افتاده است وصیت سخنش که در بسیط زمین رفته و قصب الجیب حدیثش که همچون شکر میخورند و رقعه منشآتاش که چون کاغذ زر میبرند»، با نگاهی به بوستان، گلستان، غزلیات، قصاید و دیگر آثار سعدی نکاتی قابل درک است که در ادامه به چند مورد اشاره میشود.
اینکه سعدی را «مصلح اجتماعی» دانستند به چه معناست؟
سلیمانی عنوان کرد: یکی از مواردی که بسیاری از محققان و ادیبان به سعدی نسبت دادهاند، «مُصلح اجتماعی» بودن سعدی است، این ویژگی سعدی که ناشی از تیزبینی، هوش بالا و تجربه فراوان وی است، باعث شده تا سعدی همچون یک جامعهشناس متفکر به بیان معایب و واقعیات جامعه خود بپردازد و نکاتی را بازگو کند که نه تنها در آن زمان، بلکه امروزه نیز راهگشا هستند و میتواند اخلاق و رفتار نیک را در جامعه تسری دهد.
وی اضافه کرد: به عنوان مثال سعدی در بوستان، توصیه میکند که به هنگام تعامل و رفتار با بازرگانان و دکانداران، باید مواردی رعایت شود، از نگاه سعدی بازرگان همانند دَر خیری است که باعث رونق کار مردم و لشکری میشود و از «پادشاهان» میخواهد که از آسیب رساندن بر آنان دوری کنند؛ چرا که علاوه بر بَدنامی پادشاه، منجر به محروم شدن خود و دیگران از خیر خواهد شد.
پژوهشگر پسادکتری بنیاد ملی نخبگان تاکید کرد: سعدی، مملکت پادشاهی را که بر بازرگانان ظلم و ستیز روا میدارد، «بومِ بیهنر» میخواند و معتقد است که ظلم بر بازرگانان، باعث دوری آنها از آن مملکت خواهد شد و نتیجهای جزء سوختن کار و بار زراعی و به تنگنا افتادن رعیّت نخواهد داشت. از دیگر توصیههای اخلاقی سعدی، طمع نداشتن بر مال بازرگان مرده است.
وی گفت: سعدی دست بردن بر مال بازرگان مرده را «خساست» میخواند و پادشاه را از دلِ دردمندِ طفلک بازرگان و ملقّب شدن به «ظالمی» میترساند، علاوه بر «پادشاهان»، شیخ اجل توصیههایی نیز به «مردم» در چگونگی برخورد با بازرگانان دارد. در حکایتی از بوستان میخوانیم که زنی پیش شوهر، از تقلّب و ازدحام مگس بقال کوی گلایه کرده و شوهر خود را به خرید نکردن از آن مکان و رفتن به بازار گندمفروشان تحریک میکند اما به اقتضای اخلاق مردان حق و نیک مردان آزاده، شویِ زن تقاضای او را رد کرده و به نفع و سود بقّال کوی میاندیشد و به خرید از دکان بیرونق سفارش میکند.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: موارد متعددی از این قبیل نگاه انتقادی و تعلیمی، هم در گلستان و هم در بوستان دیده میشود و سعدی به عنوان منتقد و مُصلحی اجتماعی تلاش میکند تا اخلاق نیک را در جامعه خود رواج دهد و آرمانشهری را پدید آورد.
سلیمانی عنوان کرد: از دیگر ویژگیهای سعدی، سادگی و روانی زبان و صراحت کلام در بیان معانی بلند است، اینکه ادبا به سعدی عنوان هنری «افصح المتکلمین» دادهاند، به خاطر همین روانی سخن، فصاحت و بلاغت زبان وی است. نثر سعدی، نثری است به روانی نظم و نظم وی، نظمی است به روانی نثر.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: به عنوان نمونه در ابیات آغازین نخستین غزل سعدی یعنی ابیات: «اول دفتر به نام ایزد دانا صانعِ پروردگار حیِّ توانا / اکبر و اعظم خدای عالم و آدم صورت خوب آفرید و سیرت زیبا»، شاعر به حدی ساده و روان شعر میسراید که اگر مخاطب اطلاع نداشته باشد که گوینده در حال سرودن شعر است، گمان میکند که وی در حال سخن گفتن و صحبت معمولی است. این ویژگی روانی و سادگی کلام سعدی که در بیشتر آثار وی جلوه دارد، بسیاری را به اشتباه انداخته و گمان کردهاند که میتوانند همانند سعدی، به سادگی، نظم و نثر بگویند و بسرایند اما وقتی پای در این میدان گذاشتند، فهمیدند که کار دشواری است و به تنگنا افتادند.
عاملی که باعث کاربرد برخی عبارات سعدی به عنوان ضرب المثل شد
وی ادامه داد: اینکه قدما سعدی را خداوندگار سخنِ «سهل و ممتنع» دانستهاند، دقیقاً در راستای همین قدرت وی است. همین ویژگی سادگی و شیرین زبانی، در کنار ویژگی ایجاز کلام سعدی باعث شده تا قسمتهایی از جملات و عبارات آثار وی، همچون ضربالمثل در بین مردم رایج شود و در افواه خلق افتد و فارسیزبانان در موقعیتهای مختلف از آن استفاده کنند.
