یکی از فعالان محیط زیست استان یزد، حوالی سال ۱۳۸۰ با تماشای یک برنامه تلویزیونی با نام «حرمت حیات»، از شدت آلایندگی شیرابهی زباله برای آب و خاک آگاه میشود و از آن زمان تمام همت خود را میگذارد که شخصاً شیرابه نسازد.
او ابتدا فعالیت خود را از منزلش شروع کرده و بر اساس تعلیم دکتر «بسکی» در برنامهی مذکور، پوست میوه و سبزیجات و زبالههای تر را جدا و در باغچه خانه چال میکند؛ اقدامی مفید اما به خاطر محدودیت زندگی شهری، تاحدودی دشوار و غیرقابل توصیه به دیگران است.
این دوستدار طبیعت با این حال کار را ادامه میدهد تا سال ۹۸ که با فرهنگ پسماند صفر آشنا میشود و در مییابد با خشک کردن ضایعات گیاهی میشود مسیر مناسبتری را برای کاهش زباله تر داشت؛ مسیری هموارتر و زودبازدهتر که قابلیت تکثیر و تبلیغ هم دارد. البته پس از مدتی نیز با یک دامدار ارتباط میگیرد و دامدار از پسماندهای خشک شده توسط وی استقبال کرده و آن را برای دامهایش مناسب میبیند.
همین امر سبب می شود که با دو سه نفر از دوستان و نزدیکانش، تیمی را شکل دهند و فراخوانی بزند تا دیگر علاقهمندان و دغدغهمندان به محیط زیست را با خود همراه کند و از این همین جا، طرح «مهربان با آب و خاک» در مقیاس شهری شروع به کار میکند.
به همین منظور به سراغ «نجمه عزیزی» آغازگر این طرح در استان یزد رفتیم تا از اهمیت و علت شکلگیری این طرح و وضعیت فعلی اجرای آن در استان مطلع شویم؛
شیرابه زباله چیست و چرا نسازیمش؟
این فعال محیط زیست با بیان این که شیرابه ترکیبی از آب پسماندهای تر با انواع آلایندههای موجود در پسماند شهری است، تصریح میکند: بر اساس آبگیری از ضایعات گیاهی خانه خود، سهم هر خانواده چهار نفره تولید روزانه یک تا دو لیوان شیرابه است؛ شیرابهای که هر قطره از آن قادر به آلوده کردن مقدار زیادی آب سالم است و علاوه بر آن حجم وسیعی از خاکچالهای شهرها با آلوده شدن به این سم مهیب برای همیشه نابود و مسموم میشود.
وی اضافه میکند: البته این درحالیست که هوا هم بینصیب از این آلایندگی نیست و در محوطهی خاکچالها و در هنگام فعل و انفعالات شیمیایی، گاز آلایندهی متان هم تولید میشود؛ گازی که نقش مهمی در تولید گازهای گلخانهای و گرمایش زمین دارد.
عزیزی ادامه میدهد: شهروند در قالب این طرح، از طریق خشک کردن زبالهتر نه تنها سهم خود را در آلودگی آب و خاک و هوا از طریق شیرابه صفر میکند بلکه با خشک کردن پوست میوهها، وزن آنها تا ۹۰ درصد و حجم آنها را تا ۸۰ درصد کاهش میدهند.
وی معتقد است: این کاهش حجم نه تنها مخارج شهرداری برای جمعآوری پسماند را کم میکند بلکه در کاهش توقف ماشین حمل زباله مقابل خانهها و مصرف کیسه زباله هم کاهش چشمگیری ایجاد میکند و ضمن حذف شیرابه، محصول مفید و جدیدی به نام «پوسماند» برای خوراک دام تولید میشود.
پسماند صفر چیست؟
عزیزی در مورد پسماند صفر نیز میگوید: در چرخه طبیعت هر آنچه تولید می شود، باز به خود طبیعت بر میگردد و چیزی به اسم زباله نداریم اما در جهان معاصر و با ترویج ضدفرهنگ مصرفگرایی، جامعه بشری شروع به تولید زبالههایی کرده که در چرخه طبیعت نیست و در گلوی سیاره انباشته شده و به شکلهای مختلف خسارت میزند.
وی خاطرنشان میکند: در فرهنگ پسماند صفر ما تلاش میکنیم که تنظیمات مغز خود را از القای رسانه و فرهنگ مصرفگرایی غالب پاک کرده و نگاه تازهای به جهان داشته باشیم. به این فکر کنیم که «آیا چیزهایی که دارم، کفایت نمیکند؟»، «آیا نمیتوانم خودم آن را درست کنم؟» و «آیا نمیتوانم این وسیله را به صوررت دسته دوم تهیه کنم؟»
همکاری مسئولان با طرح چگونه بود؟
عزیزی در خصوص همکاری سازمان پسماند با این طرح، عنوان میکند: بعد از فراخوان عمومی و دعوت برای پیوستن به خشک کردن زبالهی تر و تبدیل آن به غذای دام، با افزایش همراهان علاقمند، حجم پوسماند تولیدی زیاد شد و در خرداد سال ۱۳۹۹، سازمان پسماند شهرداری یزد برای جمعآوری زبالهها با قراردادن یک دستگاه ماشین وانت جهت جمعآوری «منزل به منزل» با تیم «مهربان با آب و خاک» همراه شد.
این کارشناس ارشد معماری پایدار اضافه میکند: با مدیریت این تیم، خانههایی که در این طرح همراهی داشتند، شناسایی و مسیریابی به گونهای در نظر گرفته شد که کمترین هدررفت سوخت رقم بخورد و در همین راستا موفق شدیم در بازه اوج فعالیت طرح به جمعآوری ماهانه ۹۰۰ کیلوگرم «پوسماند» که معادل ۹ هزار کیلوگرم زبالهی تر است نیز برسیم.
وضعیت کنونی طرح مهربان با آب و خاک چیست؟
این فعال محیط زیست ضمن قدردانی از همراهی و حمایتهای سازمان پسماند شهرداری در اجرای این طرح، میگوید: متاسفانه نبود عزم ملی برای اجرای این طرح و به تبع دلسردی و پراکندگی و محدود شدن برخی پیامرسانها و دشواری ارتباط مردمی در سال ۱۴۰۱ منجر به وقفهای در اجرای این طرح و سپس کندی اجرای آن شد.
وی با بیان این که متاسفانه شرایط جمعآوری فعلی نیز به کمک نرمافزاری که رفع اختلالهایش در کنترل ما نیست، از اقبال مردمی این طرح کاسته است، ادامه میدهد: با این حال دلخوش به همراهان بسیاری هستیم که مستقل از سیستم جمعآوری شهرداری، خودشان تولید پوسماند و تحویل آن به دامدارهای آشنا را دنبال میکنند و مدام به خود یادآور میشویم که اصل و بنیان این طرح حذف شیرابه است.
چه درسی از اجرای این طرح آموختید؟
عزیزی میگوید: خوشبختانه مردم یزد پتانسیل و فهم بالایی از مفهوم قناعت و بهرهوری دارند و در خرد جمعی این مردم اسراف مذموم است.
این دوستدار و خادم طبیعت و محیط زیست اضافه میکند: همچنین یاد گرفتیم که تغییر سیستم و ساختار ذهنی و رفتاری کمی انرژیبر است اما وقتی انجام شود، خودبهخود کار میکند.
عزیزی در پایان نیز اظهار میکند: البته از آموختههای مهم دیگر این بود که به عنوان یک فعال مدنی هر چند میتوان از دولت کمک گرفت ولی نباید به دولت وابسته شد و حیات کار را به سیستم دولتی گره زد لذا چشمانداز فعلی ما در هدفگذاری این طرح، استقلال و خودبسندگی آن است.
انتهای پیام
نظرات