حسین دلیریان در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به این سؤال که حذف اکانتها که در پلتفرمها و شبکههای اجتماعی صورت میگیرد، بر اساس چه توجیهی انجام میشود، افزود: اساسا مالکان سکوها بر اساس منافع نظامهای سیاسی فعالیت میکنند، ضمن آنکه اکثر سکوهای خارجی در کشورهای غربی مستقر هستند.
وی افزود: حاکمان این کشورها تلاش میکنند بر اساس منافع سیاسی خود بر این سکوها اعمال قدرت کنند و آنچه که با سیاستهایشان قابل تطبیق نباشد، فورا حذف می شود که گاه به حذف اکانت منجر میشود. این عمل در حقیقت بر اساس منافع سیاسی دولتها تنظیم میشود، نه اصل مقوله اطلاعرسانی.
دلیریان اظهار کرد: در این فرآیند بر اساس حساسیت موضوع، شاهد انواع محدودیتها هستیم که شامل حذف پستها، استوریها و کامنتها، غیرفعال کردن حسابها، محدود کردن تعاملات کاربر برای تعامل با دیگر پستها و شادوبن (کاهش دیدن محتوا) میشود.
سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی با تاکید بر اینکه این رویه را در اکثر سکوهای خارجی شاهدیم و منحصر در شبکه ایکس یا همان توئیتر نیست، ادامه داد: مثلا اینستاگرام هم در موارد متعددی اقدام به حذف صفحات و یا محدود کردن آنها کرده است؛ برای مثال سانسوری که بر روی برخی کلمات اعمال میشود و یا حذف تصاویر رهبران مقاومت و شهدا را شاهد بودیم، حتی در حوادث فلسطین به محض آنکه یک نفر شهید میشد، انتشار تصاویر او را سانسور و فورا حذف میکردند تا مانع اطلاعرسانی در مورد جنایات رژیم کودککش باشند.
وی اضافه کرد: بعد از عملیات طوفانالاقصی در یک سال گذشته سانسور در شبکههای اجتماعی شکل تازهای به خود گرفته و شدت عمل بیشتری را شاهد بودیم؛ برای مثال ایکس همه حسابهای مرتبط با جریان حماس را حذف کرده است.
به گفته وی این مساله مورد اعتراض غربیها هم هست؛ مثلا در گزارش حقوق بشر مؤسسه «BSR» ذکر شده که اقدامات متا تأثیر نامطلوب حقوق بشری بر حقوق آزادی بیان، آزادی اجتماعات، مشارکت سیاسی و کاربران حامی فلسطین داشته؛ یا گاردین در گزارشی از قول دیدبان حقوق بشر گزارش داده بود که متا بیش از هزار مورد حذف و سانسور در ابتدای شروع جنگ غزه داشته و محتواها و حسابهای کاربری را در فیسبوک و اینستاگرام به حالت تعلیق درآورده است.
دلیریان در خصوص اثرات این رویکرد بر روند اطلاع رسانی، گفت: ما در علم ارتباطات با نظریه برجستهسازی روبهرو هستیم؛ به این معنا که رسانهها با برجسته کردن آنچه خود اولویت میدانند، در شکلدهی افکار عمومی تاثیرگذار هستند؛ با گسترش و رشد شبکههای اجتماعی، نظریه برجستهسازی تاحدودی دستخوش تغییر شد؛ چراکه سرعت اطلاعرسانی رشد بیشتری گرفت و مرجعیت رسانههای بزرگ هم دستخوش تغییر شد و افراد عادی هم با موبایلهای خود تبدیل به رسانه شدند.
وی افزود: اما در مقابل، مدیران سکوها با اولویتبندی و یا سانسور محتوا و دستکاری در الگوریتمها و یا استفاده از ربات، تلاش میکنند تا مانع از اطلاعرسانی دقیق مثلا در مورد فجایع غزه شوند.
سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی، ادامه داد: برای مثال شما هیچگاه در اکسپلور اینستاگرام خود محتوای مرتبط با جنایات رژیم صهیونیستی را مشاهده نمیکنید و یا در شبکه ایکس، هشتگهای ضد حماس و ضد مقاومت فورا ترند میشوند و یا در همان روزهای اول، اخبار جعلی مثل سوزاندن کودکان از سوی حماس و یا تجاوز به زنان صهیونیست و تصاویر ساختگی در این سکوها بازدید فراوانی گرفت، اما تکذیب آن در همان حد دیده نشد؛ در حقیقت با مدل جدیدی از نظریه برجستهسازی روبه رو هستیم که با استفاده از فناوریهای نوین مثل هوش مصنوعی اعمال میشود.
دلیریان یکی از چالشهای موجود در بهبود فضای دیالوگ و تبادل نظر را نداشتن اعمال قدرت و حکمرانی بر این سکوها دانست و یادآور شد: به نظر من در این مقطع بهویژه در ارتباط با حوادث فلسطین، از طریق کشورهای اسلامی باید به یک اراده جمعی برسیم. مثلا کشورهای اسلامی سکوهای غربی را در صورت ادامه روند سانسور و یا حذف کاربران حامی فلسطین تحریم کنند. اگر چنین ارادهای از طریق دستگاههای سیاست خارجی دنبال شود، تاحدودی تاثیرگذار خواهد بود و حتما اقدام مشترک کشورهای اسلامی در این زمینه مؤثر است.
وی اظهار کرد: از سوی دیگر ما باید شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای داخلی را تقویت کنیم و در مسیر گسترش مخاطبان آن در سطح بینالمللی حرکت کنیم تا بسترهای موجود بتوانند نیازها را برطرف کنند.
دلیریان تاکید کرد: از آنجا که این شبکهها همانطور که عرض کردم، مانع از اطلاعرسانی دقیق در مورد اخبار دنیا میشوند، تلاش میکنند تا با برجسته کردن آنچه خودشان اولویت میدانند، افکار عمومی جامعه را شکل دهند. مثلا در اکسپلور اینستاگرام شما، عمدتا مطالب سطحی و یا با رویکرد ترویج بی بند و باری بالا میآید.
وی گفت: این فرآیند موجب میشود تا کاربران که بخش مهمی از ساعات خود را در این شبکهها صرف میکنند، شاید حتی ناخودآگاه الگوی اخلاقی و رفتاری بگیرند یا در حوزه اخبار، عمدتا اخبار جعلی و فیک نیوزها پربازدید میشوند و مردم فرق خبر جعلی و واقعی را متوجه نمیشوند، لذا نمیتوان انتظار داشت جامعهای که روزانه در شبکههای مختلف وقت میگذراند، از واقعیتها باخبر باشد، چون اساس این سکوها بیشتر بر مدار سرگرمی، تغییر سبک زندگی و جهت دهی افکار عمومی است.
انتهای پیام
نظرات