به گزارش ایسنا، دیپلماسی نامتعارف «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا زنگ خطر را در سراسر جهان و بهویژه در واشنگتن به صدا درآورده است. درحالیکه بسیاری از نخبگان سیاسی در آمریکا از احتمال چرخش سیاست خارجی آمریکا به سمت روسیه بهتزدهاند، برخی مقامات داخلی دولت ترامپ از یک برنامه بلندپروازانه برای ایجاد شکاف میان مسکو و پکن سخن گفتهاند.
اندیشکده «مؤسسه کشورداری مسئولانه کویینسی» در مقالهای به شرح زوایا و ابعاد این راهبرد احتمالی دولت ایالات متحده پرداخته و آن را بسیار دشوار و حتی غیرممکن ارزیابی کرده است.
بر اساس این گزارش، بسیاری از نخبههای سیاسی از احتمال اجرای یک مانور موسوم به «نیکسون معکوس» سخن میگویند؛ حرکتی که هدف آن، شکلدهی به توازن قوا در جهان به نفع آمریکاست. اما آیا چنین کاری شدنی است؟
در سال ۱۹۷۲، «ریچارد نیکسون»، رئیسجمهور وقت آمریکا با سفر تاریخی خود به چین، به ۲۵ سال قطع رابطه میان واشنگتن و پکن پایان داد. زمینه این دیپلماسی سالها پیشتر و در سال ۱۹۶۹ با درگیریهای خونین در مرز چین و شوروی فراهم شده بود. این شکاف میان ۲ غول کمونیستی اوراسیا، دروازهای را برای نیکسون گشود که به تامین منافع ایالات متحده کمک کرد.
حرکت قاطع نیکسون در شطرنج میان قدرتهای جهانی، ضربهای سنگین به اتحاد جماهیر شوروی وارد کرد؛ زیرا از آن پس، کرملین باید همزمان با بلوکهای قدرتمند نظامی در ۲ جبهه غربی و شرقی خود مواجه میشد. در دهه ۱۹۸۰ نیز مشخص شد که ترکیب فناوری پیشرفته آمریکا و جمعیت عظیم و اشتیاق چین برای نوسازی، اتحاد جماهیر شوروی را بهشدت نگران کرده است.
اما آیا تلاشهای امروز ترامپ برای نزدیکی به کرملین میتواند تحولی به همین اندازه مهم در سیاست جهانی ایجاد کند؟ به گزارش کویینسی، چنین نتیجهای بعید به نظر میرسد. فراتر از دشمنی عمیق میان واشنگتن و مسکو، یک عامل مهم دیگر نیز وجود دارد: پیوند گسترده و مستحکمی که میان چین و روسیه برقرار است.

برخی کارشناسان غربی میگویند که نزدیکی روسیه و چین یک اتحاد مصلحتی است و جدایی آنها غیرممکن نیست. آنها با بیان اینکه تنشهایی در این رابطه وجود دارد، به مسائل زیستمحیطی مثل بهرهبرداری شدید از جنگلهای سیبری برای بازار چین و اختلافنظرها در سیاست خارجی مانند نحوه تعامل با هند یا ویتنام اشاره میکنند. پکن همچنین از این مسئله ناراضی است که روسیه به رقبای منطقهای چین سلاح میفروشد.
علاوه بر این، چین و شوروی در گذشته درگیریهای تاریخی شدیدی داشتهاند و بسیاری از کارشناسان نیز باور دارند که نابرابری آشکار قدرت میان مسکو و پکن، میتواند منبعی برای گسترش بیثباتی باشد.
با این حال، پکن و مسکو رویهمرفته رابطهای مستحکم دارند. در این گزارش آمده است: «تجارت چین و روسیه در سالهای اخیر شکوفا شده و بازار وسیع چین به روسیه اجازه داده که صادرات خود را پس از تحریمهای اروپا، به سوی چین سوق دهد. این امر ضمن تأمین انرژی ارزان برای پکن، بهویژه در شرایط تحریمهای سنگین پس از سال ۲۰۲۲، نقش کلیدی در تثبیت اقتصاد روسیه داشته است.»
اما نقش چین تنها به حمایت مالی و جبران بازار مصرف روسیه محدود نبوده است. پکن در تامین تجهیزات کلیدی برای جنگ و کمکهای تدارکاتی هم از روسیه حمایت کرده است.
به ادعای اندیشکده آمریکایی، بیلهای مکانیکی چینی در احداث خط دفاعی «سوروویکین» که حمله تابستان ۲۰۲۳ اوکراین برای رسیدن به دریای آزوف را ناکام گذاشت، نقش قابلتوجهی ایفا کردهاند. همچنین، مقامات و کارشناسان چینی همواره اظهاراتی در حمایت از کرملین در نبردش با غرب ارائه دادهاند.
چین از ارسال سلاحهای کشنده به روسیه خودداری کرده، اما تمرینهای نظامی مشترک منظم با روسیه را ادامه داده است؛ تمرینهایی که اکنون بهطور معمول شامل نیروهای راهبردی و نیروهای نامنظم هر ۲ کشور میشود. در اکتبر ۲۰۲۴، نیروهای گارد ساحلی چین و روسیه برای نخستینبار در تنگه برینگ در نزدیکی سواحل آلاسکا گشت مشترکی برگزار کردند.

منطقه شمالگان اکنون به عرصهای برای همکاری چندبعدی میان چین و روسیه تبدیل شده که در آن منافع ۲ کشور همراستا است: چین در پی منابع طبیعی است و روسیه بهشدت به سرمایه و تخصص فنی برای توسعه «شمال دور» خود نیاز دارد.
نکته قابلتوجه این است که همکاری چین و روسیه اکنون گاه شامل کشورهای ثالث نیز میشود، از جمله ایران. یک تحلیل دانشگاهی چینی در سال ۲۰۲۴ همچنین نشان میدهد که فشار ناشی از «هژمونی دریایی ایالات متحده» بهطور همزمان در دریای سیاه و دریای چین جنوبی احساس میشود؛ تحلیلی که نشاندهنده اشتراک واقعی در دیدگاه راهبردی پکن و مسکو است.
به اذعان اندیشکده آمریکایی، دلایل منطقی زیادی برای بهبود روابط واشنگتن و مسکو وجود دارد. نخست، ضرورت انسانی برای پایان دادن به خونریزی هولناک در اوکراین مطرح است.
دومین دلیل این است که بهترین راه برای کاهش خطر جنگ هستهای و مهار اشاعه تسلیحات هستهای، احیای سازوکارهای کنترل تسلیحات از طریق بهبود روابط میان قدرتهای اصلی هستهای، یعنی روسیه و آمریکاست.
علاوه بر این، در صورت بهبود روابط مسکو و واشنگتن، این احتمال وجود دارد که وابستگی مسکو به پکن کاهش یافته و احتمال انتقال فناوریهای نظامی پیشرفته روسیه - از جمله زیردریاییهای هستهای و فناوری ساخت سلاحهای هستهای - به پکن، کمتر شود.
با این همه، کویینسی اعلام کرده است که با توجه به حوزههای همکاری گسترده میان روسیه و چین، این ۲ کشور پیوندی عمیق دارند که بهسادگی گسسته نخواهد شد. این یعنی موفقیت راهبرد «نیکسون معکوس» در هالهای از ابهام قرار دارد.
انتهای پیام
نظرات