فرید موسوی با تاکید بر اهمیت توجه به «سرمایه اجتماعی»، گفت: ما امروز در شرایطی نیستیم که بخواهیم گسلهای اجتماعی را فعال کرده و بعد بیتفاوت بایستیم. بدانیم که هر سخن و تصمیم ما مسئولان در جامعه انعکاس دارد.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس همچنین تغییر رویکردهایی در حوزه مالی و اقتصادی را ضروری خواند و گفت: امروز اداره اقتصاد کشور مبتنی بر درآمدهاست که باید این شیوه تغییر کرده و مجموعه اقدامات داخلی و خارجی برای بهبود وضعیت معیشت مردم انجام شود.
گفتوگوی خبرنگار ایسنا با سید فرید موسوی نماینده مراغه و عجبشیر را در زیر میخوانید.
بعد از گذشت یک سال از عمر مجلس دوازدهم، برخی، انتقاداتی را به عملکرد مجلس در مقایسه با دوره یازدهم مطرح میکنند و معقتدند که حاشیههای این دوره بسیار پررنگ است؛ ارزیابی شما از عملکرد یک سال گذشته چیست؟
مجلس دوازدهم تفاوت اساسی با ادوار گذشته دارد. زمانی این مجلس کار خود را آغاز کرد که عملا کشور بدون دولت بود. شاید ساختارهای اجرایی کشور همچنان فعال بودند اما آن انسجام و مدیریت منسجم که از یک دولت انتظار میرود، وجود نداشت و کشور درگیر آمادهسازی برای انتخابات ریاستجمهوری بود و تمام کشور تحت تأثیر این موضوع قرار داشت.
در مجالس قبلی، سال اول معمولا زمان شناخت نمایندگان از یکدیگر، شکلگیری فراکسیونها و آغاز تدوین طرحها و لوایح بود اما مجلس دوازدهم بلافاصله با فضای سنگین انتخابات و سپس معرفی وزرا مواجه شد در این بین بررسی صلاحیت وزرا نیز زمان زیادی را از مجلس گرفت. این موضوع باعث شد که چند ماه اول مجلس عملا درگیر این فرآیند باشد.
بعد از تشکیل دولت چهاردهم، نوبت به بررسی بودجه رسید؛ امری که بخش بزرگی از وقت مجلس را به خود اختصاص داد؛ لذا معتقدم مجلس دوازدهم تازه در حال انجام کارهایش شده و از این پس میتوان عملکرد آن را دقیقتر ارزیابی کرد.صدای برخی از نمایندگان مجلس بلندتر از دیگران است؛ این صداها در ظاهر به بیان دغدغه مردم میپردازد اما در عمل چیزی برخلاف خیلی از مسائل عامه جامعه است
در این میان، صدای برخی نمایندگان بلندتر از دیگران است. بعضا این صداها آزاردهنده و در ظاهر برای بیان دغدغه مردم است اما در عمل برخلاف خیلی از مسائل عامه و مردم است البته که باید این صداها نیز شنیده شود چون یکی از زیباییهای مجلس همین تکثر صداهاست.
با توجه به اینکه آغاز فعالیت دولت چهاردهم تقریبا همزمان با شروع دوره دوازهم مجلس شده است، تعامل دولت و مجلس را چه طور ارزیابی میکنید؟
متاسفانه در این مدت دولت بازیگری خوبی در مجلس نداشته است. دولت در نحوه تعامل و رویکرد خود با مجلس تجدیدنظر اساسی داشته باشد. در حال حاضر، انسجام گفتمانی دولت در مجلس دیده نمیشود لذا بازنگری و مهندسی مجدد دولت در حوزه پارلمانی ضروری است.
دولت بعد از رای اعتماد در صحن علنی تنها بوده و نتوانسته شبکهای مؤثر از ارتباط با نمایندگان ایجاد کند. این خود دلیل محکمی برای لزوم تجدیدنظر دولت در تعامل با مجلس است.
در ماههای اخیر شاهد افزایش انتقادات نمایندگان از عملکرد دولت هستیم آن هم در شرایطی که مجلس در ابتدای شروع به کار دولت و در زمان رای اعتماد به وزرای پیشنهادی، همراهی خوبی داشت؛ علت افزایش انتقادات را چه میدانید؟
آقای پزشکیان از بدنه مجلس و عضو فراکسیون مستقلین ولایی بود و در شکلگیری این فراکسیون در دوره دوازدهم تاثیر بسزایی داشتند.
از طرف دیگر مجلس در رای اعتماد به وزرای پیشنهادی همراهی لازم با دولت داشت اما بعد از آن دولت، مجلس را رها کرد و انگار هیچ برنامهای برای مجلس پیشبینی نکرد و هر کدام از وزراتخانهها و مجموعههای دولت به صورت جزیرهای عمل کرده و برنامهای برای تعامل مستمر با نمایندگان وجود نداشت.
ممکن است برخی این موضوع را در تضاد با اصل تفکیک قوا بدانند حال اینکه دولت و مجلس به یکدیگر نیاز دارند و مکمل یکدیگر هستند. مردم عملکرد قوا را یکپارچه و نه تفکیکی میبینند.
علاوه بر این، مجلس دوازدهم و دولت چهاردهم با یکدیگر همسرنوشت هستند چون هر دو قوه در یک بازه زمانی به پایان عمر خود میرسند و باید گزارشی از عملکرد خود به مردم بدهند لذا توفیقات حاصل شده میتواند تاثیری در افزایش مشارکت مردم در انتخابات بعدی داشته باشد؛ آن هم در شرایطی که با کاهش مشارکت در انتخابات مجلس و دولت روبرو بودیم. قطعا همکاری و همافزایی مجلس و دولت میتواند مردم را به صندوقهای رای برگرداند.
شما در حالی از تعامل دولت و مجلس سخن میگویید که در چند ماه گذشته با افزایش درخواستهای استیضاح، تحقیق و تفحص و اعمال ماده ۲۳۴ از سوی نمایندگان مواجه بودیم.
بخشی از این موضوع ناشی از آن است که برخی از نمایندگان، ازهمان ابتدا و با بروز مشکلی سراغ آخرین ابزار نظارتی یعنی استیضاح و اعمال ماده ۲۳۴ میروند. دولت در نحوه تعامل و رویکرد خود با مجلس تجدیدنظر اساسی داشته باشد چراکه در حال حاضر انسجام گفتمانی دولت در مجلس دیده نمیشود
از سوی دیگر، شرایط فعلی کشور از نظر محدودیتهای مالی و اعتباری خاص است و در همین وضعیت انتظاراتی در حوزههای انتخابیه وجود دارد. اقتصاد کشور هم دولتمحور بوده و توقع همه حضور دولت در تمامی حوزههاست حال اینکه باید به سمت استفاده از روشهای جدید تامین مالی و استفاده از ظرفیتهای نوآورانه و بخش خصوصی حرکت کرد. اتکای عمده مدیران اجرایی منطقهای و استانی استفاده از اعتبارات بودجهای تخصیص یافته از سوی سازمان برنامه و بودجه است.
در این وضعیت دولت میتواند با ارتباط موثرتر با مجلس و از طریق معاونتهای پارلمانی، با نمایندگان گفتوگو کرده و به تبیین شرایط و استفاده از روشهای جدید بپردازد و در یک کلام «همراهی» بیشتر با نمایندگان داشته باشد لذا باید دولت مهندسی مجدد در حوزه پارلمانی داشته تا کمتر شاهد این اتفاقات باشیم وگرنه همچنان این وضعیت ادامه خواهد داشت که نتیجه جز اصطکاک بین مجلس و دولت ندارد.
با توجه به عضویت شما در فراکسیون مستقلین ولایی، آیا امکان طرح چنین مشکلات از سوی نمایندگان به رئیسجمهور به خصوص توسط این فراکسیون وجود ندارد تا تعامل مجلس و دولت دچار خدشه نشود؟
متاسفانه فراکسیون مستقلین ولایی پس از رای اعتماد به وزرا دچار انفعال و غرور شد و نتوانست به خوبی نقشآفرینی کند و عملا هیچ اقدام و برنامه خاص و عملیاتی نداشت. هدف تشکیل این فراکسیون این بود که انعکاس دهنده صدای خاموش مردم و پرچمدار افرادی باشد که مطالبات و صدایشان طی سالها شنیده نشد و نمیخواستند در انتخابات شرکت کنند اما ما بعد از رای اعتماد دچار نوعی غرور شدیم. تصور کردیم چون دولت همراه ما است و تمام کابینه توانسته رای اعتماد بگیرد، دیگر نیازی به فعالیت جدی نیست. تمرکزمان معطوف به مسائل شهرستانی و بودجه شد و از رسالت اصلی فراکسیون و نقش ملی خودمان غافل ماندیم.