سلیمانی تاکید کرد: وجود ضرب المثلهایی همانند: «دروغ مصلحتانگیز به که راستی فتنهانگیز»، «نه هرچه به قامت مهتر، به قیمت بهتر»، «عاقبت گرگ زاده، گرگ شود»، «هرچه نپاید، دلبستگی را نشاید» و غیره در گفتار ما، همه نشأت گرفته از رواج و شهرت گلستان سعدی در بین ما ایرانیان است.
وی در رابطه با یکی دیگر از ویژگیهای بارز سعدی گفت: از قدیم الایام معمولاً قالب قصیده برای بیان مضامین مدحی در بین شاعران استفاده میشد و شاعران تلاش میکردند تا با اغراق به بیانِ ویژگیهای بیرونی و درونی ممدوح خود بپردازند. نخستین فردی که در قرن هفتم برخلاف پیشینیان خود و سنّت ادبی، نگاهی متفاوت به قالب قصیده کرد و نوعی هنجارشکنی و نوآوری در این قالب پدید آورد، سعدی شیرازی بود. وی جنبه مدح صرف را کنار نهاد و تلاش کرد تا از قالب قصیده برای بیان موعظه و نصیحت ممدوح استفاده کند.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: از این رو ممدوح قصاید سعدی برخلاف گذشته، جاودانه، عادل در همه کار و سرچشمه تمام خوبیها نیست و سعدی در نقش پیری نصیحتگو و دانا، از تعریف و تمجید صرف دوری کرده و در جایجای قصاید خود ممدوحین را موعظه میکند و به آنها نکات اخلاقی را یادآور میشود. مثلاً در قصیدهای که در ستایش یکی از اتابکان فارس به نام مظفرالدین سلجوق شاه آورده، میگوید: «دوامِ دولت و آرامِ مملکت خواهی ثبوتِ راحت و امن و مزیدِ رفعت و جاه، // کمر به طاعت و انصاف و عدل و عفو ببند چو دستِ منّتِ حق بر سرت نهاد کلاه// تو روشن آینهای، ز آهِ دردمند بترس عزیز من، که اثر میکند در آینه آه».
وی گفت: بیان بی پروای این قبیل جملات و عبارات در گذشته که پادشاهان در نوک هرم قدرت قرار داشتند، قطعاً خطرات فراوان و حتی کشته شدن را در پی داشت اما سعدی خود را داناتر و بالاتر از برخی ممدوحان خود میداند که چنین توصیهها و نصیحتهایی را میکند. این نیز یکی دیگر از ویژگیهای زبانی و شخصیتی شیخ اجل سعدی است که ما میتوانیم با نگاهی به قصاید وی به آن پی ببریم.
کار مهم سعدی در عرصه نثرنویسی فارسی
پژوهشگر پسادکتری بنیاد ملی نخبگان تاکید کرد: در تقویم ما ایرانیان اول اردیبهشت هم به عنوان «روز بزرگداشت سعدی» و هم به عنوان «روز نثر فارسی» نامگذاری شده است. این تقارن نامگذاری در روز بزرگداشت سعدی، بس نیک و ستوده است؛ چراکه یکی از کارهایی که سعدی قرن هفتمی انجام داده، گام مهمی بوده که او در نثرنویسی انجام داده و از این طریق توانسته در حفظ زبان فارسی بکوشد. به عبارت دقیقتر، در قرن هفتم سبک غالب نثرنویسی این گونه بود که نویسندگان به سبک «فنّی» کتابت میکردند. در این سبک نفوذ لغات و مختصات زبان عربی و مغولی به زبان فارسی و اطناب نویسی و رجحان توصیف بر خبر به آن حد فراوان شد که زبان فارسی را از اصالتهای کهن خود دور کرد.
وی افزود: با نگاهی به تاریخ جهانگشای عطاملک جوینی و نفثه المصدور زیدری نَسَوی و دیگر آثار فنّی این دوره و مقایسه این کتابها با آثار نوشته شده در سبک مُرسل مطلب بالا، کاملاً هویداست. این روال در قرن هشتم بیشتر هم شد و نثر «مصنوع و متکلفی» را شکل داد که به مراتب دشوارتر و بیراههتر از قرن قبلی بود و ما میتوانیم اینگونه از نویسندگی را در بخشهایی از تاریخ وصاف عبدالله شیرازی که هشت سال بعد از وفات سعدی و در سال ۶۹۹ هجری قمری شروع به تألیف کرده، ببینیم.
سلیمانی در پایان تصریح کرد: کار مهمی که جناب سعدی انجام داده، این است که در تألیف گلستان یعنی ۶۵۶ هجری، هنجارشکنی کرده و برخلاف روال نثر نویسی دیگر نویسندگان قبل و بعد از خود، نثری را پدید میآورد که نه تنها رنگ و بوی مبتذل نثر فنّی و مصنوع قرن هفتم و هشتم را ندارد، بلکه معیارهای دوران گذشته زبان فارسی همچون ایجاز که مختص زبانهای پهلوی و ایران قبل از اسلام است، در خود دارد و از این طریق توانسته نقش قابل توجهی در جلوگیری از نابودی زبان فارسی ایفا کند.
انتهای پیام
نظرات