به گزارش ایسنا، رسانه انگلیسی در مقالهای با مقایسه جنایات رژیم صهیونیستی با اشتباهات راهبردی ایالات متحده در جنگ ویتنام، گزارش داد که این جنگ نهتنها به شکست رژیم اشغالگر، بلکه به پایان حیات سیاسی نخستوزیر آن منجر خواهد شد.
«دیوید هرست» تحلیلگر برجسته «میدلایست آی» مینویسد: «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در عربستان سعودی گفت که «مداخلهگرایی لیبرال» یک فاجعه بوده است. او گفت که نمیتوان کشورها را شکست و دوباره ساخت؛ و روسیه پساشوروی، افغانستان، عراق، لیبی و یمن هر یک شاهدی بر این حقیقتاند. ترامپ بمباران یمن را متوقف کرد و دههها تحریم علیه سوریه را لغو کرد؛ اقدامی که در عمل ۲ مسیر اصلی رژیم صهیونیستی برای سلطه منطقهای را مسدود کرد: یکی تجزیه سوریه و دیگری آغاز جنگ با ایران.
با این حال، به گزارش رسانه انگلیسی، ایران بارها با همین سناریو روبهرو شده و تجربه نشان داده آنچه رئیسجمهور آمریکا وعده میدهد با آنچه اجرا میکند، تفاوت بسیار دارد.
از جمله کسانی که از اعلام ناگهانی ترامپ درباره لغو تحریمهای سوریه غافلگیر شدند، مقامات خود او در وزارت خزانهداری آمریکا بودند. ظاهراً متوقفکردن این ساختار پیچیده تحریمها علیه سوریه که از سال ۱۹۷۹ آغاز شده، کار سادهای نیست و نه سریع انجام میشود و نه جامع.
از جمله این موانع، «قانون حفاظت غیرنظامیان سوریه» است که برای لغو آن نیاز به رأی کنگره است؛ گرچه ترامپ میتواند بخشی از آن را به بهانه امنیت ملی تعلیق کند. خود تحریمها هم ترکیبی از دستورات اجرایی و مصوبات قانونی هستند که لغوشان ممکن است ماهها زمان ببرد. علاوه بر این، همچنان احتمال بازگشت به سیاست قبلی نیز وجود دارد.

عدم تمایل تلآویو به پایان جنگ و آزادی اسرا
در سفر ترامپ به منطقه، در حالیکه این نمایش پرزرقوبرق ثروت در ریاض و دوحه جریان داشت، رژیم صهیونیستی سالگرد «نکبت» در سال ۱۹۴۸ را با کشتار هرچه بیشتر فلسطینیان در غزه گرامی میداشت.
چهارشنبه هفته گذشته یکی از خونینترین روزها در غزه از زمان لغو یکجانبه آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی بود. نزدیک به ۱۰۰ نفر کشته شدند. بمبهای سنگرشکن در نزدیکی بیمارستان اروپایی در خانیونس فرود آمدند؛ حملهای که هدف آن «محمد سنوار» رهبر عملیاتی حماس در غزه بود، اگرچه خبر شهادت او هنوز تأیید نشده است.
هرست با استناد به منبع خود میگوید: «درست پیش از آنکه اسرائیل حملاتش را در ۱۸ مارس از سر بگیرد، رهبری سیاسی حماس در خارج با پیشنهادی از سوی آمریکاییها موافقت کرده بود که بر اساس آن، در ازای آزادی گروگانهای بیشتر، آتشبس تمدید میشد - اگرچه تضمینی برای پایان کامل جنگ وجود نداشت... اگر واقعاً سنوار کشته شده باشد، مدتی زمان میبرد تا ساختار فرماندهی امنی در داخل حماس با یکی از چند گزینه احتمالی برای جایگزینی او، بازسازی شود.»
بر اساس این گزارش، ترور احتمالی سنوار این حقیقت را نشان میدهد که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی هیچ قصدی برای بازگرداندن اسرای باقیمانده به خانههایشان ندارد؛ چراکه توافق اسرا نیاز به یک ساختار فرماندهی فعال در میان نیروهای حماس دارد.
ماموریت نتانیاهو در غزه - یعنی بمباران و گرسنگیدادن به ۲.۱ میلیون فلسطینی تا آنها را از این منطقه بیرون براند - آنقدر آشکار و عیان شده که حتی جامعه جهانی، با وجود تمام انفعال و انکارهایش، دیگر نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
«تام فلچر»، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور بشردوستانه، در نشست شورای امنیت گفت: «برای قربانیان و آنهایی که صدایشان خاموش شده، دیگر چه شواهدی لازم دارید؟ آیا اکنون اقدام قاطع انجام خواهید داد تا از وقوع نسلکشی جلوگیری کنید و به قوانین بینالمللی بشردوستانه احترام گذاشته شود؟»
«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه سیاست رژیم صهیونیستی در غزه را «شرمآور» توصیف کرد. «پدرو سانچز» نخستوزیر اسپانیا نیز در سخنرانیاش در پارلمان، این رژیم را «دولت نسلکش» خواند و تأکید کرد که مادرید با چنین دولتی «مبادلات اقتصادی ندارد.»

خیانت بزرگ اعراب
با این حال، هیچ کلمهای از محکومیت علنی جنایات رژیم صهیونیستی در غزه از زبان «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی، «محمد بن زاید» رئیس امارات یا «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر شنیده نشد. به گزارش هرست، این نمایش در خلیجفارس خیانتی عظیم به فلسطینیها بود؛ اما همانگونه که خود آنها بهخوبی میدانند، حاکمان عرب سابقهای طولانی در ترک آنان دارند.
در گذشته، معمولاً چند ماه یا چند سال پس از شکست نظامی طول میکشید تا چنین پشتکردن و خیانتی صورت پذیرد. برای مثال، بعد از جنگ ۱۹۶۷ مدتی طول کشید تا رهبران عرب درباره راهحل صلحآمیز برای کرانه باختری و غزه صحبت کنند. اما امروز، آنها قهرمانان واقعی جهان عرب را درست در زمانی ترک میکنند که دارند از گرسنگی و بمباران کشته میشوند.
هرست با اذعان به آسیبدیدن بخشی از تواناییهای حماس و حزبالله، تصریح میکند که این جنبشهای مقاومت متحمل ضربات مرگباری نشدهاند. حماس همچنان در میدان نبرد فعال است، چنانکه تلفات ارتش رژیم صهیونیستی در غزه که کمتر در رسانهها گزارش میشود، نشان میدهد. علاوه بر این، روح مقاومت در غزه هنوز شکست نخورده است.

تاریخ تکرار میشود
این تحلیلگر با مقایسه جنگ غزه و جنگ ویتنام، مینویسد: «قدرت نظامیای که اسرائیل امروز در غزه بهکار گرفته، بهمراتب از آنچه «جان اف. کندی»، «لیندون جانسون» و «ریچارد نیکسون» استفاده کردند، بیشتر است. آمریکا در ویتنام حدود ۱۵ تُن مواد منفجره در هر کیلومتر مربع ریخته بود، اما اسرائیل در غزه تاکنون ۲۷۵ تُن در هر کیلومتر مربع ریخته است؛ رقمی ۱۸ برابر بیشتر.»
هرست باور دارد رژیم صهیونیستی در غزه همان اشتباهی را تکرار میکند که آمریکا در ویتنام مرتکب شد. به گزارش میدلایست آی، همانگونه که عملیات نظامی آمریکا علیه ویتنام بیفایده بود، تلاشهای رژیم صهیونیستی برای نابودی حماس نیز بیفایده خواهد بود. او اشاره میکند که ایالات متحده نیز در جنگ ویتنام تفاوتی میان نظامیان و غیرنظامیان قائل نبود و به سربازان دستور داده بود تا هر کس را دیدند، بکشند.
از سوی دیگر، ۲ شباهت دیگر بین جنگ امروز در غزه و جنگ ویتنام در سال ۱۹۶۸ وجود دارد: نخست اعتراضات و سرکوب شدید آن در دانشگاههای آمریکا، و دیگری میزان «انسانزدایی» از دشمن توسط ارتشهای آمریکا و رژیم صهیونیستی پیش از ارتکاب جنایت.
پس از قتلعام «مایلای» در سال ۱۹۶۸ که طی آن حدود ۵۰۰ غیرنظامی بیدفاع طی چند ساعت کشته شدند، «ویلیام وستمورلند» ژنرال آمریکایی گفت که برای ویتنامیها «زندگی بیارزش است.» او گفت: «مردم شرق دور به اندازه مردم غرب برای جان انسان ارزش قائل نیستند.» رهبران رژیم صهیونیستی اما بسیار فراتر از وستمورلند رفتهاند و فلسطینیها «حیوان» توصیف میکنند!
نویسنده مقاله در ادامه با اشاره به تکرار تاریخ مینویسد: «همانگونه که جنگ ویتنام به دوران ریاستجمهوری جانسون و نیکسون پایان داد، جنگ غزه نیز به دوران نتانیاهو و جانشین احتمالیاش، یعنی «نفتالی بنت» پایان خواهد داد. بهگفته منابعی در بریتانیا که بهطور منظم با نتانیاهو در ارتباط هستند، وضعیت سلامتی او به دلیل ابتلا به سرطان، وخیم است.»
به گفته هرست، ۲ عامل به جنگ ویتنام و بیش از یک قرن مبارزه مردم آن کشور برای رهایی از سلطه استعمارگران پایان داد: اول اراده راسخ ویتنامیها، و دوم افکار عمومی در ایالات متحده.

هرست تأکید میکند که همین ۲ عامل نیز در نهایت مردم فلسطین را به سوی کشور مستقل خودشان هدایت خواهد کرد: اراده آنان برای ماندن و جان دادن در سرزمین خود، و افکار عمومی در غرب، که بهسرعت در حال تغییر جهت علیه رژیم صهیونیستی است.
او مینویسد: «این تغییرات را با دقت دنبال کنید. این تغییر در افکار عمومی اکنون به راست سیاسی هم رسوخ کرده و در جناح چپ بهخوبی تثبیت شده است. دیگر نمیتوان انتقادات مشروع از نسلکشی را با برچسب یهودستیزی خاموش کرد. این ترفند دیگر اثر ندارد. این جنگ، هم در فلسطین در حال وقوع است، و هم در دلها و ذهنهای مردم غرب - جایی که پروژه صهیونیسم از آن زاده شد و بهشدت به آن وابسته است.»
این تحلیلگر در انتها مینویسد همانطور که ایالات متحده در ویتنام در نبردهای زیادی پیروز شد اما جنگ را باخت، رژیم صهیونیستی نیز شاید در هر نبردی در غزه پیروزی تاکتیکی به دست آورد، اما جنگ را خواهد باخت.
انتهای پیام
نظرات