• پنجشنبه / ۲۶ تیر ۱۴۰۴ / ۰۹:۰۹
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1404042616250
  • خبرنگار : 50666

خنده‌های غمگین در خاطره «گُمانه»

خنده‌های غمگین در خاطره «گُمانه»

ایسنا/اصفهان نمایشگاه نقاشی «گُمانه» که این روزها در اصفهان برپا است، قرینه‌وار در پناه دیو و آتش و گل و گیاه از طنزی تلخ می‌گوید؛ طنزی که شاید حافظه جمعی‌مان را فریاد ‌آورد.

نوید شاه‌نشین، هنرمند نقاش، با نظر به مبحث سبک‌شناختی این نمایشگاه در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: اگر از من بپرسید که در نمایشگاه «گمانه» آثارم براساس چه سبکی آفرینش شده است، بی‌گمان سبک خاصی را به شما معرفی نمی‌کنم. به‌نظرم در هنر معاصر دیگر نمی‌توان به سبک مشخصی پایبند بود.

وی افزود: از قرن بیستم میلادی به این‌سو، به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم، با ویژگی‌هایی مانند چندسبکی (Pluralism)، پایان روایت‌های بزرگ و آزادی بیان فردی مواجهیم. امروز، هنرمندان در مجموعه‌های گوناگون‌شان می‌توانند آزادانه هرچند سال یک بار بین سبک‌های مختلف حرکت کنند یا به یک لحن خاص وفادار بمانند.

سبک آگاهانه و شخصی

این هنرمند ادامه داد: مهم این است که این انتخاب آگاهانه باشد و چه بهتر که هنرمند بتواند از دل این تلاش‌هایش یک سبک زبانی نو و شخصی بسازد. این پایبندی بهتر است در تعامل با زمانه، مخاطب و جریان‌های هنری صورت بگیرد تا معنا و تأثیر خود را حفظ کند.

شاه‌نشین که آثارش را در تکنیک‌های اکریلیک روی بوم و آبرنگ و آب‌ مرکب روی مقوا خلق کرده است، توضیح داد: مجموعه «گمانه» دارای محتوایی ضداسطوره‌ای و گِروتِسک یا نوعی طنز تلخ است، همچنین ترکیب‌بندی همه آثارم کاملاً قرینه محسوب می‌شود.

خنده‌های غمگین در خاطره «گُمانه»

قرینه و تشویش

 وی با نظر به بحث قرینه یادآور شد: قرینه محکم‌ترین و مطمئن‌ترین نوع ترکیب‌بندی و به‌گمانم واکنش و مأمنی ناخودآگاه و غریزی است به دنیای بدون تعادل و پرتشویشی که در آن زیست می‌کنیم، به‌خصوص مسائلی که در سال‌های اخیر با آن‌ها روبه‌رو بوده‌ایم.

این هنرمند درباره پیشینه کاربرد قرینه خاطرنشان کرد: در گذشته، هنر و معماری ایران اغلب مبتنی بر ترکیب‌بندی‌های قرینه بود؛ امری که در دوران معاصر تا حدودی فراموش شده است، شاید این مجموعه بتواند تداعی‌گر همان سنت دیرین در هنر سرزمین‌مان باشد.

از گمانه تا عمق

شاه‌نشین بیان کرد: از منظر روان‌شناختی، آثار من در این نمایشگاه یادآور گونه‌ای کنترل‌ شده از «رورشاخ» است؛ این واژه به نوعی آزمون روان‌شناسی نظر دارد که در متن بیاینه تبیین کرده‌ام. از دیگر عناصر تکرارشونده در مجموعه «گمانه» می‌توان به حضور مداوم دیو، گل و گیاه و آتش اشاره کرد؛ عناصری که بارها در آثار مختلف ظاهر می‌شوند و در شکل‌گیری فضای کلی مجموعه نقش مهمی ایفا می‌کنند.

وی با تأمل در عنوان نمایشگاه گفت: مقصود از «گُمانه» (Borehole) در علم زمین‌شناسی حفره‌ای عمودی است که در زمین ایجاد می‌شود تا درخصوص اعماق زمین اطلاعاتی به‌دست آید. این داده‌ها می‌تواند شامل تاریخچه خاک و آب‌وهوای آن منطقه باشد.

خنده‌های غمگین در خاطره «گُمانه»

ناخودآگاه فردی و جمعی

این هنرمند اضافه کرد: در این مجموعه، عنوان «گمانه» با کشف اعماق ناخودآگاه فردی ارتباط استعاری دارد، چون باور دارم اگر بتوان در ناخودآگاه فردی کنکاش و لایه‌های زیرین و عمیقش را کشف کرد، به یک ناخودآگاه جمعی دست خواهیم یافت که در وجود همه اشخاص یک جامعه جای دارد.

شاه‌نشین با نظر به اهمیت شناخت ناخودآگاه جمعی چنین شرح داد: تاریخ واقعی یک جامعه یا سرزمین در همان ناخودآگاه نهفته است و با تاریخ مکتوبی که به‌دست فاتحان نوشته و تحریف شده متفاوت است، هرچند این تصاویر در نهایت نمودی استعاری بدون برخورداری از قطعیت پیدا خواهند کرد. جالب است که ما در ادبیات فارسی، «گمانه‌زنی» را مترادف حدس‌زدن می‌دانیم که بازهم نوعی قطعیت‌نداشتن بر آن حاکم است.

دردناک اما بایسته

وی در جمع‌بندی خود از بحث عنوان نمایشگاه اظهار کرد: همان‌گونه که زمین‌شناس برای کشف منابع پنهان زمین، نیاز به حفر گمانه دارد، انسان نیز برای شناخت خود و تاریخ زیسته هم‌کیشانش باید به‌نوعی «گمانه‌زنی روانی» دست بزند. این فرایند گاه دردناک، اما ضروری به‌شمار می‌آید، چون تنها از دل همین حفاری‌ها است که می‌توان به لایه‌های فراموش‌شده‌ وجود رسید و گنجینه‌های آگاهی را بازیافت.

پریان و پل‌ها

به گزارش ایسنا، در نمایشگاه «گمانه» ۳۰ اثر در ابعاد گوناگون از ۳۵ در ۵۰ تا ۱۲۰ در ۱۸۰ به نمایش درآمده است. «گمانه» تا ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ همه‌روزه، به‌جز سه‌شنبه‌ها و جمعه‌ها، بین ساعات چهار تا هشت در گالری «امروز» اصفهان از دوستداران هنر استقبال می‌کند. نوید شاه‌نشین در بیانیه نمایشگاهش چنین نوشته است: «برداشت اول: نشانه می‌کردم و گمانه می‌زدم. گمانه می‌زدم. در پی رؤیاهایی که سنگ شده بود. سکوت‌هایی که پر از همهمه بود. چهره‌هایی که هریک هزار چهره بود. گمانه می‌زدم و نمی‌یافتم. پریانی را که بر پل‌های قوس و قزح می‌رقصیدند (کیوان قدرخواه). برداشت دوم: «تست رورشاخ» یک آزمون روان‌شناسی فرافکن است که در آن فرد مورد معاینه، تلقی و برداشت شخصی خود را از لکه‌هایی قرینه و مبهم بیان می‌کند و براساس این تفسیر و تلقی، روان‌شناس نوع شخصیت و افکار ناخودآگاه فرد مذکور را کشف می‌کند. برداشت سوم: ...»

خنده‌های غمگین در خاطره «گُمانه»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha