به گزارش ایسنا، هر روز اهداف واقعی پنهان پشت عملیاتهای نظامی و جنگ نسلکشی که نیروهای اشغالگر اسرائیلی علیه ملت فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه به راه انداختند، بیشتر از قبل برملا میشود.
ارتش اشغالگر بیست و هشتم اوت ۲۰۲۴ آغاز حمله نظامی خود علیه شهرهای شمال کرانه باختری و به صورت مشخص ۲ شهر طولکرم و جنین و اردوگاههای آنها را اعلام کرد و در بیانیه سخنگوی ارتش این رژیم نیز به این نکته اشاره شد که «عملیات تخلیه ساکنان» اردوگاهها و شهرهایی که به آنها حمله خواهد شد، احتمالا بخشی از راهکارهایی خواهد بود که نیروهای اشغالگر به آن متوسل خواهند شد. در همان روز «یسرائیل کاتس» وزیر خارجه این رژیم تصریح کرد که «اسرائیل ساکنان را از اردوگاهها منتقل خواهد کرد» و این سوالهای زیادی را درباره اهداف واقعی این عملیات که در آن اشغالگران دهها خانه، زیرساختها، مراکز تجاری، میدانها و مسیرهای مواصلاتی میان شهرهای طولکرم و جنین و اردوگاههای آنها را ویران کرده و به شبکه آب، خطوط برق و اینترنت آن حمله کرده و بیمارستانهای آن را محاصره کردند، ایجاد کرد.
همزمان با عملیاتهای نظامی، ژنرال ذخیره «گیورا آیلند» رئیس سابق بخش عملیات ارتش رژیم صهیونیستی طرحی را که با تعداد زیادی از نیروها و افسران ارتش اشغالگر تهیه کرده و آن را «طرح ژنرالها» نامیدند، ارائه کرد، در این طرح هدف پایان بخشیدن به جنگ در نوار غزه و «پیروزی بر مقاومت» است که انتظار برای آن در محافل صهیونیستی طولانی شده و هیچ نشانی از آن در افق دیده نمیشود.
به گزارش سایت «العربی الجدید»، این طرح شامل تخلیه شمال نوار غزه شامل شهر و دره غزه در شمال از ساکنان و دادن مهلتی ۲ هفتهای به آنها برای ترک منطقه از مسیرهای امنی است که ارتش تعیین میکند، در ادامه پس از اتمام مهلت، منطقه یاد شده به عنوان منطقه نظامی بسته اعلام خواهد شد، محدودهای که مساحت آن ۴۰ درصد از مساحت نوار غزه را تشکیل میدهد و در آن نزدیک به ۳۰۰ هزار فلسطینی (از هفتم اکتبر گذشته) باقی ماندند، علاوه بر این اشغالگران تمامی کسانی را که ماندن در این منطقه را انتخاب کنند، دشمن و از نیروهای حماس و دیگر جنبشهای مقاومت دانسته و به قتل، زندان، گرسنگی دادن تا مرگ (ممانعت از انتقال کمکها به شکل کلی) تهدید کردند.
مرحله دوم جنگ: کوچاندن و شهرکسازی
«آلوف بن» سردبیر روزنامه عبری «هاآرتص» نهم دسامبر طرحی را درباره ویژگیهای روز پس از جنگ بر اساس دستورالعملهای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و شرکایش در احزاب راست منتشر کرد.
آلوف این طرح را «مرحله دوم جنگ علیه غزه» نامید و کابینه راست رژیم صهیونیستی نیز همین نظر را درباره این طرح داشت و در این طرح منافع شخصی و ایدئولوژیک رئیس این کابینه با طرحها، برنامهها و رویکرد شرکایش تلاقی دارد.
جزئیات «مرحله دوم جنگ علیه غزه» با طرح ارائه شده از سوی بتسلئیل اسموتریچ، رئیس حزب صهیونیسم دینی در سال ۲۰۱۷ کاملا تلاقی دارد، هدف از طرح اسموتریچ، تخلیه کرانه باختری از ساکنان اصلی خود سپس الحاق آن به اراضی تحت اشغال رژیم صهیونیستی و ازسرگیری شهرکسازیها در غزه است، علاوه بر این در طرح آلوف سازوکارها و ابزارهایی که دولت اشغالگر از هفتم اکتبر در پیش گرفته، شرح داده شده و این طرح بر تخریب فراگیر زیرساختها، محاصره شهرها و جدا کردن آنها از یکدیگر، قطع ارتباط میان مناطق، از بین بردن تمامی نشانههای حیات و تخلیه مناطقی که به آنها یورش برده شده از ساکنان، تمرکز گسترده و قابل توجهی دارد.
روزنامهها و وبگاههای عبری از اظهارنظرها، طرحها و فراخوانها برای بازگشت شهرکنشینهای صهیونیست به غزه و نیز تشویق به مهاجرت داوطلبانه فلسطینیها و همچنین در نظر گرفتن مصادره بخشهای گستردهای از اراضی و تخلیه آنها به عنوان «مجازات بازدارندهای برای فلسطینیها» استقبال کردند، البته که فلسطینیها نه به این اقدامات اعتنا میکنند و نه با شیوههای مجازات جمعی مبتنی بر قتل، بازداشت و عملیاتهای نظامی میتوان با آنها مقابله کرد.
