به گزارش ایسنا؛ محمدرضا مخبردزفولی رئیس فرهنگستان علوم در جلسه شورای آینده نگاری در فرهنگستان علوم اظهار کرد: خوشبختانه هم اکنون فرهنگستان علوم به نقطهای رسیده که نقش تصمیمسازی را ایفا می کند، میتوان این گام را یک پیشرفت مهم دانست. این در حالی است که در گذشته، فرهنگستان صرفاً مشورت میداد و برای خود حق تصمیمگیری قائل نبود. من گذشته را نقد نمیکنم، اما باید اذعان کرد که پیش از این، حرکتهای محدودی صورت میگرفت.
وی ادامه داد: امروز که به این مرحله رسیدهایم که میتوانیم در موضوعات مختلف ورود کنیم و نقشآفرینی داشته باشیم، این تغییر را باید یک پیشرفت محسوب کنیم. اگر بخواهیم نسبت به گذشته نمرهای بدهیم، باید معیارهایی از صفر تا صد را در نظر بگیریم.
رئیس فرهنگستان علوم عنوان کرد: فرهنگستان از یک خودانتقادی داخلی به سمت ترمیم نگاه جامعه حرکت کرده و این موضوع از اهمیت ویژهای برخوردار است. اخیراً مقالهای از دکتر نصر خواندم که به موضوع آیندهنگاری اشاره می کرد و از مسلمانان خواسته است تا مسیر خود را در آینده مشخص کنند. او بیان میکند که اگر مسیر بشریت به شیوه فعلی ادامه یابد، نتیجهای جز شرایط نامناسب زندگی برای بشر به همراه نخواهد داشت و بنابراین بر ضرورت حکمت تأکید میکند. دانشمندانی که تنها به تجربهگرایی تکیه دارند، باید این نگاه را بازنگری کنند.
مخبر دزفولی گفت: این دیدگاه نیاز به تئوریزه شدن و تبدیل به برنامهای عملی دارد. باید تلاش کنیم تا این دیدگاه به یک جریان فعال و قابل اجرا تبدیل شود. به عنوان یک قدم اساسی، نیاز داریم که به تاریخ تمدنی خودمان توجه کنیم و آن را به عنوان پلی برای ساخت آینده به کار بگیریم. نکته مهم این است که گذشته را به عنوان ابزاری برای ساخت آیندهای جدید ببینیم و آن را به کار بگیریم.
وی ادامه داد: از ادوارد براون نقل میشود که ایرانیان نقش برجستهای در تمدن اسلامی ایفا کردهاند؛ از تألیف متون فقهی گرفته تا دستاوردهای علمی در رشتههای مختلف همچون شیمی، فیزیک، ریاضیات و پزشکی. بخش زیادی از نهضت ترجمه نیز توسط ایرانیان شکل گرفت و این موارد، نمایانگر یک نگاه تمدنی است که قابلیت احیا و به روز شدن در قالب تمدن نوین اسلامی را دارد.
رئیس فرهنگستان علوم عنوان کرد: یکی از حلقههای مفقوده در نظام تصمیمسازی کشور، عدم وجود طراحی اجرایی برای سیاستها است. سیاستگذاری به تنهایی کفایت نمیکند و باید به شیوههای اجرایی برای عملیاتی کردن این سیاستها دست یافت. حتی رهبری به این موضوع اشاره کردهاند که نیاز به طراحی شیوههای اجرایی داریم و فرهنگستان باید در این زمینه نقشآفرینی کند و فراتر از ارائه مشاوره، به سمت تصمیمسازی حرکت کند.
مخبر دزفولی بیان کرد: دکتر موسویموحدی در مقالهای در مجله نشاء علم بیان کردهاند که تا زمانی که دانشمندان و فرهیختگان با سیاستمداران به یک درک مشترک نرسند، قابلیت تحقق اهداف در کشور فراهم نخواهد شد. نیاز به هماندیشی بین دانشمندان و سیاستمداران امری ضروری است. به علاوه، آیندهنگاری که امروز به آن توجه میشود، نیاز به روششناسی دقیق و توجه به پویایی این موضوع دارد. باید نظریهای ارائه دهیم که به چالشهای بشریت و شرایط کنونی پاسخ دهد و مسیر آینده را با تکیه بر مبانی معرفتی خودمان ترسیم کنیم.
وی اضافه کرد: فرهنگستان باید نقش خود را در نظام تصمیمسازی کشور جا بیندازد و به جای مداخله در اجرا، به شناسایی نقاط کلیدی و ارائه پیشنهادات مؤثر بپردازد. ما باید چابک حرکت کنیم و بر اساس دادههای جامع و تحلیلی، برنامههایی قابل ارائه تدوین کنیم. این کار نیازمند مهارت و ورزیدگی خاصی است و هنوز به اندازه کافی در کشور به این مهم پرداخته نشده است. در حوزه علم و فناوری، لازم است نهادی داشته باشیم که دادهها را به طور تخصصی تدوین و تحلیل کند و برنامههای علمی و فناورانه کشور را در دورههای منظم به روزرسانی کند.
*ایران، خاستگاه فلسفه و دانش بشری به روایت تاریخ
در این نشست دکتر غلامرضا اعوانی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم اظهار کرد: ایران را پل فیروزهای بین فرهنگها نامیدهاند، کشوری که شرق و غرب را به هم پیوند زده است. در هیچ فرهنگی دیگر نمیتوان این ویژگی را یافت. به عنوان مثال، علوم یونانی که در «بیتالحکمت» ترجمه شد، به ایران انتقال یافت و توسط دانشمندان ایرانی دگرگون شد و بسیاری از شاخههای علمی از نو شکل گرفتند. جورج سارتون، تاریخنگار بزرگ علم، تاریخ علم را به سه دوره تقسیم میکند: دوره یونان، دوره اسلامی، و پس از اسلام در غرب. دانشگاههای غربی هنوز شکل نگرفته بودند که متون علمی اسلامی ترجمه و تفسیر شدند، و پس از آن بود که آثار یونانی به تدریج وارد غرب شدند.
وی ادامه داد: در ایران، علم و دانش همواره جاری بوده است. ابنخلدون در یکی از آثارش به این نکته اشاره میکند که تمامی علوم از جمله حدیث، عدل و عربی نیز در اصل به ایران تعلق داشتهاند. به حدیث پیامبر (ص) اشاره میکند که میفرماید: «لَوْ کانَ الْعِلْمُ مُعَلَّقًا بِالثُّرَیَّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِنْ فَارِسَ.» این نشاندهنده تحول عظیمی است که در علوم مانند جبر، شیمی، و کیمیا در ایران به وجود آمده است. اگرچه علم ممکن بود در اسکندریه و آتن محدود بماند، ایران قبل از اسلام و به ویژه در دانشگاه جندیشاپور، با حضور استادان هندی، سوریانی، یونانی و ایرانی به مرکز جهانی علم تبدیل شد. در این دانشگاه متون مهمی از جمله آثار ارسطو به پهلوی ترجمه شد.
عضو فرهنگستان علوم گفت: زمانی که آکادمی افلاطون بسته شد، برخی از بزرگترین دانشمندان آن زمان به ایران آمدند و سه سال در جندیشاپور آموختند. انوشیروان در پیمانی تاکید کرد که فلسفه باید ادامه یابد. ایران یکی از معدود فرهنگهایی است که پل فرهنگی بین شرق و غرب بوده و هست. نمونهای از این تاثیرات، دانشمندان بزرگی چون ابنسینا و فارابی هستند که تمام سنت فلسفی اسلامی را در ایران شکل دادند. در حوزه علم نیز ایرانیان تغییرات شگرفی ایجاد کردند؛ مثلاً بیرونی که نهتنها سرعت نور را اندازهگیری کرد، بلکه بیش از 33 کتاب درباره هند نگاشت که جامعترین اثر در این حوزه محسوب میشود.
اعوانی افزود: بسیاری از مشکلات امروز جهان از غرب نشأت گرفتهاند. ما به ایدئولوژی نیاز داریم که نهتنها به تقلید صرف از غرب نپردازد بلکه قدرت و عمق فرهنگ و سنتهای خودمان را بازتاب دهد. فرهنگ ما به مراتب عمیقتر و قویتر از چین است، زیرا ما پیوندی تاریخی با غرب داریم که چین فاقد آن است. علوم از طریق ایران به غرب منتقل شد و حکمت الهی را حفظ کرد. در حالیکه در غرب، علوم جنبه الهی خود را از دست داده و به سوی مادیگرایی صرف گرایش پیدا کردهاند.
وی گفت: ایران، با پیشینهای دو هزار ساله در حوزه حکمت و علم، حتی از دیدگاه یونانیان سرزمینی حکیم و فیلسوفپرور بوده است. کتابهای یونانیان باستان نشان میدهد که فلسفه در ایران آغاز شده، به هند، مصر و بابل گسترش یافته و سپس به یونان رسیده است. با اینکه از جهاتی غرب در تکنولوژی بسیار پیشرفته است، از لحاظ الهی عقب مانده و علوم را از حکمت الهی جدا کرده است. این علوم، آیات خداوندی هستند که انسانها آن را کشف میکنند و نه میسازند. قرآن میگوید خداوند همه وجود را برای انسان مسخر کرده است، و انسان توانایی تسخیر و کشف دارد. در این میان، انسانشناسی الهی نیز لازم است که در نظریات مادی غرب گم شده است، نظریاتی که فلسفه غرب آن را به کلی نادیده گرفته است.
در این نشست نخست چارچوب مفهومی و کارکردهای کلان فرهنگستان علوم در حوزه آیندهنگاری مورد بحث و بررسی قرار گرفت. براساس این نقشه راه، هشت کارکرد اصلی برای فرهنگستان علوم در نظر گرفته شده که عبارتند از: پاسخگویی به مسائل و اولویتهای ملی و جهانی، کمک به پیشرفت علوم و فناوریهای نوین، توجه به اهمیت ارتباط علم و جامعه، سیاستگذاری علم و فناوری، همکاریهای بینالمللی، بررسی وضعیت علم در کشور، آیندهنگاری و آیندهپژوهی در نظام علم و فناوری و مستندسازی و حفظ میراث علمی.
همچنین برپایه این کارکردها پیشنهاد شد شورای آیندهنگاری فرهنگستان علوم شش وظیفه اصلی را برعهده داشته باشد که شامل تقویت ساختار و وظایف آیندهنگاری، اجرای طرحهای آیندهنگاری ملی، برگزاری رویدادهای آیندهاندیشی، کمک به خطمشیگذاری و ارائه راهکارها، توسعه راهبردی و بینالمللی شبکه آیندهپژوهان و ارزیابی و بهبود عملکرد میشود.
در این نقشه راه پنج اولویت اصلی برای دستیابی به آینده مطلوب برنامه های فرهنگستان علوم پیشنهاد شد: توسعه و ارتقای علوم و فناوریهای نوین، تقویت فرهنگ پژوهش و نوآوری، تسهیل دستیابی به آخرین یافتههای علمی جهانی، مشارکت در سیاستگذاری علم و فناوری و حمایت و تشویق دانشمندان و پژوهشگران برجسته آیندهپژوهی.
انتهای پیام
نظرات