تصور کنید صبح از خواب بیدار میشوید، آماده رفتن به محل کار یا دانشگاه هستید، اما همین که در خانه را باز میکنید، انگار شهر مقابل شما دیوار شده است. پیادهروها آنقدر بلندند که عبور از آنها غیرممکن است. هیچ وسیلهای برای سوار شدن به اتوبوس وجود ندارد و اگر هم بخواهید به یک اداره دولتی بروید، اولین چیزی که به شما خوشآمد میگوید، پله بلند است، نه یک ورودی مناسب. حالا تصور کنید که این کابوس، برای بعضی از شهروندان، نه یک اتفاق موقتی، بلکه اتفاقی برای همه روزها و سالهای زندگیشان است.
زندگی برای افرادی که از ویلچر استفاده میکنند، نابینا هستند یا محدودیتهای حرکتی دارند، پر از موانعی است که دیگران حتی به آنها فکر هم نمیکنند. موانعی که گاهی نه بهخاطر پیچیدگیهای فنی، بلکه صرفاً به دلیل بیتوجهی و نادیده گرفتن یک گروه از جامعه ایجاد شدهاند.
برای افراد دارای معلولیت، هر حرکت در شهر، میتواند شبیه عبور از یک مسیر پر از مانع باشد. موانعی که شاید دیگران متوجه آنها نشوند اما برای کسی که از ویلچر استفاده میکند، برای نابینایی که به راهنماهای صوتی نیاز دارد، یا برای فردی که دچار مشکلات حرکتی است، میتوانند تفاوت بین داشتن یک زندگی عادی و احساس طردشدگی از جامعه باشند.
شهری که بعضیها را نمیبیند
وقتی خیابانها باریکتر از عبور یک ویلچر میشوند، وقتی چراغهای راهنمایی برای نابینایان خاموش میمانند، وقتی پلههای بلند ورودی ساختمانها، مسیری را برای همیشه مسدود میکنند، آنوقت این شهر برای همه نیست. مناسبسازی شهری، فقط یک امتیاز یا لطف نیست بلکه یک حق اساسی برای میلیونها شهروندی است که هر روز با موانع نامرئی اما واقعی روبهرو هستند.
شهر باید خانه همه شهروندانش باشد، اما برای خیلیها، همین خانه پر از موانعی است که دیگران نمیبینند. پلههایی که در ورودی ساختمانها انتظار میکشند، پیادهروهایی که به بنبست میرسند، ایستگاههایی که هیچ راهی برای رسیدن به آنها نیست؛ اینها مشکلاتی هستند که شاید برای بسیاری بیاهمیت به نظر برسند، اما برای عدهای، تفاوت بین زندگی مستقل و خانهنشینیاند. مناسبسازی، فقط اضافه کردن رمپ و آسانسور نیست؛ بلکه یک تغییر نگاه است. آیا ما شهری ساختهایم که واقعاً برای همه باشد؟
مناسبسازی یعنی دیدن این افراد، یعنی احترام گذاشتن به حق طبیعی آنها برای زندگی مستقل، برای حرکت بدون کمک دیگران، برای بودن در کنار همه، نه در انزوا و تنهایی.
پیادهروها برای من دیوارند
امیر، ۲۸ ساله و کارشناس نرمافزار که از ویلچر استفاده میکند، به خبرنگار ایسنا میگوید: خانه ما در مرکز شهر است، اما هر بار که از خانه خارج میشوم، گویی با یک مانع جدیدی روبهرو هستم، یا پیادهروها شیب مناسبی ندارند، یا جلوی آنها ماشین پارک شده است، یا اینکه ارتفاع جداول اجازه عبور نمیدهد. حتی در بسیاری از ادارات دولتی، رمپهای استاندارد وجود ندارد. انگار شهر برای ما طراحی نشده است.
او توضیح میدهد: گاهی وقتی در شهر تردد میکنم، به مطب پزشک میروم و یا حتی برای خرید به یک پاساژ میخواهم مراجعه کنم با دیدن موانع ریز و درشت در دلم میگویم آیا این شهر مرا نمیبیند و این یعنی محدود شدن در خانه!
نابینایان در شهر گم میشوند
سارا که دانشجوی حقوق بوده و نابینا است، از چالشهای روزمرهاش به خبرنگار ایسنا میگوید: خطوط برجسته هدایت نابینایان در پیادهروها یا ناقصاند یا در میانه مسیر قطع و گاهی هم دقیقاً به یک تیر چراغ برق ختم میشوند! عبور از خیابانها به دلیل نبود علائم صوتی در چراغهای راهنمایی، همیشه برایم پرخطر است.
او معتقد است که نداشتن آگاهی عمومی نیز مشکلساز است و در این باره میگوید: گاهی رانندگان به صدای عصای سفید واکنش نشان نمیدهند یا افراد بدون درک شرایط، در مسیرمان سد ایجاد میکنند.
لیلا، ۳۵ ساله، سالها است که با ویلچر زندگی میکند. او نیز به خبرنگار ایسنا میگوید: خیلی از مغازهها و فروشگاهها پله دارند. حتی اگر یک پله کوچک هم باشد، من نمیتوانم وارد شوم. همیشه باید از کسی بخواهم که به جای من خرید کند. فکرش را بکن، این یعنی حتی برای سادهترین کارها هم به دیگران وابستهام.
او با بیان اینکه بسیاری از فضاهای عمومی، مثل بانکها و مراکز درمانی، مناسبسازی نشدهاند، میافزاید: یک بار برای کار بانکی به یک شعبه رفتم، اما هیچ راهی برای ورود نداشتم. مجبور شدم از یک رهگذر خواهش کنم که مدارکم را ببرد داخل و کارم را انجام دهد. حس بدی بود. انگار خودم وجود نداشتم، فقط مدارکم مهم بودند.
چرا مناسبسازی یک ضرورت است؟
بر اساس آمارهای جهانی، حدود ۱۵ درصد از جمعیت دنیا دارای نوعی معلولیت هستند. این رقم نشان میدهد که مناسبسازی فضاهای عمومی فقط برای یک گروه کوچک از جامعه نیست، بلکه به افزایش کیفیت زندگی میلیونها نفر کمک میکند.
مناسبسازی نهتنها زندگی را برای افراد دارای معلولیت آسانتر میکند، بلکه برای سالمندان، مادران دارای کالسکه و حتی مسافران با بار سنگین نیز مفید است. شهر بدون موانع یعنی شهری برای همه.
از مهمترین راهحلهای عملی برای اجرای هر چه بهتر مناسبسازی در استان میتوان به اجرای قوانین موجود، آموزش عمومی، ایجاد مشوق برای بخش خصوصی و استفاده از فناوریهای نوین اشاره کرد.
شهری برای همه، نه برای برخی
یک شهر بدون موانع، یعنی شهری که به همه شهروندان خود احترام میگذارد. مناسبسازی، نه یک لطف بلکه یک ضرورت است که اگر اجرا شود، زندگی را برای همه شهروندان - نه فقط افراد دارای معلولیت - آسانتر خواهد کرد.
سارا در پایان گفتوگو جملهای گفت که شاید تلنگری برای همه باشد برای من و مسئولان، ما نمیخواهیم لطفی در حقمان شود، فقط میخواهیم دیده شویم!
این گزارش بدون استفاده از پاسخهای مسئولان و اقداماتی که انجام شده یا قرار است انجام شود، تهیه شد تا این بار فقط درد و دل معلولان بیان شود تا این حرفها در پس وعدههای مسئولان گم نشد.
انتهای پیام
نظرات