به گزارش ایسنا، رسانه انگلیسی در مقالهای به تحلیل واکنشها به اجرای اخیر هنرمند پانک، «باب وایلن»، در جشنواره موسیقی گلاستنبری پرداخته است. این مقاله نه تنها به واکنشهای ساختگی و جهتدار نسبت به شعار این هنرمند میپردازد، بلکه بر سکوت شرمآور نظامهای سیاسی و رسانهای غرب در قبال جنایات اسرائیل در غزه تمرکز دارد.
نشریه «میدلایست آی» ابتدا با توصیف فرهنگ پانک و ویژگی اعتراضی آن یادآور میشود که پانک برای تسکین افکار عمومی نیستند، بلکه آمده است تا واقعیتهای تلخ و ناهنجار جامعه را فریاد بزند. در این مسیر، باب وایلن و گروه ایرلندی «نیکپ» با اجرای خود در گلاستنبری آینهای در برابر چهره سیاست بریتانیا و حمایت آن از جنایات رژیم اشغالگر در غزه قرار دادند.
شعار باب وایلن با جمله «آزادی، آزادی برای فلسطین» آغاز شد، شعاری که بسیاری از حاضران با آن همخوانی کردند. اما آنچه باعث واکنش گسترده شد، بخش دوم اجرای او بود: «مرگ، مرگ بر ارتش اسرائیل». این شعار که مستقیماً نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی را هدف قرار میداد، با واکنش جمعیت همراه شد.
مقاله تأکید میکند که وایلن هرگز خواستار مرگ غیرنظامیان یا یهودیان نشد، بلکه ارتش این رژیم را هدف انتقاد خود قرار داد؛ ارتشی که به گفته سازمانهای حقوق بشری، مسئول جنایات گسترده علیه مردم غیرنظامی در غزه بوده است. با این حال، رسانههایی چون «میل آن ساندی» تلاش کردند با تحریف عمدی گفتههای وایلن، موجی از ترس و خشم علیه او ایجاد کنند.
بهدنبال این ماجرا، مجوز تور آمریکایی این گروه لغو شد، قرارداد نمایندگی هنریشان فسخ گردید و پلیس بریتانیا تحقیقات جنایی درباره آنها را آغاز کرد. نویسنده مقاله این اقدامات را نشانهای از سرکوب صدای اعتراض و حمایت سیستماتیک از قدرتهای نظامی میداند.
در ادامه، رسانه انگلیسی به وضعیت فاجعهبار غزه اشاره میکند و مینویسد که پس از تقریباً ۲ سال حملات پیدرپی، مردم این منطقه چیزی جز ویرانی، مرگ، گرسنگی و ناامیدی ندیدهاند. در چنین شرایطی، شعارهایی چون «مرگ بر ارتش اسرائیل» بازتاب خشم مشروع مردمی است که در جهنمی بیپایان گرفتار شدهاند.
نویسنده به نفاق مقامهای بریتانیایی میتازد. از جمله، «لیزا ناندی» وزیر فرهنگ بریتانیا که به سرعت عملکرد وایلن را محکوم کرد، اما در مقابل کشتار مردم غزه، سکوتی معنادار در پیش گرفته است. بهگفته نویسنده، کسانی که مدعی مقابله با یهودستیزی هستند، عملاً تلاش میکنند تا با برچسبزنی به اعتراضات مشروع، صدای مخالفان جنایات این رژیم را خفه کنند.
مقاله همچنین به نقش ارتش رژیم صهیونیستی در ساختار این رژیم میپردازد و یادآور میشود که بیش از نیمی از صهیونیستها در ارتش خدمت میکنند. این ارتش نهتنها نهادی نظامی بلکه مهمترین ابزار سرکوب و استعمار در ساختار سیاسی این رژیم است.
در ادامه، نویسنده به نمونههایی از جنایات این ارتش اشاره میکند؛ از جمله قتل خبرنگاران، هنرمندان، و غیرنظامیان در بمباران کافهای در ساحل غزه، و همچنین دستور فرماندهان نظامی برای تیراندازی مستقیم به سوی مردم گرسنهای که برای دریافت کمکهای غذایی صف کشیده بودند. در این حملات، از تیربار و نارنجکانداز استفاده شده و در هیچ موردی شواهدی از مقاومت مسلحانه فلسطینیها گزارش نشده است.
در مقابل، بهجای تمرکز بر این جنایات، رسانهها و سیاستمداران بریتانیایی انرژی خود را صرف محکومیت یک هنرمند کردهاند. نویسنده مقاله این رفتار را نمونهای از انحراف عامدانه افکار عمومی میداند؛ انحرافی که میخواهد بهجای پاسخگویی به جنایت، از مسئولان سیاست خارجی غربی سلب مسئولیت کند.
در پایان، مقاله به نقل از باب وایلن و فعالان یهودی ضدصهیونیست از جمله «نائومی ویمبورن-ایدریسی» یادآور میشود که هدف از این شعارها نابودی انسانها نیست، بلکه مخالفت با ماشین نظامی است که مسئول نابودی غزه شده است.
باب وایلن در بیانیهای میگوید: «ما خواستار مرگ هیچکس نیستیم. ما خواهان پایان دادن به ماشین خشونتی هستیم که غیرنظامیان بیدفاع را هدف قرار میدهد... دولتها نمیخواهند از ما بشنوند که چرا در برابر این جنایت سکوت کردهاند. آنها نمیخواهند کسی از آنها بپرسد چرا جلوی این کشتار را نمیگیرند.»
انتهای پیام
نظرات