علی حقیزاده در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: بحران آب در ایران، دیگر یک پیشبینی یا هشدار نیست، بلکه واقعیتی جاری و ملموس است که آثارش در همه ابعاد زندگی ایرانیان از کشاورزی گرفته تا امنیت غذایی، محیطزیست، اقتصاد محلی و حتی پایداری اجتماعی و جمعیتی دیده میشود.
وی با بیان اینکه ایران با قرار گرفتن در منطقهای خشک و نیمهخشک، از محدودیت ذاتی در منابع آبی رنج میبرد، افزود: آنچه بحران را به مرز ناپایداری رسانده، نه اقلیم، بلکه الگوهای ناکارآمد حکمرانی، برداشتهای اسطورهای از توسعه و سیاستگذاریهای معیوب است.
فرونشست زمین در صدها دشت کشور
این استاد تمام مهندسی منابع آب دانشگاه لرستان با بیان اینکه بررسی دادههای رسمی وزارت نیرو و منابع تحقیقاتی نشان میدهد هماکنون تقاضای سالانه آب کشور حدود ۱۰۳.۶ میلیارد مترمکعب و منابع تجدیدپذیر در حدود ۸۱.۹ میلیارد مترمکعب است و این به معنای یک ناترازی ساختاری به میزان ۲۲ میلیارد مترمکعب در هر سال است، تصریح کرد: در کنار این ناترازی، در چهار دهه اخیر، بیش از ۱۴۰ میلیارد مترمکعب از منابع آب زیرزمینی بیش از ظرفیت تجدید، برداشت شده که منجر به افت شدید سطح آب و فرونشست زمین در صدها دشت کشور شده است به طوری که سازمان زمینشناسی، فرونشست تا ۳۶ سانتیمتر در سال در برخی دشتها (از جمله دشت مهیار، همدان، شهریار، قزوین و ورامین) را اعلام کرده است رقمی که از استانداردهای جهانی عبور کرده و وارد مرز "خطر قطعی زیرساختها" شده است.
حقیزاده با اشاره به اینکه انتقال آب بین حوضهای و چالشهای آن یکی از رویکردهای غالب در مدیریت منابع آب ایران است، ادامه داد: در این راستا، پروژههایی همچون انتقال آب از حوضههای پرآب به حوضههای کمآب طراحی و اجرا شده و این درحالیست که هنوز هم سیاست انتقال آب بینحوضهای برای توسعه صنایع آببر در مناطق خشک ایران، با وجود هزینههای گزاف و پیامدهای زیستمحیطی شدید، همچنان ادامه دارد.
وی اضافه کرد: دادهها نشان میدهد بیش از ۷۰ درصد از این انتقالها به مناطق کویری و کمآب اختصاص یافته است، در حالیکه هر مترمکعب آب انتقالی سه تا پنج برابر آب استحصالی در محل هزینه دربردارد و موضوع نه تنها موجب خشکشدن تالابها و رودخانههای مناطق مبدأ شده، بلکه به شوری شدید آبهای زیرزمینی در مناطق مقصد مانند استان اصفهان، یزد و کرمان و... انجامیده است.
پدیدهای نوظهور به نام مهاجرتهای آبی
این استاد تمام مهندسی منابع آب دانشگاه لرستان اضافه کرد: خشک شدن تالابها، کاهش کیفیت آب شرب در بسیاری از مناطق جنوبی و شرقی، درگیریهای محلی و منطقهای بر سر منابع مشترک، و پدیدهای نوظهور به نام مهاجرتهای آبی، همگی نشانههایی از تأثیر این بحران بر بنیانهای اجتماعی و امنیت انسانی هستند.
حقیزاده با بیان اینکه کارشناسان، آینده بحران آب در ایران را در قالب سه سناریو دستهبندی میکنند، گفت: سناریوی اول تداوم وضع موجود است و اصلاحات تدریجی و تحول ساختاری سناریوهای بعدی هستند.
وی با انتقاد از باورهایی که دهههاست سیاستهای آبی ایران را شکل دادهاند، گفت: این مساله بیشتر از آنکه علمی یا تجربی باشند، ریشه در «اسطورههای سیاسی و فرهنگی» دارند. آب در ایران تنها یک منبع طبیعی نیست، بلکه میدان نبرد روایتهاست. این مطلب با الهام از آرای برونو لاتور در «سیاست طبیعت»، حکمرانی آب را همچون شبکهای از «کنشگران انسانی و غیرانسانی» بازخوانی میکند که در آن اسطورهها نقش «سیمان نمادین» را ایفا میکنند.
این استاد تمام مهندسی منابع آب دانشگاه لرستان خاطرنشان کرد: اعتقاد به حل بحران از طریق سدسازی، تونلهای انتقال و پروژههای مهندسی کلان، بدون توجه به اثرات محیطزیستی و اجتماعی یکی از عوامل ناپایدار سیاستهای آبی است که بنا به نظر و آمار کارشناسان، بیش از ۹۰ درصد پروژههای انتقال آب بدون ارزیابی جامع اجتماعی اجرا شدهاند که تقلیل پیچیدگیهای هیدرولوژیک به معادلات خطی مهندسی را به ارمغان آوردند.
حقیزاده دومین عامل ناپایدار سیاستهای آبی را خودکفایی مطلق برشمرد و با بیان اینکه تأکید بر تولید داخلی حتی در اقلامی مانند گندم که با هزینه آب بالا تولید میشوند به گونهای که ۸۰ درصد تولیدی کشور با آب مجازی وارداتی تأمین میشود تناقضی آشکار در سیاست خودکفایی است؛ همچنین فاجعه اکولوژیک کشت برنج در اصفهان یک مثال عینی است، گفت: تصور این که سیاستگذاری متمرکز در تهران میتواند به همه مناطق پاسخ دهد در حالیکه ۷۰ درصد تصمیمات کلان حوزه آب در تهران گرفته میشود؛ سومین عامل ناپایدار سیاستهای آبی است که براین اساس بسیاری از واقعیتهای بومی نادیده میمانند.
وی ادامه داد: نظام حکمرانی آب، علاوه بر موارد فوقالذکر، درگیر گفتمانهایی است که ناخواسته به پایداری بحران کمک میکنند. این گفتمانها شامل گفتمان امنیتیسازی(محروم کردن جوامع محلی از مشارکت به بهانه ملاحظات امنیتی)، گفتمان قهرمانسازی(عادیسازی تخریب محیطزیست با معرفی مهندسان و مدیران بهعنوان ناجیان ملی) و گفتمان تقدیرگرایی(نسبتدادن بحران به خشکسالی یا سرنوشت) به جای پذیرش نقش سیاستگذاری هستند.
مسیرهای ممکن برای برونرفت از مشکلات آبی
این استاد تمام مهندسی منابع آب دانشگاه لرستان به مسیرهای ممکن برای برونرفت از مشکلات آبی پرداخت و با بیان اینکه توسعه سامانههای هوشمند مدیریت منابع آب، استفاده از فناوریهای دادهمحور برای پیشبینی مصرف، تشخیص نشت و جلوگیری از هدررفت آب، بازچرخانی و تصفیه آب خاکستری در شهرها و صنایع و تغییر الگوی کشت در کشاورزی به سمت محصولات کمآببر از جمله راهکارهای فنی برای برون رفت از این مساله هستند، گفت: ایجاد «پارلمانهای محلی آب» با اختیارات واقعی در سیاستگذاری، اجرای طرح ملی «آموزش سواد آبی» از مدارس تا رسانهها و ایجاد بورس منطقهای آب برای مبادله و ارزشگذاری اقتصادی ـ اکولوژیک آب بر پایه ظرفیتهای بومی از جمله راهکارهای پاردایمی و نهادی است.
حقیزاده با تاکید براینکه آب تنها مایه حیات نیست بلکه شاخصی برای سنجش بلوغ حکمرانی است، تصریح کرد: بحران آب در ایران، صرفاً به معنای کمبود نیست؛ بلکه بازتابی است از الگوهای ناکارآمد توسعه، ضعف ساختارهای حکمرانی و نبود عدالت اکولوژیک است.
انتهای پیام
نظرات