به گزارش ایسنا، شب چله یا یلدا بلندترین شب سال بوده که برای دورهم بودن آن هم در کنار بزرگترهاست، کسانی که سالها خود در کنار بزرگترهایشان این شب را گذرانده و اکنون فرزندانشان در کنار آنها هستند با این تفاوت که با پیشرفت تکنولوژی کمتر خبر از کرسی و تنقلات ساده است.
شاید شب چله آیینی است که همچنان نامش یدک کشیده میشود اما سادگی و صمیمیتی که آن زمان بود کمتر دیده میشود، چه بسا گرفتاریهای امروز، زمان کمتری را به دور هم بودنها اختصاص میدهد.
چه خوب است این گونه مراسمات را با آیینهایی که گذشته انجام و اکنون به دلایلی کمرنگ شده زنده کنیم تا در کنار هم بودنها و بهره بردن از بزرگترها بیشتر احساس شود و بتوان به نسلهای آینده این مراسمات باشکوه را انتقال داد.
جمعهای کوچک امروز، رنگ و بوی شب چلههای قدیم را ندارد
یکی از شهروندان شهرکردی در گفت و گو با ایسنا در خصوص دورهمیهای خانوادگی، گفت: زمانی که پدر و مادرم در قید حیات بودند به عنوان بزرگتر فامیل در شب چله همه دور هم جمع میشدند و تنها خوراکی روی کرسی توت خشک، نخودچی، کشمش و گندم بو داده بود.
وی بیان کرد: اما اکنون جمعهای خانوادگی کوچک و کوچکتر شده و دیگر شلوغیهای آن شبها به چشم نمیخورد، اگر چه ما خانوادهای پر جمعیت بودیم، البته در شب چله فرزندان و نوهها به منزل ما میآیند و آن شب را دور هم میگذرانیم، اما هر چه جلوتر میرویم رنگ و بوی چله هم کمتر میشود.
این شهروند گفت: شاید یکی از دلایلی که مردم کمتر دور هم جمع میشوند، بحث هزینههاست، وگرنه ما در خانوادههایی بزرگ شدیم که امکاناتی همچون امروز وجود نداشت و در کمال سادگی شب چله یا دیگر شبهای دورهم نشینی را میگذراندیم.
یکی دیگر از شهروندان که از نسل جوان امروز بود، گفت: شب چله که من و خواهر برادرانم به خانه پدر و مادرمان میرویم جمعیتمان هشت نفره است و تعریفهایی که از شب چلههای قدیمی به ما منتقل شده جمعهای شلوغ است، امروزه جمعیت خانوادهها کم شده است، البته دیگر شب چلهای که برایمان تعریف میکردند و ما تنها شنونده آن بودیم، به مشاممان نمیرسد.
گفت و گو؛ حلقه گمشده ما در جشنها و آیینها
عباس قنبری عدیوی، رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه چهارمحالوبختیاری در گفت و گو با ایسنا با اشاره به اینکه فرهنگ ایرانی، فرهنگ زندگی، زیستن و با هم بودن است، اظهار کرد: مفاهیمی همچون نهاد خانواده، جامعه، کارهای گروهی و دسته جمعی که منفعت آنها شامل حال دیگران میشده در اولویت قرار دارد، در حقیقت در فرهنگ ایرانی مفاهیمی ارزش دارد که با جمع و اجتماع انجام شود، بر همین اساس در فرهنگ خود علاقه به دورهم بودنها داریم که باعث میشود جمعهای اجتماعی مردان، زنان، کودکان و جوانان را ایجاد کنیم.
وی افزود: حتی بازی های ایرانی به گونهای طراحی شده که گروهی انجام میشوند و ما علاقمند به چنین بازیهایی هستیم، لذا از این جهت است که در فرهنگ و آموزههای اجتماعی نوع عنصر با هم بودن و در اجتماع بودن تقویت شد، چه بسا پیشینیان ما این فرهنگ را تقویت و بدست ما سپردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان گفت: همه جشنها، آیینها، سنتها و رفتارهای اجتماعی ما بر همین اساس طراحی شده یعنی وقتی نگاه میکنیم میبینیم کارهای گروهی همچون برگزاری عروسی یا جشنهای خانوادگی همه به صورت داوطلبانه در آنها شرکت و نقشآفرینی میکنند، زیرا علاقمندند که شادیها ، مهربانیها و خوبی ها را در کنار هم بگذرانند، حتی در مراسم سوگ یا عزا به صورت گروهی همدردی صورت میگیرد به گونهای که درد و اندوه صاحب عزا کمتر میشود.
رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه چهارمحالوبختیاری بیان کرد: جشنها و آیین های ما ایرانیان بر مبنای گاهشمار زیستی، کشاورزی، اقتصادی، دامداری، تولید و صنعت ماست، مثلا زمانیکه جشن نوروز، سده، مهرگان، چله و سایر جشنها را میبینیم متوجه میشویم که بنیان همه آنها زیستن، اقتصاد، فرهنگ خانواده و با هم بودن و منفعت روحی، جسمی معنوی است.
قنبری با بیان اینکه در شب چله افراد دور یک کرسی جمع میشوند، شعر و شاهنامه میخوانند، فال میگیرند، افسانه میشنوند و تنقلات میل میکنند تا بر سردی و ناتوانی زمستان غلبه کنند، تصریح کرد: طبیعی است که شرایط زمانه تغییر کرده و زمانی مردم از کرسی برای گرمای خانه استفاده میکردند اما امروزه همه در منازل خود از وسایل نوین گرمایشی استفاده میکنند که در این میان متاسفانه با هم بودن ایراد پیدا کرده است.
وی ادامه داد: دلیل آن هجوم فضای مجازی و امکانات نوین فناورانه بوده که موجب شده محدوده با هم بودنها دچار آسیب شود، یعنی افراد به دلیل مشغله کاری، مهاجرتهای پیاپی، گسترش شهرها و زندگیهای آپارتمان نشینی و ارتباط کمتر افراد منجر به فاصله گرفتنها شده است.
رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه چهارمحال و بختیاری تاکید کرد: جشنها و آیینهای ما به قوت خود باقی است اما با هم بودن است که تحت تاثیر و دستخوش تغییر شرایط قرار گرفته و دچار آسیب شده است.
قنبری اضافه کرد: برای اینکه با هم بودن و در کنار هم بودن را دوباره زنده کنیم و به آرزوها، خواستهها و آرمانهای اجتماعی، معنوی و عقلانی خود دست یابیم باید عنصر خانواده، با هم بودن و تعاون، احترام به بزرگترها را تقویت کنیم ، وقتی به بزرگترهای خانواده احترام بگذاریم و با همه مشغلهها، سختیها و گرفتاریهایی که وجود دارد تلفن همراه را کنار بگذاریم، ساعاتی را دور یکدیگر جمع شویم و از در کنار هم بودن و هم صحبتی لذت ببریم، لذا گفت و گو کردنها موجب انتقال مهرورزی و با هم بودنهای سودمند میشود.
وی تاکید کرد: از نظر بنده، گمشده ما در این جشنها و آیینها گفت و گو و ابراز محبت صادقانه است، شاید پیامکها نتوانند پیام محبتآمیز را انتقال دهند، لذا لازم است ارتباطات چهره به چهره و صله رحم به دور از تجملات، تشریفات و چشم و هم چشمیها به جا آوریم و با کمترین امکانات و خوراکیها در کنار هم باشیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان افزود: باید به گونه دیگر به زندگی نگاه کنیم، یعنی زندگی را با همان مفاهیم صادقانه خود دوست داشته باشیم، در صورتیکه این ارتباطات انجام شود، حتی اگر کدورت و ناراحتی باشد برطرف خواهد شد، اما اگر کنار هم نباشیم و کیلومترها با یکدیگر فاصله داشته باشیم این عادت نادرست به فرزندانمان منتقل میشود و با نسلی سر و کار داریم که این نسل نمیتواند انتقالدهنده مهربانی، با هم بودن و همیاری باشد.
قنبری به اصالتها، زیرساختهای فرهنگ ایرانی، اقوام، طوایف، ایلات، عشایر روستاییان اشاره کرد و گفت: باید این رنگارنگی را در اقوام و فرهنگهایمان را داشته باشیم یعنی گویشها، زبانها و اقوام وجود داشته باشد و آداب و رسوم، فرهنگ و زبان خود را حفظ کنیم، چه بسا لازم است به فرهنگ ملی، انسانی و دینی نیز پایبند باشیم در این صورت متوجه میشویم زندگی بسیار زیباتر از آن چیزی است که تصور میکنیم، زیباتر از آن چیزی که بخواهیم حد و مرزهای نادرست تعیین کنیم.
انتهای پیام
نظرات