• دوشنبه / ۴ فروردین ۱۴۰۴ / ۱۱:۲۰
  • دسته‌بندی: مازندران
  • کد خبر: 1404010401388
  • خبرنگار : 51023

اینجا مازندران، دیار علویان، به افق لیلة القدر

اینجا مازندران، دیار علویان، به افق لیلة القدر

ایسنا/مازندران «اینجا مازندران است دیار علویان به افق لیلة القدر»، دل‌های شیدای مازنی هم با تپش‌های قلب عالم امکان همراه می‌شود و با غروب آفتاب و طنین صوت اذان مغرب سفره‌های افطاری «اللهم لک صمت و علی رزقک افطرت» را نوش می‌کنند، حالا دیگر وقت آن است که جلوه‌ای از محشر خودنمایی کند، مردم تبرستان از هر جنس و صنف و دسته‌ای به سمت میقات به راه می‌افتند تا با اشک چشم، مژگان خیس و زمزمه «الغوث الغوث» آب و جاروب کنند محل نزول ملائکه را.

نفس‌های زمین در سینه حبس شده، ضربان قلبش تند می‌زند و ثانیه‌ها را می‌شمارد، شب بیست و سوم ماه رمضان میهمانی بزرگی را در پهنه خود تجربه کرد، یک میهمانی به وسعت لاهوت، در این شب عالم ناسوت هوای ملکوت را به خود گرفت، طبق قرار همه فرشتگان آسمانی به حکم «تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» بیایند و رحمت پروردگار را به زمینیان ارزانی کنند.

چشمانم را می‌بندم و خودم را در مساجد و تکایا و بقاع متبرکه و گلزارهای لاله گون شهدای مازندران می‌چرخانم تا به منزلگاهی که صاحب امشب برایم تقدیر کرده سکنی گزینم، و دریابم به لطف بیکران «غفار الذنوب» ساحل امن مغفرت را.

خاطرات ابراهیم

ابراهیم سیار مربی تیم ملی اسکیت جمهوری اسلامی ایران است از تهران آمده، اما بدون تکلف در مسجد جامع زیراب برای سومین شب پیاپی و با خنده‌های معروفش در میان مردم قرار گرفته.

او مدتی‌ست که به نونهالان و نوجوانان شهر به صورت رایگان آموزش اسکیت می‌دهد اما یادش نرفته که بقول اهل محل، بچه مسجد جامع است.

از کودکی در محیط مسجد بود در کنار دیگر بچه‌های محله، محل بازی‌شان حیاط مسجد بود، خاطرات بسیاری دارد تلخ و شیرین، حتی تشییع برادرش سردار شهید غدیر سیار جانشین لشکر محمد رسول الله در جوار مسجد بود، پدر و مادرش را نیز از کنار همین مسجد به خانه ابدی در امامزاده زین العابدین بدرقه کرد، خاطرات شیرین هم کم ندارد.

اینجا مازندران، دیار علویان، به افق لیلة القدر

ابراهیم بعد از اتمام دعای جوشن کبیر با چند جوان بر می‌خیزند و قرآن را برای بر سر نهادن با احترام و ادب توام با اشتیاق، بین دیگران تقسیم می‌کنند، اصلا برایش عنوان مربی تیم ملی ملاک نیست می‌گوید؛ ما بچه‌های مسجدیم و با افتخار همچون دوران کودکی و جوانی در خانه خدا خدمت می‌کنم.

چراغ‌های روشنایی خاموش شده، نور قرمز رنگی فضای مسجد را خاص کرده، ابراهیم را در دو قدمی می‌بینم که شانه‌هایش می‌لرزد و با نغمه «الهی العفو» آسمان را در آغوش کشیده.

سالی که نکوست، برای سید علی

سید علی قربانی ورزشکار رشته دو میدانی‌ست، تا بحال دو مرتبه در مسابقات کشوری مقام آورده آن هم به رنگ نقره، قامتی استوار، چهره‌ای بشاش و دوست داشتنی، خیلی هم مهربان، آنقدر قربان صدقه می‌رود که نمی‌دانی این همه محبت را کجای دلت جای دهی، سید علی که از خانواده شهداست و برادرزاده شهید سید عباس قربانی خواجه‌کلایی به معنویات و عبادت همراه با تلاوت قرآن توجه ویژه‌ای دارد، شب‌های قدرهم برایش بقول ورزشکاران فینال عاشقی در محضر «رب العالمین» است.

می‌گوید؛ امسال خیلی برای شب‌های قدر لحظه شماری کردم، اصلا امسال خیلی نیاز داشتم که شب‌های قدر را درک کنم تا حال دلم خوب خوب خوب شود، حالا که به شب بیست و سوم رسیدم سرشار از انرژی معنوی پروردگار هستم و از خداوند ممنونم که مرا در میقات عاشقانه این شب‌ها کنار بندگانش پذیرفت و اجازه داد با او راز و نیاز کنم، با ذوقی خاص و صفای جوانی ادامه داد سالی که نکوست از بهارش پیداست، یاعلی مدد.

اینجا مازندران، دیار علویان، به افق لیلة القدر

اتاق‌های فکر کفر و الحاد با رسانه‌های متعددشان دقیقا شده‌اند مثال آن کسی است که می‌گویند: با دوک نخ ریسی می‌نشست و نخ تولید می‌کرد، بعد هر چه رشته بود را پنبه می‌کرد، این‌ها نمی‌دانند که فرزندان این سرزمین با نام علی دیده به عالم گشودند و دست از دین و آیین امیرالمومنین علیه السلام که اسلام ناب و مکتب تشیع است، بر نمی‌دارند تا آخرین نفس.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha