به گزارش ایسنا، در سالهای اخیر، مسأله بیکاری جوانان و آماده نبودن دانشآموزان برای ورود به بازار کار، به یکی از دغدغههای مهم نظام آموزشی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. در ایران نیز، دانشآموزان با وجود درسخواندن و پشت سر گذاشتن دورههای تحصیلی، معمولا بدون مهارتهای عملی وارد جامعه میشوند و آمادگی کافی برای راهاندازی کسبوکار یا اشتغال مستقل را ندارند. این کمبود باعث شده تا ضرورت توجه به آموزشهای کاربردی، بهویژه در زمینه کارآفرینی، بیش از پیش احساس شود. یکی از راهکارهایی که در بسیاری از کشورها تجربه شده، ایجاد بازارچههای کسبوکار در مدارس است. این بازارچهها بستری واقعی برای تمرین کارآفرینی و تقویت مهارتهای اجتماعی و شغلی دانشآموزان فراهم میکنند.
در چنین شرایطی، بازارچههای کسبوکار میتوانند به عنوان یک اکوسیستم کوچک آموزشی، نقش مهمی در رشد خلاقیت، جسارت، نوآوری و حتی شناخت بازار و مهارت فروش در میان نوجوانان ایفا کنند. این فضاها دانشآموزان را تشویق میکنند تا ایدههایشان را عملی کنند، مسئولیتپذیری را تجربه کنند و حتی ارزشآفرینی اقتصادی در مقیاس کوچک را بیاموزند. در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، تجربه این نوع فعالیتها در مدارس به یک برنامه راهبردی تبدیل شده و با حمایت دولتها، نتایج مثبتی نیز به همراه داشته است. از طرف دیگر، در ایران علیرغم رشد نگاه مثبت به مفهوم کارآفرینی، هنوز در زمینه پیادهسازی عملی آن در مدارس، چالشهایی وجود دارد که نیاز به پژوهش و مدلسازی دقیق دارد.
در همین راستا، مهدی باقری به همراه دو پژوهشگر دیگر از دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس، پژوهشی انجام دادهاند تا چارچوبی کاربردی برای توسعه بازارچههای دانشآموزی طراحی کنند. این تحقیق به دنبال ارائه الگویی بود که بتواند مدارس را به سمت فعالیتهای کارآفرینانه هدایت کند، بهویژه در مناطق کمتر برخوردار مانند استان سیستان و بلوچستان. محققان تلاش کردهاند تا ابعاد مختلف این بازارچهها، عوامل مؤثر بر شکلگیری و چالشهای اجرایی آن را شناسایی کنند.
برای انجام این پژوهش، محققان با گفتگو و مصاحبههای عمیق با ۲۴ نفر از کارشناسان و فعالان حوزه آموزش و کارآفرینی، دادههایی واقعی و تجربی را جمعآوری کردند. اطلاعات بهدستآمده به صورت مرحلهای تحلیل شد و از دل این مصاحبهها بیش از ۴۶۰ نکته و مفهوم مهم استخراج شد که در نهایت به طراحی یک مدل جامع منجر شد. این مدل، شرایطی را که میتوانند زمینهساز موفقیت یا مانع توسعه این بازارچهها باشند، به شکل ساختارمند شناسایی کرده است.
بر اساس یافتههای این پژوهش، راهاندازی بازارچههای کسبوکار دانشآموزی میتواند به شکلگیری تفکر کارآفرینانه، تقویت اعتماد به نفس، رشد خلاقیت، و کسب تجربههای عملی در بین دانشآموزان منجر شود. همچنین این فعالیتها باعث میشوند نوجوانان درک بهتری از اقتصاد، نیاز بازار، و تعامل اجتماعی پیدا کنند و از همین سنین، برای آینده شغلی خود آمادگی بیشتری داشته باشند.
این بازارچهها، همچنین فرصتهایی فراهم میکنند که دانشآموزان در نقش فروشنده، مدیر، طراح محصول یا حتی بازاریاب فعالیت کنند و از طریق تجربه عملی، مهارتهایی را یاد بگیرند که در هیچ کتاب درسی نیست.
پژوهشگران میگویند وقتی مدرسه، محیطی حمایتگر و مشوق ایجاد کند، دانشآموزان حتی با کمترین امکانات هم میتوانند به دستاوردهای چشمگیری برسند. معلمان نیز در این میان نقش کلیدی دارند، چون به عنوان الگو و راهنما، میتوانند دانشآموزان را به سمت مسیرهای درست هدایت کنند.
پژوهش فوق همچنین به نقش حیاتی عواملی مانند حمایت آموزشوپرورش، مشارکت والدین، تخصیص منابع مالی، شفافسازی قوانین مربوط به فعالیتهای اقتصادی در مدارس و طراحی فضاهای مناسب برای فعالیتهای کارآفرینانه اشاره کرده است.
از نظر محققان، اگر این عوامل بهدرستی مدیریت شوند، بازارچههای مدرسهای میتوانند به بستری برای رشد واقعی دانشآموزان و کاهش فاصله بین آموزش و اشتغال تبدیل شوند. همچنین پایش مستمر این بازارچهها و سنجش اثربخشی آنها از طریق شاخصهایی مانند رضایت شرکتکنندگان و میزان نوآوری در محصولات نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
این تحقیق علمی در فصلنامه «پژوهشهای مدیریت عمومی» منتشر شدهاند. این نشریه، وابسته به دانشگاه سیستان و بلوچستان بوده و به موضوعات مرتبط با مدیریت و سیاستگذاری عمومی میپردازد.
انتهای پیام
نظرات