به گزارش ایسنا، شبکه الجزیره در یادداشتی از «عیاد أبلال» نویسنده و پژوهشگر مراکشی تحلیلی درباره جنگ اخیر ایران و اسرائیل منتشر کرده است؛ جنگی که در روز سهشنبه سوم تیر و پس از حملات آمریکا به تاسیسات هستهای ایران و حمله ایران به پایگاه «العدید» در قطر به طور رسمی پایان یافت.
با وجود آنکه منابع آمریکایی مدعی آسیب گسترده به تاسیسات هستهای ایران شدند، اما شواهدی از نابودی ذخایر اورانیوم غنیشده وجود ندارد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز گزارشی از تشعشعات هستهای منتشر نکرده است.
به گفته نویسنده، اگرچه مشخص نیست که این جنگ دقیقاً چه طرفی را پیروز یا مغلوب کرده است، اما آثار مخرب آن بر هر دو طرف قابل مشاهده است و رژیم صهیونیستی با وجود برخی موفقیتهای نظامی، دچار شکستهای آشکار سیاسی و راهبردی شد، بهویژه در زمینه ناکارآمدی سامانههای پدافندی خود که دیگر نماد قدرت بلامنازع در منطقه نیستند.
در سوی مقابل، ایران نیز با وجود از دست دادن فرماندهان عالیرتبه نظامی و دانشمندان هستهای، توانست با مقاومت در برابر ائتلاف غربی به رهبری آمریکا، خود را بهعنوان یک بازیگر کلیدی و مقاوم در برابر سلطهجوییهای تلآویو و متحدانش نشان دهد. بهویژه توانایی ایران در افشای ضعف ساختاری ارتش رژیم صهیونیستی، برتری نمادینی به تهران بخشیده و روایت مقاومت را در سطح منطقهای تقویت کرده است.
این جنگ که پایان نظامیاش رقم خورده، بهنظر میرسد نقطه آغاز فصلی نوین از تقابل سیاسی-روایی میان دو روایت است: روایتی که از «مقاومت، ضدیت با استعمار و ایستادگی در برابر اشغالگری» سخن میگوید و روایتی غربی-صهیونیستی که ادعای «دفاع از تمدن و صلح جهانی» را دارد و آینده این تقابل، به پیروزی یکی از این دو روایت بستگی دارد.
از منظر مطالعات پسااستعماری، نویسنده معتقد است که غلبه یک روایت بیش از آنکه به عوامل خارجی وابسته باشد، به شرایط داخلی آن گفتمان برمیگردد. در این راستا، باید توجه کرد که بسیاری از یهودیان جهان نیز نسبت به روایت صهیونیستی انتقادات جدی دارند؛ جریانی که پس از فاجعه سال ۱۹۴۸، قوت گرفت و با حوادثی چون حمله به غزه در سالهای اخیر، صدایش رساتر شده است.
بسیاری از یهودیان روشنفکر بر این باورند که سیاستهای افراطی رژیم صهیونیستی، صلح و آینده مردم یهود را قربانی مطامع سیاسی نتانیاهو و رویاهای ارض موعود کرده است؛ رؤیایی که به قیمت نابودی فلسطینیها و اعمال آپارتاید بر اعراب داخل و یهودیان غیر اشکنازی بهپیش برده میشود.
چهرههایی همچون آلبرت انشتین، زیگموند فروید، حنا آرنت، نعوم چامسکی، ایلان پاپه، نورمن فینکلشتاین، ریچارد فالک و دیگر روشنفکران یهودی، بارها نسبت به خطرات اشغال، تبعیض نژادی و استفاده ابزاری از یهودیت در راستای اهداف صهیونیستی هشدار دادهاند. این جریان فکری، پس از حمله اسرائیل به غزه در ۲۰۲۳ و حمله اخیر به ایران، جان تازهای گرفته و از نظر اخلاقی و ایدئولوژیک در حال زیر سؤال بردن مشروعیت رژیم صهیونیستی است.
در همین راستا، پیتر بینارت، اندیشمند یهودی آمریکایی، در کتاب اخیر خود با عنوان «یهودیبودن پس از ویرانی غزه: بازنگری اخلاقی» بهطور علنی از روایت صهیونیستی اعلام برائت کرده است. همچنین نورمن فینکلشتاین، مورخ یهودی ضد اشغالگری در اظهاراتی تأکید کرده است که اسرائیل امروز دچار بحران مشروعیت و بحران وجودی است.
نویسنده در ادامه یادداشت خود به تاریخچه تنش میان ایران و اسرائیل نیز پرداخته و با اشاره به تغییرات بنیادین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، میگوید دشمنی رژیم اشغالگر با جمهوری اسلامی نه ناشی از تهدید نظامی بلکه حاصل تضاد ایدئولوژیک با رویکرد ضدصهیونیستی ایران بوده است.
از جنگ نرم، حملات سایبری، ترور دانشمندان هستهای تا حمایت ایران از محور مقاومت در لبنان، سوریه، یمن و عراق، همه حاکی از عمیقتر شدن این تنش است. بهویژه آنکه سیاستهای اسرائیل همواره بر پایه حمایتهای یکجانبه غرب و بیتوجهی به قواعد حقوق بینالملل بنا شده است.
به اعتقاد نویسنده، آنچه جنگ ۲۰۲۵ را از سایر درگیریها متمایز میکند، نه سطح خشونت آن، بلکه پیامدهای ژرفتر آن بر روایت صهیونیستی و افزایش شکافهای داخلی در میان خود یهودیان است. شکافهایی که میتواند نویدگر افول پروژهای باشد که بر پایه استعمار و نژادپرستی شکل گرفت.
در نهایت، باید گفت که این جنگ نه با موشک و بمب، بلکه با روایتها به پایان خواهد رسید؛ روایتهایی که نهتنها در خاورمیانه، بلکه در ضمیر جهانیان طنینانداز شدهاند.
انتهای پیام
نظرات