به گزارش ایسنا، چهارمین نشست از سلسلهنشستهای هوش مصنوعی و حقوق اساسی با موضوع «هوش مصنوعی از منظر شخصیت حقوقی» و سخنرانی طاهر حبیبزاده عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق (ع) و دانشآموخته دکتری حقوق فناوری اطلاعات در پژوهشکده شورای نگهبان برگزار شد.
حبیبزاده ابتدا به یکی از مشکلات نظام سیاستگذاری و قانونگذاری در ایران اشاره کرد؛ اینکه در مواجهه با پدیدههای نوظهور عمدتاً یا کمتوجهی نسبت به آن صورت میگیرد یا اینکه مواجههای غیرحرفهای در قبال آن اتفاق میافتد. در سالهای اخیر بسیاری از فناوریهای نوظهور همچون رمزارزها محل بحث بسیاری از مجامع علمی بوده است، اما متأسفانه مواجهه نظام قانونگذاری در این زمینه چندان قابل توجه نیست.
وی در ادامه به ذکر مفاهیم مشابه هوش مانند ذهن، عقل، فکر، درک، قلب، جان و نفس پرداخته و به وجوه ممیز آنها با مقوله هوش مصنوعی و چرایی استفاده از واژه «هوش» در ترکیب «هوش مصنوعی» پرداخت و گفت: یکی از مهمترین این مفاهیم مشابه، فکر است. در فکر عنصر خیال وجود دارد، خلاف هوش که تنها عهدهدار امور محاسباتی است. آلن تورینگ نیز در مقاله معروف خود بر همین عنصر حسابگری در مفهوم هوش تأکید میکند. با این تعریف که فکر پردازش ذهنی توأم با تخیل است میتوان گفت که هوش مصنوعی فاقد فکر است. در این زمینه اشاره به تعریف ماده ۱ قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتیو علائم تجاری که اختراع را محصول فکر انسانی میپندارد جالب توجه است. همچنین مفهوم مشابه دیگر عقل است. عقل عمدتاً ناظر به عمق پردازش است، خلاف هوش که ناظر به سرعت پردازش است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره به اینکه مباحث مربوط به شخصیت هوش مصنوعی نتایج حقوقی از جمله امکان انتساب مسئولیت و مالکیت را به دنبال خواهد داشت به رویکرد اتحادیه اروپا راجع به شخصیت حقوقی هوش مصنوعی پرداخت و افزود: اتحادیه اروپا برای نخستینبار در سال ۲۰۱۷ سخن از شخصیت الکترونیکی – به عنوان سومین نوع از شخصیت در عرض شخصیت حقیقی و حقوقی - سخن گفت اما اعتراضات و اظهارنظر اندیشمندان حوزههای فلسفه، اخلاق، حقوق و حوزههای فنی موجب شد در آخرین سند وضع شده از سوی این اتحادیه در سال ۲۰۲۳، از رویکرد سابق عدول شود.
وی همچنین به اشکال مختلف شخصیت حقوقی همچون شخص حقوقی نص محور، شخص حقوقی عملی و شخص حقوقی ناقص اشاره کرده و به این نکته اشاره کرد که نظام حقوقی ایران تنها شخص حقیقی و شخص حقوقی نص محور را به رسمیت میشناسد. منظور از شخص حقوقی نص محور این است که مصادیق شخصیت حقوقی در نصوص قانونی آمده است و به این ترتیب نبوده که معیارهایی برای شناسایی شخصیت حقوقی ارائه شود و در آینده با سنجش مصادیق با این معیارها، شخصیت حقوقی آن احراز شود.
حبیبزاده در ادامه به یکی از نظریات زیربنای انتساب مسئولیت اشاره کرد. این نظریه مبتنی بر امکان کنترل است، به این معنا که در صورت وجود کنترل سازنده هوش مصنوعی بر کنشها و خروجیهای این سامانه، امکان انتساب مسئولیت به سازنده وجود دارد، همانطور که در مورد حیوانات متعلق به افراد صدق کرده و براساس آن در صورتی که امکان کنترل صاحب حیوان وجود داشته باشد، امکان انتساب مسئولیت به صاحب در فرض ایراد خسارت یا مانند آن وجود دارد. همچنین چنانکه در مورد مسئولیت سکوهای فضای مجازی نیز صدق کرده، امکان نظارت سکو بر محتواهای منتشر شده یا مناسبات برقرارشده در آن و جلوگیری از سوء جریانات وجود دارد و به همین اعتبار امکان انتساب مسئولیت نسبت به صاحبان سکوی یادشده نیز وجود دارد. در مورد هوش مصنوعی نیز هر قدر دامنه نظارت و کنترل سازنده بر آن محدود است؛ اما سازنده میتواند با تدابیری اتخاذ شده در طراحی الگوریتم سامانه هوش مصنوعی یا اقدامات پسینی از بروز سوء جریانات جلوگیری کند.
این صاحبنظر حوزه حقوق فناوری اطلاعات با طرح دو فرض ابداع هوش مصنوعی توسط انسان و تولیدات هوش مصنوعی تفکیک کرده و بر لزوم بررسی حقوقی دولایه مالکیت هوش مصنوعی و مالکیت تولیدات هوش مصنوعی تأکید کرد. از نگاه وی ناگفته پیداست که اگر برای هوش مصنوعی شخصیتی شناسایی نشود، مالکیت آن نیز بلاموضوع است و بنابراین پاسخ به مسئله مالکیت تابع مسئله شخصیت هوش مصنوعی است.
انتهای پیام
نظرات