به گزارش ایسنا، رسانه انگلیسی در مقالهای با اشاره به سیاستهای انزواطلبانه «دونالد ترامپ» رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، به بررسی تبعات روی کار آمدن ترامپ برای روابط آمریکا با متحدانش پرداخت و چند سناریوی احتمالی برای نظم جهانی لیبرال ارائه کرد.
به گزارش روزنامه «فایننشال تایمز»، «ایوو دالدر»، عضو شورای امور جهانی شیکاگو میگوید بزرگترین تهدید برای نظم جهانی کنونی نه از چین و روسیه بلکه از دولت ترامپ ناشی میشود.
بر اساس این گزارش، متحدان آمریکا از جمله انگلیس، ژاپن، کانادا، کره جنوبی آلمان و تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا بیش از همه این تهدید را احساس میکنند، زیرا آنها به بازارهای باز آمریکا و تضمینهای امنیتی این کشور عادت کردهاند.
ترامپ گفته است که حتی نزدیکترین متحدان واشنگتن هم از تعرفههای گمرکی مصون نیستند. او حتی بند پنجم اساسنامه ناتو که زیربنای مفهوم امنیت جمعی این ائتلاف نظامی است را زیر سوال برده و گفته است که اگر اعضای ناتو سهم بیشتری از بار این ائتلاف را به دوش نکشند، آمریکا حتی در برابر حمله مستقیم روسیه از آنها محافظت نخواهد کرد.
اظهارات ترامپ به عنوان رئیسجمهور کشوری که حامی اصلی نظم جهانی لیبرال بوده، شوک بزرگی به متحدان آمریکا وارد کرده و آنها میدانند اگر مواضع واشنگتن تغییر کند، باید استراتژیهای امنیتی و اقتصادی خود را تغییر دهند.
برخی از این کشورها از همین حالا سعی دارند خطرات احتمالی را مدیریت کنند. ژاپن بودجه دفاعی خود را افزایش داده و به دنبال گسترش روابط با قدرتهای منطقهای مانند استرالیا و هند است. آلمان هم در اتکای خود به تضمینهای امنیتی آمریکا بازنگری کرده و به گسترش استقلال امنیتی اروپا توجه بیشتری نشان داده است.
جدای از متحدان واشنگتن، بسیاری از سیاستمداران آمریکایی هم با مواضع ترامپ نسبت به اتحادها و نهادهای سنتی آمریکایی مخالف هستند، نهادهایی که از زمان جنگ جهانی دوم تا امروز پایههای سیاست خارجی ایالات متحده را بنا نهادهاند.
تکاپوی متحدان آمریکا برای تطبیق با شرایط جدید
به گزارش فایننشال تایمز، حتی اگر ترامپ تغییر بنیادینی در سیاست خارجه آمریکا اعمال نکند، جهان از همین حالا شروع به تغییر کرده است؛ زیرا به چالش کشیده شدن بنیانهای نظم جهانی لیبرال از سوی یکی از روسای جمهور آمریکا به تنهایی نشان دهنده تغییری عمیق در سیاست جهانی است.
تهدیدی که ترامپ برای منافع متحدان آمریکا ایجاد میکند از همین حالا بحثهای تندی را در برخی از این کشورها به جریان انداخته است. وزیر دارایی کانادا که در ماه میلادی جاری از مقام خود کنارهگیری کرد، گفت نخستوزیر این کشور در شناسایی و پذیرش تهدید انزواطلبی ترامپ علیه اقتصاد کانادا ناتوان است. او با اشاره به احتمال وضع تعرفههای ۲۵ درصدی بر تجارت آمریکا و کانادا، گفت کانادا باید منابع مالی خود را برای «جنگ تعرفهها» حفظ کند.
به گزارش فایننشال تایمز، متحدان آمریکا نمیدانند که آیا باید به تعرفههای ترامپ واکنش نشان دهند یا خیر، زیرا آنها اساساً نمیدانند در فکر ترامپ چه میگذرد. برخی بر این باورند که تهدیدهای ترامپ صرفاً یک تاکتیک مذاکرهای است؛ اما برخی هم او را یک چهره انقلابی میبینند که میخواهد وضع موجود را به کلی تغییر دهد.
