به گزارش ایسنا، اشتراک دانش، فرایندی است که در آن افراد دانش و اطلاعات خود را با دیگران در میان میگذارند. این فرایند به رشد فردی و جمعی منجر میشود و نقش مهمی در توسعه علمی و اجتماعی دارد. با گذشت زمان، ابزارهای ارتباطی پیشرفت کردهاند و امروز رسانههای اجتماعی در کانون این فرایند قرار گرفتهاند. این فضاهای دیجیتال، بستری برای انتشار، یادگیری و گفتوگو درباره موضوعات گوناگون فراهم کردهاند و کاربران فعال در آنها، بازیگران اصلی انتقال دانش شدهاند. برخلاف گذشته که تولید محتوا عمدتاً در دست نهادهای رسمی و سازمانها بود، امروزه افراد عادی هم میتوانند نقش مهمی در شکلگیری جریان دانش داشته باشند.
در سالهای اخیر، پژوهشگران به اهمیت بررسی نقش رسانههای اجتماعی در گسترش دانش پی بردهاند. این رسانهها دیگر فقط وسیلهای برای ارتباطات شخصی نیستند، بلکه به فضایی برای فعالیت علمی تبدیل شدهاند. با این حال، مطالعات اندکی به طور نظاممند به بررسی نحوه استفاده پژوهشگران از این فضا برای اشتراکگذاری یافتههای علمی پرداختهاند. ضرورت چنین تحقیقی زمانی بیشتر احساس میشود که بدانیم سهم دیدهشدن پژوهشها در این رسانهها میتواند بر تاثیرگذاری علمی آنها اثر بگذارد.
در این زمینه، محمد حسنزاده، استاد مدیریت اطلاعات و دانش در دانشگاه تربیت مدرس، به همراه سه تن از همکارانش در همین دانشگاه، پژوهشی را در این زمینه انجام دادهاند. آنها به بررسی نحوه اشتراکگذاری دانش علمی در رسانههای اجتماعی پرداختند و تلاش کردند بفهمند که پژوهشگران تا چه اندازه از این فضا برای رساندن صدای علمی خود استفاده میکنند.
در این پژوهش، پژوهشگران با بررسی نزدیک به ۱۵۰۰ مقاله علمی منتشرشده در بازه زمانی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۲۱ در پایگاه استنادی اسکوپوس، تحلیل کردند که چه میزان از این مقالات در رسانههای اجتماعی دیده شدهاند. آنها از روشهای آماری ساده مثل شمارش فراوانی، جدولبندی دادهها و تحلیل ارتباطها برای بررسی موضوع استفاده کردند.
نتایج نشان دادند که فقط حدود ۲۰ درصد از مقالات بررسیشده دستکم یکبار در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته یا به آنها اشاره شده است. در بین رسانهها، توییتر با فاصله زیادی از سایرین، بیشترین نقش را در دیدهشدن این مقالات داشته است. سایر رسانهها مثل سایتهای خبری، فیسبوک، وبلاگها و حتی اسناد سیاستگذاری هم در این روند سهم داشتهاند، ولی بهمراتب کمتر.
پژوهشگران متوجه شدند که هرچه یک مقاله علمی بیشتر در رسانههای اجتماعی دیده شود، احتمال اینکه در منابع علمی دیگر هم به آن استناد شود، بیشتر است. بهعبارت دیگر، رسانههای اجتماعی میتوانند به دیدهشدن و تاثیرگذاری علمی پژوهشها کمک کنند. این یافته نشان میدهد که فعالیت علمی در فضای دیجیتال، صرفاً جنبه تبلیغاتی یا خبری ندارد، بلکه میتواند در فرآیند ارزیابی علمی نیز موثر باشد.
اطلاعات تکمیلی پژوهش، حاکی از آن هستند که کشورهای آمریکا، چین و انگلستان بیشترین تولید علمی در این حوزه را داشتهاند، اما در کشورهایی مثل چین که دسترسی به برخی رسانهها مثل توییتر محدود است، میزان دیدهشدن پژوهشها پایینتر بوده است. همچنین مشخص شد که حوزههایی مثل علوم کامپیوتر، علوم اجتماعی، مدیریت و حتی روانشناسی، در این زمینه فعالترند.
این پژوهش همچنین نشان داد که اشتراک دانش در رسانههای اجتماعی پدیدهای میانرشتهای است؛ به این معنا که پژوهشگران رشتههای مختلف از زوایای گوناگون به آن پرداختهاند. مثلا در روانشناسی، جنبههای شناختی مورد توجه بوده، در جامعهشناسی نقش عوامل فرهنگی و شبکههای اجتماعی بررسی شده، و در رشتههای مدیریتی و فنی، به طراحی سیستمهای اشتراک دانش توجه شده است.
این نتایج جالب که نفش پراهمیت شبکههای رو به رشد اجتماعی را در اشتراک یافتههای علمی آشکار میکنند، در دوفصلنامه علمیپژوهشی «پژوهشنامه علمسنجی» منتشر شدهاند؛ نشریهای وابسته به دانشگاه شاهد که به بررسی موضوعات مرتبط با علمسنجی، تحلیل استنادی و مطالعه علمی روندهای پژوهشی میپردازد.
انتهای پیام
نظرات