به گزارش ایسنا، پایگاه خبری هیل در گزارشی از شرایط کنونی حاکم بر جهان عرب در قبال مساله فلسطین آورده است: در یک اشتباه محاسباتی تاریخی، امتناع نتانیاهو از اجازه دادن به شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی و هیئتی از وزرای امور خارجه کشورهای عربی برای بازدید از کرانه باختری، خشم عمومی را برانگیخت و اتحاد اعراب را برای به رسمیت شناختن رسمی کشور فلسطین تسریع کرد.
سفر شاهزاده فیصل میتوانست اولین توقف رسمی عربستان سعودی در سرزمین فلسطین از سال ۱۹۶۷ باشد. این هیئت که توسط عربستان سعودی، مصر، اردن، قطر، ترکیه و امارات متحده عربی هماهنگ شده بود، قصد داشت با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در رام الله دیدار کند و پیام دیپلماتیک روشنی ارسال کند مبنی بر اینکه آرمان فلسطین اولویت اصلی جهان عرب و مسلمان است. در عوض، دولت نتانیاهو از ورود این گروه خودداری کرد و این سفر را «تحریکآمیز» خواند.
پیامی که در منطقه دریافت شد بسیار متفاوت بود: سران اسرائیل چنان در رد تشکیل کشور فلسطین مصر هستند که ترجیح میدهند درها را به روی متحدان دیرینه عرب مانند مصر و اردن ببندند تا اینکه اجازه دهند حتی یک حرکت نمادین همبستگی انجام شود.
مقامات فلسطینی این اقدام را خطرناک و بیسابقه خواندند. کشورهایی مانند امارات متحده عربی - که اخیراً تحت توافق ابراهیم با نتانیاهو همسو شده بودند - به این هیئت پیوستند و این نشان دهنده تغییر قابل توجه در اجماع اعراب است.
این یک پیامد دیپلماتیک جداگانه نیست. این یک نقطه عطف است. دولت سعودی که زمانی شایعه شده بود به عادیسازی روابط با اسرائیل نزدیک میشود، اعلام کرد: بدون تشکیل کشور فلسطین، هیچ به رسمیت شناختنی وجود ندارد.
عربستان سعودی اکنون ریاست مشترک یک کنفرانس بینالمللی سطح بالا را با فرانسه در ماه ژوئن برای احیای راه حل دو دولتی بر عهده دارد. این هماهنگی فرانسه و عربستان سعودی صرفاً نمادین نیست - بلکه نشان دهنده ظهور یک جبهه دیپلماتیک جدی است که برای به رسمیت شناختن جهانی فلسطین تلاش میکند.
امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، چنین به رسمیت شناختنی را هم یک وظیفه اخلاقی و هم یک ضرورت سیاسی خوانده است. اجلاس آینده، که با اجماع اتحادیه عرب و حرکت گستردهتر بینالمللی پشتیبانی میشود، میتواند شاهد حرکت تعداد فزایندهای از کشورها در این مسیر باشد. به رسمیت شناختن اخیر فلسطین توسط نروژ، اسپانیا و ایرلند ممکن است فقط آغاز باشد. جهان عرب به نقطه اوج خود رسیده است. جایی که زمانی تردید، چندپارگی و دیپلماسی آرام وجود داشت، اکنون انسجام و اعتقاد نسبی وجود دارد.
مسئله فلسطین دوباره در صدر قرار گرفته است - نه به دلیل انتفاضه یا فشار پایتختهای غربی، بلکه به دلیل اتحاد منطقهای در ارزشهای مشترک و تنظیم مجدد استراتژیک.
نتانیاهو که زمانی مدعی پیروزی در جدا کردن روابط اسرائیل با کشورهای عربی از مسئله فلسطین بود، اکنون با دیواری از مخالفت اعراب روبرو است. در سراسر پایتختهای عربی، جوانان به طور فزایندهای در حال ابراز عقیده و مشارکت هستند. آنها تصاویر وحشتناک غزه را به صورت زنده میبینند. همذاتپنداری آنها با آرمان فلسطین ارثی نیست، بلکه زندگی شده است. پیام آنها به دولتها واضح است: نمادگرایی بس است، اقدام کنید.
بن سلمان روشن کرده است که عادیسازی روابط با اسرائیل بدون پیشرفت معنادار در تشکیل کشور فلسطین، از دستور کار خارج است. محاسبات سعودی استراتژیک است: ثبات منطقهای بلندمدت به حل مسئله فلسطین بستگی دارد، نه نادیده گرفتن آن.
این تغییر جهت، گفتگوی جهانی را تغییر شکل میدهد و واشنگتن باید به آن توجه کند. در این دوران جدید، کشورهای عربی منتظر میانجیگری ایالات متحده یا تأیید اسرائیل نیستند - آنها با ابتکارات خود، با حمایت شرکای جهانی، رهبری میکنند. چه دولت ترامپ از این اقدامات حمایت کند و چه نکند، حقایق میدانی در حال تغییر است.
امتناع نتانیاهو، اسرائیل را در زمانی که به متحدان نیاز دارد، منزوی میکند. امتناع از ورود وزرای خارجهای که در تلاش برای دیپلماسی مسالمتآمیز هستند، قدرت را نشان نمیدهد - بلکه ترس را آشکار میکند. و این فرآیند، دقیقاً همان چیزی را که نتانیاهو از آن میگریخت، تقویت میکند.
چند سال پیش، روایت منطقهای بر عادیسازی متمرکز بود. امروز، این روایت درباره آزادسازی است. چند ماه آینده حیاتی خواهد بود. اگر اجلاس فرانسه و عربستان سعودی به رسمیت شناختن گستردهتر فلسطین در سطح بینالمللی را تسریع کند، استراتژی نتانیاهو نه به عنوان یک رویاپردازی، بلکه به عنوان کاتالیزوری برای یک تغییر تاریخی تلقی خواهد شد.
رهبران عرب دیگر دچار اختلاف یا تردید نیستند. آنها صریح و متحد شدهاند. راه صلح پایدار از طریق یک راه حل دو دولتی میگذرد که با به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی آغاز میشود.
انتهای پیام
نظرات