همزمان با تجاوز رژیم متخاصم و کودککش صهیونیستی به خاک ایران عزیزمان، هنرمندان و ورزشکاران بسیاری با به اشتراک گذاشتن تصاویر مرتبط با این تجاوز، خشم و انزجار خود را نسبت به این رژیم اعلام کردند.
امروز در نقطهای از تاریخ هستیم که کوچکترین تصمیم و اقدام ما میتواند لگدی محکم بر پایههای استکبار باشد و آجری از خانهی سست رژیم کودککش صهیونیستی را از جای برکند؛ خانهای که چون خانهی عنکبوت سست و هر لحظه در آستانهی فروپاشی است.
تجربیات گذشته نشان داده است که ایرانیان در مواقع بحران، همچون دانههای تسبیح به یکدیگر گره میخورند و با صلابت و در اوج آرامش برای دشمن رجز میخوانند، از همان رجزهایی که «سحر امامی» در لحظه حملهی بیرحمانه رژیم کودککش صهیونیستی به قلب آگاهیرسانی خواند؛ رجزی از جنس مقاومت، ایستادگی و شجاعت.
هنرمندان ملایری نیز قلم برداشته و در راستای دفاع از کیان وطن، جنایات رژیم صهیونیستی را از لابلای واژهها و ردیفها و قافیهها فریاد زدند تا ضمن ابراز همدردی با خانوادههای گلهایی که پر پر شدند، چهره واقعی رژیم متخاصم صهیونیستی در نقض آشکار حقوق بینالملل و حاکمیت ملی کشورها بر همه جهانیان آشکار شود.
در ادامه شعرها و یادداشتهای هنرمندان ملایری در این زمینه را میخوانید:
«مراد طاهرنیا» یکی از شاعران ملایری است که در ابیاتی شجاعت و صلابت «سحر امامی» گوینده شبکه خبر را توصیف کرد:
ای شیرزن صدا و سیما احسنت
ای اسوه و قهرمان فردا احسنت
با عزم و رشادتت تو ثابت کردی
شد پرچم حق همیشه بالا احسنت
طاهرنیا در ابیات دیگری نیز صلابت و غیرت «سحر امامی» را ستود:
ایستاده ملتی در پشت تو
بر دهان خصم آمد مشت تو
آفرین بر غیرتت ای شیر زن
پرچم حق بود آن انگشت تو
«محمد غریب» نیز در شعری، سوگ و اندوه ملت ایران در غم از دست دادن سرداران رشید نیروهای مسلح کشور را به تصویر کشید:
باز بر دشت اقاقی غنچهی تر ریخته
جوی خون لالهها پای صنوبر ریخته
انتظارِ برف از دستِ تو میرفت آسمان!
حیف اما بر زمین، بال کبوتر ریخته
کیست میگوید علی مالک ندارد بعد از این؟
بر تنِ شیرافکنان، بازوی اشتر ریخته
کیست میگوید سلیمانی ندارد ملک ما؟
مرد میدانِ رشادت، صد برابر ریخته
از پس صلحِ حسن، جنگِ حسین خواهیم داشت
تا از آغوشِ نبی، زهرا و حیدر ریخته
«غلامعلی چگینی» دیگر شاعر ملایری است که در ابیاتی به توصیف چهرهی سیاه و جنایتکار رژیم صهیونیستی پرداخت:
نمیترسیم...
زمان، زمانهی جنگ است ما نمیترسیم
سگان! ز زوزهی تلخ شما نمیترسیم
شکوه بیشهی شیران چو بنگری دانی
ز قیل و قالِ شَغالان، چرا نمیترسیم!
ز نسل رستم زالیم، دیوها کشتیم
ز رزمِ اهرِمَن و اژدها نمیترسیم
بگو به خیبریان باز هم زِ رَه آمد
سپاه حیدر خیبرگشا، نمیترسیم
چه زخمها به تن از تیغِ ناکسان داریم!
بیا به وسعتِ میدان! بیا! نمیترسیم
زِ ما به شیشهتان، سنگ کوچکی آمد!
زمانِ بارشِ سنگ است، ها! نمیترسیم
به حکمِ آنکه، یَدالله فوقِ اَیدیهم،
به دست ماست چو دستِ خدا، نمیترسیم
کلامِ ترس، به قاموسِ ما نمیگنجد
سخن خلاصه، که جز از خدا، نمیترسیم
به روز معرکه، «تنها»! سپر نیندازیم
همیشه فاتحِ جنگیم تا نمیترسیم
«مهدی روزبهانی» شاعر ملایری نیز در ابیاتی برای رژیم متخاصم صهیونیستی رجز خواند:
ما مرد نبرد مثل اسماعیلیم
ما نسل قسم خوردهای از هابیلیم
باید که خبر به گوش دنیا برسد
کابوس شب سیاه اسرائیلیم
«لیلا گودرزیانفر» هنرمند نویسنده ادبیات پایداری ملایر نیز در این باره گفت: دشمن بیشتر از هر چیز از اتحاد و وفاق ما هراس دارد، این کشور متعلق به همه ماست و اگر خدایی ناکرده آسیبی ببیند همه مردم در معرض آسیب قرار میگیرند.
گودرزیان فرد ادامه داد: ریشههایمان در این خاک است و هرکس از وطنش جدا شود و خیانت کند مطمئناً در هیچ جای دنیا ریشه نخواهد دواند، شما تصور کنید در یک خانه ممکن است تفاوت سلیقههایی باشد اما همین که متوجه میشوند از بیرون خانه مورد هجمه قرار گرفتهاند اولین کاری که میکنند مراقبت از یکدیگر است.
«غلامرضا بکتاش» شاعر کودک و نوجوان ملایری نیز در شعری به توصیف وطن پرداخت:
پر از گل سرخ است
هنوز هم خاکت
نمیرسد دستی
به دامن پاکت
هزارها سرباز
گلوله باران شد
که کشورم ایران
دوباره ایران شد
گلولهها خوردند
بخاطر تن تو
که گُل اضافه کنند
به خاک دامن تو
انتهای پیام
نظرات