به گزارش ایسنا، ژاپن تایمز نوشت: سردرگمی در طول درگیری امری رایج است. به همین دلیل به آن «مه جنگ» میگویند. اطلاعات جمعآوریشده از میدان نبرد غیرقابل اعتماد است و در شرایط دشوار از دوردستها جمعآوری میشود. مخالفان دلایلی برای اغراق در مورد پیروزیها و پنهان کردن شکستها دارند تا برداشتها را شکل دهند و در طول درگیری به مزیت روانی ارزشمندی دست یابند. فریبکاری رایج است و ابهام میتواند مزایای تاکتیکی و استراتژیکی به همراه داشته باشد. با این وجود، فشار برای رسیدن سریع به نتیجهگیری وجود دارد تا تصمیمات فوری گرفته شود. بنابراین جای تعجب نیست که سردرگمی قابل توجهی در مورد موفقیت بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط ایالات متحده وجود داشته باشد.
بلافاصله پس از حمله، ترامپ در یک سخنرانی تلویزیونی به جهانیان گفت که سه سایت - کارخانه غنیسازی هستهای فردو و تأسیسات هستهای اصفهان و نطنز - «کاملاً و تماماً نابود شدهاند». این در تضاد با قضاوت رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دیدهبان هستهای جهان است که گفت «هیچکس - از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی - در موقعیتی نیست که بتواند خسارات زیرزمینی» به سایت حیاتی فردو را ارزیابی کند.
سایر مقامهای آمریکایی محتاطتر از رئیس جمهور خود بودند. ژنرال دن کین، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده، خاطرنشان کرد که «ارزیابیهای اولیه خسارات ناشی از نبرد نشان میدهد که هر سه سایت متحمل خسارات و تخریب بسیار شدیدی شدهاند». علاوه بر این، گفته شده است - و به نظر میرسد عکسهای ماهوارهای این موضوع را تأیید میکنند - که ایران بخش زیادی از ذخایر اورانیوم غنیشده خود را قبل از حملات از این تأسیسات منتقل کرده است.
«مارکو روبیو»، وزیر امور خارجه آمریکا اذعان کرد که قطعیت در این مورد دور از ذهن است، اما «ما باید فرض کنیم که» بخش زیادی از اورانیوم غنیشده ایران در اصفهان در زیر زمین دفن شده است.
از آنجایی که دانش را نمیتوان نابود کرد، این سوال حیاتی باقی میماند: آیا ایالات متحده به برنامه هستهای ایران پایان داده یا فقط آنها را به تأخیر انداخته است؟ گزارشی از یک آژانس اطلاعاتی ایالات متحده که توسط مقامات آمریکایی به عنوان «خبر جعلی» رد شد، نتیجه گرفت که بمبارانها تنها چند ماه تهران را کند کرده است.
این عدم قطعیت با شک و تردیدهایی که در مورد برنامه هستهای ایران قبل از حمله وجود داشت، تشدید میشود. اجماع جامعه اطلاعاتی ایالات متحده در اوایل امسال این بود که ایران تا سه سال با توانایی پرتاب سلاح هستهای به هدف مورد نظر خود فاصله دارد. خود ترامپ این نتیجهگیری را رد کرد و در مقابل گفت که ایران تنها چند هفته با دستیابی به توانایی هستهای فاصله دارد. اکنون خیلی چیزها به آنچه ایران انجام میدهد، بستگی دارد.
بار دیگر، ایالات متحده الگویی از شفافیت نبوده است.
در عوض، غرب باید برای یافتن یک راه حل دیپلماتیک برای این بحران فشار بیاورد. همانطور که گروسی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: «ما باید به میز مذاکره برگردیم»، «ما یک پنجره فرصت برای بازگشت به گفتوگو و دیپلماسی داریم. اگر این پنجره بسته شود، خشونت و تخریب میتواند به سطوح غیرقابل تصوری برسد و رژیم جهانی عدم اشاعه، آنطور که ما میشناسیم، ممکن است فرو بریزد و سقوط کند.»
توافق ممکن است، اما دشوار خواهد بود. مذاکرات نیازمند صبر است، چیزی که رئیس جمهور ترامپ به ندرت از خود نشان داده است. با پاره کردن توافق سال ۲۰۱۵ که ایران با طرفهای قبلی خود به آن رسیده بود، اعتمادی وجود ندارد. آمادگی او برای استفاده از مذاکرات به عنوان پوشش در حین آمادهسازی یک حمله، سطح دیپلماسی را کاهش داد. حمله مشترک با اسرائیل، موافقت تهران با هرگونه توافقی را دشوارتر کرد.
مضاف بر اینکه پس از حملات اخیر، مجلس شورای اسلامی ایران قانون تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تصویب کرد.
انتهای پیام
نظرات