بر اساس این گزارش، اگر ترامپ پا را از حد فراتر بگذارد، ممکن است اتحادیه اروپا واکنش نشان دهد. اما این در مورد همه متحدان آمریکا صادق نیست، از جمله انگلیس و ژاپن، کشورهایی که در تجارت خود با ایالات متحده مازاد تجاری دارند و ممکن است از تعرفههای ترامپ در امان بمانند.
با این حال اگر واشنگتن قصد داشته باشد در تجارت خود با لندن هم تعرفههای سنگینی وضع کند، رابطه امنیتی انگلیس و آمریکا به لندن اجازه نمیدهد که واکنش شدیدی نشان داده و وارد یک جنگ تجاری شود. ژاپن هم به دلیل وابستگی فراوان به حمایتهای نظامی آمریکا، قصد ورود به جنگ اقتصادی با واشنگتن را ندارد.
ترامپ، شی و پوتین، دشمنان نظم جهانی لیبرال
به گزارش فایننشال تایمز، «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه و «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین هم درست مانند ترامپ به دنبال از بین بردن نظم جهانی لیبرال هستند، اما آنها برخلاف ترامپ قصد دارند قدرت آمریکا را کاهش دهند.
رسانه انگلیسی با اشاره به مناقشه تایوان و تلاش پکن برای احیای کنترل بر این جزیره خودگردان، مدعی شد که روی کار آمدن ترامپ و احتمال کاهش ماجراجوییهای ایالات متحده در دیگر نقاط جهان، باعث شده تا رهبران روسیه و چین گامهای جسورانهتری بردارند. به اذعان رسانه انگلیسی ایالات متحده در حال عقب نشینی است و اتحادها و موازنههای قدرت که از پایان جنگ جهانی دوم پابرجا بودهاند حالا تحت فشار بیسابقهای قرار گرفتهاند.
فایننشال تایمز نوشت با توجه به عوامل گوناگونی که ممکن است در تحولات آتی نقش داشته باشد، اذعان کرد که نمیتوان پیشبینی دقیقی از جریان امور ارائه کرد، اما پنج سناریوی مختلف مطرح است که احتمال تحقق آنها بیشتر است. در ادامه این پنج سناریوی احتمالی را بررسی میکنیم.
معامله قدرتهای بزرگ
در این سناریو، ترامپ روحیه معاملهگری ترامپ و عزم او برای اجتناب از ورود به جنگ ایالات متحده را به سمت یک معامله بزرگ جدید با روسیه و چین سوق میدهد. واشنگتن بهصورت ضمنی از ورود به درگیریهای منطقهای روسیه و چین خودداری کرده و گسترش سلطه در منطقه خود را در اولویت قرار میدهد، از جمله با اعمال فشار بر کانادا و مکزیک و همچنین به دست آوردن کنترل کانال «پاناما» و جزیره «گرینلند» که در حال حاضر در کنترل کشورهای پاناما و دانمارک هستند.
به گزارش فایننشال تایمز، در این حالت ترامپ بدون ارائه تضمینهای امنیتی، اوکراین را به امضای توافق صلح وادار میکند و پس از کاهش تحریمهای اقتصادی علیه روسیه، پوتین به عمارت شخصی ترامپ در مارالاگو دعوت خواهد شد. همچنین ممکن است ترامپ در ازای دریافت مزیت تجاری برای شرکتهای آمریکایی، تعرفههای وضعشده بر تجارت با چین را کاهش داده و از موضع سفت و سخت آمریکا در دفاع از جزیره خودگردان تایوان فاصله بگیرد. متحدان ایالات متحده در اروپا و آسیا نیز نسبت به واشنگتن بیاعتماد شده و به دنبال استقلال در تضمین امنیت خود خواهند بود.
جنگ تصادفی
در این حالت کشورهای غربی درگیر یک جنگ تجاری میشوند و با ظهور نیروهای پوپولیستی که هم به ترامپ و هم به پوتین نزدیک هستند، بیثباتی سیاسی در اروپا گسترش مییابد. جنگ اوکراین با برقراری آتشبس به پایان میرسد، اما در اروپا این نگرانی وجود دارد که روسیه روزی جنگ را از سر بگیرد. با این حال، ترامپ مکرراً با اظهارات خود نشان میدهد که آمریکا دیگر از متحدانش دفاع نخواهد کرد. سپس چین، روسیه یا کره شمالی به مقابله با سلطه غرب در آسیا و اروپا میپردازند و در نهایت پای آمریکا به این درگیری باز میشود، همانطور که ۲ بار در قرن بیستم اتفاق افتاده است.
جهانیسازی بدون آمریکا
در این سناریو، آمریکا با وضع تعرفههای سنگین، به دور خود یک دیوار میکشد و سازمان تجارت جهانی را ترک میکند. قیمتها در آمریکا افزایش مییابد و کالاها بیکیفیتتر میشوند. در مقابل، بقیه کشورهای جهان ائتلافهای اقتصادی تشکیل داده و نیاز خود به آمریکا را از بین میبرند. اتحادیه اروپا توافق تجارت جدیدی با آمریکای لاتین تصویب میکند و با هند و چین هم توافقهای تازهای امضا میکند. اروپا همچنین بازار خود را به روی خودروهای برقی چین و فناوریهای سبز باز میکند و در ازای آن، چین کارخانههایی را در سراسر اتحادیه اروپا مستقر میکند رویکرد تهاجمی روسیه در قبال اروپا هم تلطیف میشود. استفاده از دلار به عنوان ارز جهانی کاهش یافته و تعداد اعضا و نفوذ گروه بریکس افزایش مییابد.
آنارشی
در این وضعیت، آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا از درگیری مستقیم اجتناب میکنند، اما سیاستهای انزواطلبانه ترامپ در تجارت، امنیت و نهادهای بینالمللی موجب بروز یک خلا در رهبری جهانی میشود. در این صورت، رشد اقتصادی در سراسر جهان سرکوب میشود و کشورهایی مانند سودان و میانمار شاهد افزایش درگیریهای داخلی خواهند بود. سازمان ملل در نتیجه رقابت قدرتهای بزرگ تضعیف میشود و توانایی مداخله ندارد. در این حین، تقابل قدرتهای منطقهای بر سر منافع و منابع موجب گسترش تنشها میشود. با تشدید بیثباتی و خشونت در کشورهایی مانند هائیتی، جریان مهاجران به غرب افزایش مییابد و در این وضعیت است که احزاب پوپولیست در فضایی از بیثباتی اجتماعی و اقتصادی شکوفا میشوند.
ترامپ پیروز میشود
اعتقاد راسخ ترامپ به سیاست «اول آمریکا» جواب میدهد و سرمایهها بهسوی ایالات متحده گسیل میشود، امری که موجب افزایش برتری این کشور در فناوری و امور مالی خواهد بود. اروپاییها و ژاپنیها هم به شدت بر دفاع خود سرمایهگذاری کرده و روسیه و چین را عقب میرانند. تعرفههای آمریکایی موجب کاهش قابلتوجه رشد چین شده و نظام چینی را به بحران میکشاند. رسانه انگلیسی همچنین گزارش داد که در این سناریو، حکومت ایران با کمک فشار نظامی و اقتصادی سقوط میکند و جایگاه ترامپ در داخل و خارج از آمریکا ارتقا مییابد. بازار سهام ایالات متحده رشد چشمگیری میکند و مخالفان ترامپ به زندان میافتند.
رسانه انگلیسی در انتها تاکید کرد که واقعیت تحولات چهار سال آینده ممکن است ترکیبی از تمامی موارد بالا باشد، نه فقط یکی از این پنج سناریو. نکته روشن این است که نظم جهانی لیبرال تحت رهبری آمریکا به چالش کشیده شده و جهان یک دوره گذار را طی میکند.
انتهای پیام
نظرات