این فراخوانها در آنچه ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و سران احزاب راست افراطی، آن را «پاسخ صهیونیستی» به مقاومت فلسطینیها و پایداری آنها خواندند، خلاصه میشود و سران صهیونیست مدعی هستند که با محروم کردن فلسطینیها از سرزمینشان و تبدیل آن به شهرکها اعمال میشود.
فقیر کردن کرانه باختری و تخریب نوار غزه
رژیم صهیونیستی در کنار اظهارات علنی، عملیاتهای نظامی و تخریب گسترده زیرساختها، اقدامات خود را با عملیاتهای تخریب برنامهریزیشده و فراگیر شهرهای کرانه باختری و اردوگاههای آن همزمان با عملیاتهای نسلکشی در غزه پس از یک سال کامل محاصره آن، تقسیم شهرها، محاصره اقتصادی و فقیر کردن جامعه کرانه باختری تشدید کرد.
همچنین وزیر دارایی رژیم صهیونیستی بارها درآمدهای مالیاتی را که این رژیم به نمایندگی از تشکیلات خودگردان از گذرگاههای مرزی حاکم بر آنها جمعآوری میکند، کسر کرده و دادگاههای آن پروندههایی را برای دریافت غرامت باز کرده و مبالغی را به عنوان جریمه برای متضررها از عملیاتهای نیروهای مقاومت فلسطین از درآمدهای یاد شده کسر کردند، اقداماتی که تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان بزرگترین کارفرمای فلسطینیها را با بحرانی خفقانآور مواجه کرد و به این دلیل تشکیلات نتوانست به حداقل تعهدات خود در برابر کارمندانش و بخشهایی که مدیریت آنها را بر عهده دارد (بهداشت، آموزش و زیرساختها) عمل کند.
به موازات آن کار در داخل خط سبز، دومین منبع درآمد فلسطینیها محسوب میشود اما فرصتهای کاری در این منطقه نیز کاهش پیدا کرد و ارتشی از صدها هزار بیکار برجای ماند که علت آن سیاستهای نژادپرستانه رژیم صهیونیستی و مسدود کردن گذرگاهها به روی کارگران به بهانه تحولات هفتم اکتبر است.
محاصره مالی، بحران معیشتی شدیدی را در اراضی اشغالی ایجاد کرد و عملیاتهای غارت مناطق، گسترش سکونتگاههای شبانی، حملات شهرکنشینها که منابع کشاورزی و دامپروری کرانه باختری را نابود کردند، پیامدهای این بحران را تشدید کردند، تجارت داخلی به دلیل ایجاد صدها ایست نظامی، مسدود کردن شهرها، جدا کردن مسیرهای شهرکنشینها و فلسطینیها تضعیف شد، جدا کردن مسیرهای ۲ طرف به مسیرهای اصلی ضربه زده و فلسطینیها را به استفاده از مسیرهای فرعی، دور و آسفالت نشده وادار کرد.
تمامی این عوامل در کنار سیاستهای اقتصادی تشکیلات خودگردان که در حمایت از سرمایهگذاران و کارگزاران بزرگ است، در پیش نگرفتن سیاستهای شفاف مردمی و عدم اعمال سیاستهای ریاضتی که از هزینههای دستگاههای اداری و امنیتی بزرگ و غیرمولد آن بکاهد، گسترش فساد، پارتیبازی و دیگر عوامل، همگی شهروندان فلسطینی را از هرگونه حمایتی و یا توان استقامت و مقابله با سیاستهای اشغالگران که هدف آنها بیرون کردن فلسطینیها از سرزمینشان است، محروم کرد.
در این لحظات سرنوشتساز از نبردی که مقاومت در آن قرار داشته و پایداری بینظیری را از خود در نوار غزه به ثبت رسانده، خواستههای بلوک راست فاشیست اسرائیل در مقابل ضعف و ناتوانی گسترده تشکیلات خودگردان و عدم حضور آن در میدان که برای گروههای سازمان آزادیبخش توجیهی ندارد، قرار گرفته و به این شکل شهروندان فلسطینی با فشار نظامی بیسابقه، تروریسم شهرکنشینها، سیاستهای فقیر کردن و گرسنگی دادن با هدف بیرون کردن آنها از سرزمینشان و پایان دادن به درگیری به زیان مساله و ماهیت فلسطینی مواجه شدهاند.
«العربی الجدید» در انتها نوشته است: بدون توافقی حداقلی و شبه اجماعی درباره اینکه عملیات سیاسی به شکلی بیبازگشت به پایان برسد، راست فاشیست در کابینه اشغالگر جرأت نمیکرد اهداف خود را با این صراحت اعلام کند و سازوکار نظامی بزرگی جهت اجرای این اهداف وجود نداشت، بنابراین اکنون در داخل فرصت مناسبی برای انتقال درگیری به مرحله حل و فصل وجود دارد و این همان چیزی است که تشکیلات را به بازنگری جدی در سخنرانیها، سیاستها، محاسبات، روابط داخلی و خارجی و توجه به خطر وجودی که مساله ملت فلسطین را تهدید میکند، ملزم میسازد.
انتهای پیام
نظرات