با فرارسیدن ماه محرم، شهر یزد چهرهای دیگر به خود میگیرد. کوچهها و خیابانها سیاهپوش میشوند، صدای نوحهخوانی و طبل و زنجیر، در بافت تاریخی شهر میپیچد و مردم، با شور و نظمی منحصربهفرد، در مراسمی شرکت میکنند که قرنهاست نسل به نسل منتقل شده است.
در یزد، عزاداری تنها یک مراسم دینی نیست؛ بلکه بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی مردم است. از هیئتهای محلهای کوچک گرفته تا حسینیههای معروفی چون کربلاییها، بعثت، فهادان و گازرگاه، همه و همه روایتگر عشقی هستند که ریشه در خاک و دل مردم دارد.
سینهزنی سنتی یزد، نمادی از نظم و همدلی
یکی از جلوههای منحصر بهفرد عزاداری در یزد، سینه زنی خاص و منظم هیئتها است که با قدم برداری هماهنگ و ریتمی آرام و حماسی، صحنههایی منقلبکننده خلق میکند. نوای «حسین حسین» در دل شب، با گامهایی منظم همراه میشود؛ گویی دلهای عزاداران در یک تپش واحد میتپد.
نخل، تجلی نمادین تشییع پیکر حسین(ع)
آیین نخلبرداری، یکی از شناخته شده ترین نمادهای عزاداری یزدیهاست. نخلهای چوبی عظیم که ساختارشان شبیه به تابوت تشییع است، در روز عاشورا بر دوش مردم محلات مختلف بلند میشوند. این مراسم، نهتنها تجلی سوگواری، بلکه نماد وفاداری، اتحاد و ارادت مردمی است که هر سال، بدون هیچ اجبار یا تبلیغی، خودجوش در آن شرکت میکنند.
عزاداری بدون مرز؛ از حسینیه تا خانهها
نکته قابل توجه این است که مرز مشخصی میان عزاداری رسمی و خانگی در یزد وجود ندارد. در کنار هیئتهای بزرگ، بسیاری از خانهها نیز محل برگزاری روضههای خانوادگی هستند؛ آیینهایی که با قهوه یزدی، اشک های بیریا و ذکر مصیبت های سنتی برگزار میشوند و بهنوعی مکمل فضای اجتماعی عزاداری های بزرگ است.
حسین، قلب تپنده محلهها
در محلههای قدیمی یزد، نام هیئتها اغلب به اسم محل یا بزرگان دینی و شهدای آن منطقه است. جوانان، سالمندان و حتی کودکان، هرکدام نقشی در این شبکه گسترده عزاداری دارند؛ از طبلزن و پرچم دار گرفته تا مداح و خادم؛ عزاداری در یزد، مانند یک سیستم زنده است که به شکل منسجم و با کم ترین دخالت بیرونی، جریان دارد.
در روزگار پر ازدحام رسانه و فاصله گرفتن از آیینهای بومی، یزد هنوز با صدای طبل و نخل، با اشک و قهوه و نوحه، یک حقیقت را فریاد میزند؛ ایمان اگر در دل بنشیند، از نسلی به نسل دیگر جاری میشود، همانطور که در کوچه پس کوچه های یزد، از محرم های قاجاری تا امروز، جاری بوده است.
انتهای پیام
نظرات