نمایندگان اقلیت در انتخابات هیات رئیسه کمیسیونها و هیات رئیسه مجلس نیز آنگونه که باید و شاید، نقشآفرینی نکردند. البته اخیرا فعالیتهای فراکسیون افزایش پیدا کرده که امیدوارم در اجلاسیه دوم بتوانیم عملکرد بهتری داشته باشیم و صدای بخشی از جامعه باشیم که به ما رای دادهاند. این موضوع هم نباید صرفا به نطق و تذکر محدود شود چون اکثریت نمایندگان عضو فراکسیون از افراد باتجربه هستند و میتوانند اقدامات موثری انجام دهند.
یکی از موضوعات مناقشه برانگیز در بین دستکم تعدادی از نمایندگان مجلس با دولت، موضوع لایحه عفاف و حجاب است که فعلا با نظر شورای عالی امنیت ملی ابلاغ نشده است. اما همچنان انتقاداتی به این لایحه چه از سوی موافقان و چه از سوی مخالفان شنیده میشود. آیا اساسا راهکاری برای این موضوع وجود دارد؟
لایحه حجاب باعث ایجاد دوقطبی شدیدی در جامعه شد. این لایحه براساس اصل ۸۵ یعنی بررسی در کمیسیون به جای صحن، در مجلس یازدهم به تصویب رسید که همان زمان هم عدهای از نمایندگان به این فرآیند معترض بودند.
آنهایی که خواسته یا ناخواسته پیگیر اجرایی شدن لایحه حجاب هستند، در واقع میخواهند فقه را در جامعه منزوی کنند. ما نمیتوانیم عقلانیت را از فقه جدا کنیم. فقه، ایمان و دین باید همراه با کرامت انسانی باشند حال اینکه این لایحه کرامت انسانی را زیر پا گذاشته است.
خوشبختانه با تدبیر مناسب در شورای عالی امنیت ملی، این لایحه وارد مرحله اجرا نشد. دولت نیز در این مسیر موضعگیری قابل قبولی داشت. البته برخی همچنان تلاش دارند با فریادهای رسانهای و سیاسی، صدای خود را بلند کنند اما واقعیت این است که جامعه به این نتیجه رسیده که این لایحه نمیتواند راهگشا باشد.
ظاهرا هنوز برخی از نمایندگان از تجربهها درس نگرفتهاند که نمونه دیگر آن، «لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» است که در آن به جای توجه به رویکردهای تربیتی و فرهنگی، به رویکردهای امنیتی و نظامی توجه شده است. نباید فراموش کنیم که قوانین برای اجرا نیاز به مقبولیت اجتماعی دارند. بسیاری از قوانین به دلیل نداشتن مقبولیت در زمان تصویب، تنها باعث ایجاد هیجان کوتاهمدت در جامعه شده و به سرعت کنار گذاشته شدند.
امروز در شرایطی نیستیم که گسلهای اجتماعی را فعال کنیم و بعد بیتفاوت بایستیم، بدانیم هر سخن و تصمیممان در جامعه انعکاس داردما امروز در شرایطی نیستیم که بخواهیم گسلهای اجتماعی را فعال کنیم و بعد بیتفاوت بایستیم. ما بهویژه مسئولان، باید بدانیم که هر سخن و تصمیممان در جامعه انعکاس دارد.
طرح اصلاح موادی از قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و برخی از احکام راجع به مهریه موسوم به کاهش مهریه در شرایطی در دستور مجلس قرار دارد که انتقادات فراوانی به آن مطرح است. دیدگاه شما درباره این طرح چیست؟
متأسفانه براساس نگاه مردسالارانه حاکم بر جامعه، صدای زنانی که از قانون فعلی مهریه آسیب دیده و تحت ظلم قرار گرفتهاند، شنیده نمیشود و تنها صدای مردانی شنیده میشود که از این قانون متضرر شدهاند.
در این بین برخی نمایندگان در مجلس به دنبال تغییر قانون مهریه هستند. مهریه، قراردادی است که بین دو نفر منعقد میشود. دخالت یکطرفه در این قرارداد با شعارهایی مردمپسند مثل «حمایت از بنیان خانواده» تنها باعث نقض حقوق زنان میشود. مهریه، برای بسیاری از زنان جامعه، در غیاب چتر حمایتی دیگر، تنها پشتوانه است.من شخصا مخالف هرگونه تغییر در قوانین فعلی مهریه هستم و این را صریحا اعلام کردهام.
بعد از تائید لایحه پالمرو در مجمع تشخیص مصلحت نظام و بررسی مجدد لایحه CFT در مجمع، دوباره موضوع عضویت ایران در گروه ویژه اقدام مالی (FATF) مطرح شده است که مخالفان و موافقانی نیز دارد. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
ما به عنوان یک حاکمیت در کشور، مسئول توسعه، رفاه و عزت مردم هستیم و همچون یک گروه چریکی نیستیم. باید جایگاه ایران را در معادلات بینالمللی ارتقا دهیم که یکی از مسیرهای آن، تعامل اقتصادی و مالی با دنیاست. وضعیت اقتصادی و رفاهی جامعه میتواند قدرت نرم و عزت و شانیت و جایگاه مردم را ارتقا دهد. هیچگاه یک جامعه فقیر نمیتواند عزت داشته باشد.
از طرف دیگر محدودیتهای اقتصادی و مالی در حوزه بینالملل در اقتصاد کشور اثرگذار بوده که با تکیه بر ظرفیتهای داخلی توانستهایم با بخشی از این محدودیتها مقابله کنیم اما دیگر زمان آن گذشته که دور خود پیلهای پیچیده و تصور کنیم که میتوانیم بدون مراوده با دنیا به پروانه تبدیل شویم.
باید مراودات و ارتباطات گسترده بینالمللی داشته باشیم چون توسعه و پیشرفت بدون این ارتباطات میسر نمیشود کما اینکه با نگاهی به کشورهای در حال توسعه مثل برزیل، هند و کره جنوبی میتوان به این واقعیت رسید که این کشورها با ارتباطات گسترده با دنیا به توسعه دست پیدا کردهاند. محدودیتهای اقتصادی و مالی بینالمللی در اقتصاد کشور اثرگذار بوده که با تکیه بر ظرفیتهای داخلی توانستهایم با بخشی از این محدودیتها مقابله کنیم
ما یکسری داراییهای و ظرفیتهای مازاد بر مصرف داریم که میتوانیم با صادرات آن، اقدام به واردات نیازهای کشور کنیم تا در نهایت رفاه برای مردم ایجاد شود. در این شرایط دنیا به قاعدهای به نام گروه ویژه اقدام مالی (FATF) رسیده که کشورها برای توسعه روابط مالی و اقتصادی خود عضو این گروه میشوند.
در شرایطی که کشور ما با تحریم مواجه است، محدودیتهای ناشی از FATF مازاد شد و حتی کشورهای علاقهمند برای همکاری اقتصادی به دلیل عدم عضویت ایران در FATF نتواستند به خوبی همکاری کنند. الحمدالله اخیرا کشور در مسیر فنی و تخصصی و نه شعاری وارد بررسی مجدد لوایح مرتبط با FATF شده است. متأسفانه عادت کردهایم موضوعات فنی را به کف جامعه کشانده و افراد غیرمتخصص با هیاهو و فشار رسانهای به طرح دیدگاههای خود به خیال حل موضوعات کشور بپردازند.
از این مسیر میتوان ضمن محدود کردن اثر تحریمهای ناجوانمردانه بینالمللی علیه کشور، حقانیت جمهوری اسلامی را اثبات کرده و به مدار روابط و اقتصاد جهانی برگشت؛ با شعار نمیتوان تحریمها را محدود کرد و کشور را توسعه داد.
امروز معیشت مردم بهشدت تحت فشار است. خانوادههایی هستند که سفرهشان کوچکتر شده و نگران آینده فرزندانشاناند. با شعار نمیتوان کاری از پیش برد. باید ریلگذاری درستی داشته و از شعارزدگی دور شویم. مردم از ما انتظار عمل دارند.
شما در صحبتهای خود از وضعیت معیشت مردم ابراز نگرانی کردید؛ چه اقداماتی برای مقابله با افزایش قیمتها، گرانیها و کوچک کردن سفره مردم ضروری است؟
امروز سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد در هم تنیده است. هنر دیپلماسی این است که راه نفس اقتصاد را باز کند. برخیها شعار بهبود معیشت و وضعیت اقتصادی میدهند اما مذاکره را نشانه ضعف تعبیر می کنند حال اینکه مذاکره نشانه ضعف نیست و اتفاقا مذاکره نشانه عقلانیت و اعتماد به نفس ملی است.
باید راهکارهای متعددی را مدنظر داشته باشیم. کشوری که پشتوانه مردمی دارد نباید هیچ ابایی از مذاکره داشته باشد و باید با دنیا گفتوگو کند. ما نباید از گفتوگو با دنیا بترسیم. یکی از راهکارهای برونرفت از وضعیت اقتصادی، مذاکره با پشتوانه مردم و از موضع اقتصاد با هدف باز شدن نفس اقتصاد است.
مذاکره نشانه عقلانیت و اعتماد به نفس ملی است، ما نباید از گفتوگو با دنیا بترسیم چون یکی از راهکارهای برونرفت از وضعیت اقتصادی، مذاکره با هدف باز شدن نفس اقتصاد استالبته این به معنای عدم توجه به ظرفیتهای داخلی کشور نیست. ما به تغییر رویکردهایی در حوزه مالی و اقتصادی نیاز داریم. امروز اداره اقتصاد کشور مبتنی بر درآمدهاست که باید این شیوه تغییر کند. آن هم در وضعیتی که کشور دارای داراییهای زیادی همچون معدن است که برنامهریزی درستی برای استفاده از آن وجود ندارد. نمونه دیگر شرکت ملی نفت است که نقشآفرینی آنچنانی در اقتصاد ندارد و ظاهرا ارادهای هم برای بهرهگیری از آن نیست.
این موارد نشان میدهد که باید مجموعه اقدامات داخلی و خارجی برای بهبود وضعیت معیشت مردم انجام داد. ما به عنوان حاکمیت باید در این مسیر گام برداریم نه اینکه فقط به طرح موضوع بپردازیم.
این روزها استفاده از منابع و ظرفیتهای داخلی تبدیل به کلیدواژه مسئولان شده است اما در عمل اقدامی صورت نمیگیرد.
ما گرفتار روزمرگی و هیاهوی آمار و هیجان و جناح سیاسی شده و در تمامی عرصهها از سیاست گذاری مسئولانه فاصله گرفته و به سیاستورزی واکنشی رسیدهایم. تقریبا توان حل مساله و چالش در نظام اداری از بین رفته و صرفا موضوعات را «حمل» و نه «حل» می کنیم.
باید اراده و مدل ذهنیمان را تغییر دهیم و تا آن زمان، این وضعیت ادامه پیدا کرده و هزینه آن را مردم و کشور میپردازند.
یکی دیگر از مشکلات مردم، ناترازی انرژی است که نمود عینی آن قطعی برق است. راهکار دولت در این مقطع و برای کاهش ناترازی، استفاده از پنلهای خورشیدی است.
در این حوزه ناکارآمدی مدیریتی مشهود است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. علاوه بر آن، این وضعیت ناشی از مسیری است که در گذشته طی شد. مجلس هفتم در اقدامی خلاف نظر دولت وقت، «تثبیت قیمتها» را تصویب کرد که عدهای از نمایندگان آن دوره، از این مصوبه به عنوان «هدیه بزرگ مجلس هفتم» یاد میکردند.
بخشی از مشکلات فعلی ناشی از سیاستگذاری اقتصادی برای قیمتگذاری است. اگر سوخت را صادر کنیم، یک میزان درآمد کسب می کنیم و اگر به نیروگاه بدهیم، میزان درآمد فرق میکند. مجموعه اقدامات در مجلس و در دولت، ما را به این نقطه رسانده است. حالا هم به سمت اصلاح نمیرویم چون سرمایه اجتماعی لازم برای اصلاح را از دست دادهایم پس به خاطر نداشتن توان برای جلب همراهی مردم، به سراغ نسخههایی مثل «پنلهای خورشیدی» رفته که آن هم چالشهای خود را دارد.
دولت میگوید عقل جمعی کشور به این نتیجه رسیده که از «پنلهای خورشیدی» استفاده شود حال اینکه باید ابتدا مشخص شود که چرا ما به این نقطه از ناترازی انرژی رسیدهایم. آیا نظام قیمتگذاری نقش داشته یا مصوبه احساسی مجلس هفتم تاثیرگذار بوده است؟ اگر پاسخ مثبت است باید آن قوانین اصلاح شود نه اینه مدام با وصلهپینه کارها جلو رویم. باید با جدیت و مبتنی بر نظر کارشناسی پیش رویم. مردم خوب میفهمند، تحلیل میکنند و آگاه به امور هستند اما نظام اداری ما هنوز توان درک، تحلیل و تصمیمگیری مناسب را ندارد.
دولت برای مقابله با ناترازی به خصوص در ایام تابستان، لایحه اختیار دولت در تغییر ساعت رسمی کشور و تعیین ساعات کار کارکنان را به قید دوفوریت به مجلس تقدیم کرد که فوریت آن به تصویب نرسید و عملا بررسی این لایحه به سال آینده موکول میشود. چرا مجلس با فوریت این لایحه مخالفت کرد؟
همان طور که در ابتدا گفتم، متأسفانه دولت بازیگری مؤثر خود را در مجلس از دست داده و برنامه مشخصی برای تعامل با مجلس ندارد. باید معاونتهای پارلمانی حضور فعالتری در مجلس داشته و در دسترس نمایندهها باشند و رایزنی و گفتوگوی موثر با نمایندهها داشته باشند.
یکی دیگر از مسائل این روزهای جامعه، قاچاق سوخت است که روسای قوا بر لزوم مقابله با آن نیز تاکید دارند. به باور شما چه راهکاری برای مقابله با قاچاق سوخت وجود دارد؟
قاچاق سوخت، کالا و ارز از مواردی است که بارها و بارها در گفتمان اقتصادی و سیاسی کشور مطرح بوده و حتی مجلس قانونی برای مقابله با آن تصویب کرد اما متاسفانه همواره دچار افراط و تفریط میشویم. مثلا در قانون مقابله با قاچاق کالا و ارز، بحث پیمانسپاری ارزی آمده که باید ارز حاصل از صادرات به کشور برگردد اما همین با الزام، صادرات بخش کشاورزی با چالش مواجه شده است. صادرات کشاورزی زمانی معنا دارد که مازاد مصرف داخلی داریم اما یک طرفه قانونی به تصویب رسیده که مشکلزا شده است.
نسخهها و راهکارها مشخص است اما اجرای آن به اراده احتیاج دارد که ظاهرا چنین «ارادهای» وجود ندارد چون سرمایه اجتماعی برای اقدامات اصلاحی را نداریم. هر اقدامی که برای مردم سخت باشد، با واکنش منفی جامعه مواجه شده و نمیتوان موضوع را پیگیری کرد.
متأسفانه در این شرایط هم به سرمایه اجتماعی توجه نشده و اقدامی برای بهبود آن صورت نگرفته است حال اینکه با ارتقا و حفظ سرمایه اجتماعی میتوان زمینه و بستر لازم برای انجام برخی از جراحیهای اقتصادی را مهیا کرد که مقابله قاچاق کالا و سوخت در صدر این اولویتها قرار دارد.
بحث هوش مصنوعی از دیگر موضوعاتی است که حداقل هنوز در کشور ما یک پدیده ناشناخته است. مجلس چه برنامهای برای هوش مصنوعی دارد؟
هوش مصنوعی فقط یک فناوری نیست. شاید اسمش سرد باشد اما آینده داغی در پیش دارد. این فناوری بر آینده سبک زندگی، اقتصاد، امنیت و فرزندان ما تأثیر خواهد گذاشت. ما باید از این فرصت، بستری برای توسعه بسازیم.
اگر امروز چارچوبی برای هوش مصنوعی تعیین نکنیم، ممکن است آینده را ببازیم. تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که با دقت بالا هم در مسیر نوآوری حرکت میکنند و هم از مردمشان محافظت میکنند. باید هوش مصنوعی در خدمت انسان باشد، نه جایگزین مسئولیت انسانی. قوانین و اقدامات کشورهای مختلف نشان میدهد که با دقت و درایت، در حال رصد و ابعاد آن هستند. هوش مصنوعی یا آیندهای روشن برای انسان خواهد ساخت یا آیندهای تاریک بدون انسان.هوش مصنوعی یکی از پایههای توسعه آینده کشور است که اگر امروز چارچوبی برای هوش مصنوعی تعیین نکنیم، شاید آینده را ببازیم
اخیرا مجلس کلیات طرح ملی هوش مصنوعی را تصویب کرد که البته انتظار میرفت دولت لایحهای در این زمینه به مجلس بدهد اما متاسفانه دولت غفلت کرد و مجلس راسا ورود کرد. نباید در این حوزه از دنیا عقب بمانیم. اگر عقب بمانیم، شاید فاصله ما با جهان دیگر قابل جبران نخواهد بود. رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر اهمیت هوش مصنوعی تاکید کردهاند. امیدوارم دولت و مجلس به سرعت به جمعبندی برسند و هوش مصنوعی را بهعنوان یکی از پایههای توسعه آینده کشور در نظر بگیرند چون این فناوری، بیاستثنا بر همه ابعاد زندگی بشر اثر خواهد گذاشت.
انتهای پیام
نظرات