• شنبه / ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ / ۱۵:۱۷
  • دسته‌بندی: انرژی هسته‎‌ای
  • کد خبر: 1404031006273
  • خبرنگار : 71049

موسویان تشریح کرد

۵ دلیلی که غنی‌سازی در ایران، می‌تواند برای آمریکا فرصت باشد

۵ دلیلی که غنی‌سازی در ایران، می‌تواند برای آمریکا فرصت باشد

یک دیپلمات پیشین ایرانی گفت که ایالات متحده به‌جای مخالفت با حقوق مشروع غنی‌سازی ایران، باید از آن به‌عنوان یک فرصت، بهره‌برداری کند.

به گزارش ایسنا، «سید حسین موسویان» در مقاله‌ای در نشریه «رسپانسیبل استیت کرفت» آمریکا، به بررسی پنج دلیل که ثابت می‌کند برنامه غنی‌سازی غیرنظامی ایران تهدیدی برای منافع ملی آمریکا نیست، بلکه یک فرصت است، پرداخت.

متن این مقاله به شرح زیر است؛ 

از اواسط آوریل، ایران و ایالات متحده چندین دور مذاکرات هسته‌ای برگزار کردند که با پیشرفت‌هایی همراه بود — تا اینکه واشنگتن به‌طور ناگهانی اعلام کرد که ایران هیچ حقی برای غنی‌سازی اورانیوم ندارد. علاوه بر این، ۲۰۰ نفر از اعضای کنگره آمریکا نامه‌ای به رئیس‌جمهور ترامپ ارسال کردند و با هر توافقی که اجازه حفظ توان غنی‌سازی به ایران بدهد، مخالفت کردند.

رهبر معظم ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، خواسته‌های آمریکا را «زیاده‌خواهانه، بی‌شرمانه» و «بی‌معنا» خواند. از آغاز بحران هسته‌ای ایران در سال ۲۰۰۳، تهران یک خط قرمز روشن تعیین کرده است: «حق صلح‌آمیز غنی‌سازی اورانیوم تحت پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) غیرقابل مذاکره است.»

در نهایت، دولت اوباما با درک این واقعیت و ترجیح دادن دیپلماسی به جنگ، به توافق تاریخی ۲۰۱۵ (برجام) رسید؛ جامع‌ترین توافق عدم اشاعه که تاکنون امضا شده است.

مذاکرات کنونی هسته‌ای میان ایران و آمریکا شکست خواهد خورد اگر واشنگتن حقوق ایران برای غنی‌سازی تحت معاهده ان پی تی را نپذیرد. در واقع و شاید به‌طور متناقض، به پنج دلیل زیرغنی‌سازی اورانیوم ایران برای مقاصد صلح آمیز، نه تنها  تهدیدی برای منافع آمریکا نیست، بلکه می‌تواند فرصتی باشد.

۱- ایجاد توازن قدرت در خاورمیانه

اکنون یک اجماع دوحزبی گسترده در واشنگتن وجود دارد که ایالات متحده باید رویکرد راهبردی خود را از درگیری‌های منطقه‌ای به سمت مقابله با قدرت‌های بزرگ - به‌ویژه چین - تغییر دهد. برای انجام مؤثر این کار، باید یک نظم جدید در خاورمیانه بر پایهٔ «توازن قدرت» شکل بگیرد، نه «هژمونی».

هر تلاشی برای اعطای سلطه منطقه‌ای به هر قدرت‌ در منطقه اعم از اسرائیل، عربستان، ترکیه، مصر یا ایران، فقط بی‌ثباتی چند دهه اخیر را تداوم می‌بخشد. راهبرد خاورمیانه‌ای کاخ سفید باید بر «بالانس قدرت در منطقه» استوار باشد، نه مهار یک جانبه. استاندارد دوگانه واشنگتن - تحمل و حتی حمایت از زرادخانه هسته‌ای اسرائیل در حالی که حقوق ایران در چارچوب NPT را انکار می‌کند- در عمل به برتری راهبردی اسرائیل در منطقه کمک می‌کند.

یک‌ چهارم از ۴۰۰ جنگ آمریکا، در خاورمیانه و آفریقا بوده‌اند. همچنین، در آمریکا اجماع فزاینده‌ای شکل گرفته که مداخلات نظامی ایالات متحده در خاورمیانه با شکست مواجه شده‌اند — این مداخلات تریلیون‌ها دلار هزینه، ده‌ها هزار کشته، میلیونها آواره و گسترش تروریسم و بی‌ثباتی را به‌دنبال داشته‌اند.

از زمان جنگ‌های آمریکا در افغانستان و عراق، هر رئیس‌جمهور آمریکایی تلاش کرده تا از شروع جنگی جدید در منطقه جلوگیری کند. اوباما از دخالت در لیبی پشیمان شد و آن را بزرگ‌ترین اشتباه خود دانست. جنگ اخیر آمریکا در یمن نیز هفت میلیارد دلار هزینه داشت و در نهایت شکست خورد. پس از یک ماه بمباران، ترامپ اعلام کرد عملیات تهاجمی متوقف می‌شود چون یمنی‌ها وعده دادند که کشتی‌های آمریکایی را هدف قرار ندهند. رویارویی نظامی با ایران بسیار پرهزینه‌تر و بی‌ثبات‌کننده‌تر از عراق، افغانستان یا یمن خواهد بود. حقوق غنی‌سازی ممکن است بحث‌برانگیز باشد — اما جنگ فاجعه‌بار است.

۲- منطق توازن هسته‌ای

کنت والتز، پدر مکتب نئورئالیسم در روابط بین‌الملل، در مقاله‌ای در سال ۲۰۱۲ در مجله «فارن افرز» استدلال کرد که ایرانِ مجهز به سلاح هسته‌ای می‌تواند موجب ثبات راهبردی در خاورمیانه شود، از طریق مهار انحصار هسته‌ای اسرائیل. از دید او، بازدارندگی متقابل خطر جنگ را کاهش می‌دهد.

در حالی که من با اشاعه سلاح‌های هسته‌ای مخالفم، اما معتقدم که انحصار هسته‌ای اسرائیل نه راه‌حل است و نه پایدار. دیر یا زود دیگر قدرت‌های منطقه نیز به‌دنبال ظرفیت‌های هسته‌ای خواهند رفت. تنها راه‌حل پایدار، اجرای قطعنامه‌های موجود سازمان ملل برای ایجاد منطقه‌ای عاری از سلاح هسته‌ای در خاورمیانه است.

برنامه غنی‌سازی ایران و - تلاش عربستان برای توسعه آن - فرصتی منحصربه‌فرد برای ایالات متحده ایجاد می‌کند: حمایت از ایجاد کنسرسیومی منطقه‌ای برای انرژی هسته‌ای در خلیج فارس و حتی کل خاورمیانه تحت نظارت بین‌المللی. این اقدام خطر توسعه سلاح‌های هسته‌ای را از میان برمی‌دارد، در حالی که حقوق کشورهای منطقه در قالب معاهده ان پی تی را نیز حفظ می‌کند. البته، چنین موفقیتی تنها در صورتی پایدار خواهد بود که اسرائیل، مانند همه کشورهای دیگر منطقه، به این معاهده بپیوندد و از سلاح‌های هسته‌ای خود دست بردارد.

۳- حمایت از معاهده ان پی تی و نظم جهانی تحت رهبری آمریکا

نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم، که حول رهبری ایالات متحده شکل گرفت، بر دو هدف اصلی معاهده ان پی تی بنا شده: خلع سلاح هسته‌ای و عدم اشاعه. آینده هسته‌ای خاورمیانه تنها می‌تواند تحت چارچوب معاهده ان پی تی اداره شود - نه هیچ چیز دیگر.

استاندارد دوگانه طولانی‌مدت ایالات متحده - تحمل زرادخانه هسته‌ای اسرائیل و در عین حال انکار حق  ایران برای غنی‌سازی صلح آمیز- هنجارهای جهانی را تضعیف کرده و باعث بی‌ثباتی منطقه شده است.

محمد المنصور، مورخ برجسته مراکشی می‌گوید: «چیزی که بیش از همه اعراب را خشمگین می‌کند، درک آن‌ها از سیاست دوگانه آمریکاست که یک رویکرد برای اسرائیل دارد و رویکردی دیگر برای کشورهای عربی» . لذا استانداردهای دوگانه و تناقض با قوانین بین‌المللی در نهایت اعتبار و منافع راهبردی بلندمدت ایالات متحده را به خطر می‌اندازد.

۴- منافع اقتصادی

رئیس‌جمهور ترامپ اخیراً به‌خاطر تضمین قراردادهایی به ارزش تریلیون‌ها دلار با عربستان، امارات و قطر، به خود بالید. او گفت: «ما در چهار روز گذشته ۵.۱ تریلیون دلار از خاورمیانه درآمد داشتیم.» اما چنین توافقاتی نیاز به ثبات بلندمدت منطقه دارند. جنگ با ایران همه پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه را در تیررس موشک‌ها و پهپادهای ایرانی قرار خواهد داد. هزینه از دست رفتن قراردادها و تشدید نظامی، هر دستاورد اقتصادی را خنثی می‌کند و بار سنگینی را برای مالیات‌دهندگان آمریکایی برای دهه‌ها به‌همراه خواهد داشت.

۵- شکستن قالب اسرائیل‌محور

پنهان نیست که مواضع کنونی آمریکا در مذاکرات هسته‌ای در مورد نفی حق غنی سازی اورانیوم توسط ایران، به‌شدت تحت تأثیر منافع و سیاست‌های اسرائیل است - نه منافع آمریکا. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، سال‌ها برای جنگ آمریکا علیه ایران لابی کرده و اکنون خواهان برچیده شدن کامل برنامه هسته‌ای ایران است، در حالی که می‌داند این خواسته برای تهران غیرقابل مذاکره است. حتی گزارش‌هایی وجود دارد که اسرائیل قصد دارد هم‌زمان با مذاکرات ترامپ، به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کند.

سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا سال‌ها با ترجیحات اسرائیل همسو بوده، اما این حمایت بی‌قید و شرط نتیجه معکوس داده است. امروز بیش از دوسوم مردم آمریکا - ۶۹٪ -خواهان توافقی مسالمت‌آمیز با ایران هستند که در آن نه اسرائیل و نه ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشند. بیش از ۶۰٪آمریکایی‌ها معتقدند که اسرائیل نقش منفی در حل چالش‌های کلیدی خاورمیانه دارد. دیوان بین‌المللی دادگستری، اسرائیل را به نسل‌کشی محتمل متهم کرده است. اعتراضات گسترده در غرب نیز نشان‌دهنده نارضایتی فزاینده است. اسرائیل اکنون یکی از منزوی‌ترین کشورها در جهان است. مهم‌تر اینکه، سکوت غرب در برابر اقدامات اسرائیل، ارزش‌هایی چون حقوق بشر، حقوق زنان و قانون بین‌المللی که آمریکا زمانی پیشتاز آن‌ها بود را بی‌اعتبار کرده است.

ایالات متحده نمی‌تواند اشتباهات گذشته را تکرار کند. به‌جای مخالفت با حقوق مشروع غنی‌سازی ایران، واشنگتن باید از آن به‌عنوان یک فرصت، بهره‌برداری کند. این مسئله به معنی تسلیم شدن آمریکا نیست، بلکه درباره واقع‌گرایی، قانون و منافع بلندمدت آمریکاست. تنها راه پایدار، رویکردی متوازن و مبتنی بر قانون است که ریشه در معاهده ان پی تی و دیپلماسی منطقه‌ای دارد. افزون بر این، از طریق توافقی عادلانه و آبرومندانه برای هر دو طرف، واشنگتن می‌تواند مسیر عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با ایران را بر پایه احترام متقابل و عدم مداخله، آن‌گونه که در منشور سازمان ملل آمده،  هموار کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha