• چهارشنبه / ۸ مرداد ۱۴۰۴ / ۰۷:۵۲
  • دسته‌بندی: علم
  • کد خبر: 1404050804444
  • خبرنگار : 71654

با عجایب هفتگانه کیهان آشنا شوید

با عجایب هفتگانه کیهان آشنا شوید

«عجایب هفتگانه جهان باستان» اولین فهرست شناخته‌شده از قابل توجه‌ترین آثار دوران باستان کلاسیک است؛ این فهرست بر اساس کتاب‌های راهنمایی که در میان گردشگران یونانی محبوب بودند، تهیه شده و تنها شامل آثاری است که در اطراف حاشیه مدیترانه و در بین‌النهرین واقع شده‌اند. اما در مورد عجایب هفتگانه کهکشانی چه می‌دانیم؟

به گزارش ایسنا، عجایب هفتگانه جهان باستان که اولین بار در سال ۱۵۷۲ در نشریه Octo Mundi Miracula معرفی شدند ، عبارتند از: هرم بزرگ جیزه ، غول رودس ، فانوس دریایی اسکندریه ، آرامگاه هالیکارناسوس ، معبد آرتمیس (دیانا) ، مجسمه زئوس در المپیا و باغ‌های معلق بابل . متاسفانه ، به جز یکی از آنها که هرم بزرگ است، سایرین مدت‌هاست که در اثر آتش‌سوزی، زلزله و ویرانی‌های زمان و انسان دچار آسیب شده‌اند. عدد هفت به این دلیل انتخاب شد که یونانیان معتقد بودند که این عدد نشان دهنده کمال و فراوانی است و به این دلیل که هفت برابر با پنج سیاره شناخته شده باستانی به علاوه خورشید و ماه است.

به نقل از اسپیس، در آسمان بالای سر ما، شگفتی‌های بی‌شماری وجود دارد که نمی‌توان آنها را شمرد. اما چه چیزی را می‌توانیم به عنوان هفت جرم قابل توجه قابل مشاهده، چه با چشمان خودمان و چه با یک دوربین شکاری ساده یا یک تلسکوپ کوچک، به عنوان عجایب هفتگانه انتخاب کنیم؟ ما در اینجا چنین فهرستی را ارائه می‌دهیم که مسلماً تا حدودی بر اساس ذهنیت و اجماع ستاره‌شناسان و علاقه‌مندان به ستاره‌شناسی است. در اینجا هفت جرم وجود دارد که می‌توانیم آنها را «عجایب هفتگانه کیهان» بنامیم.

چهره ماه

با عجایب هفتگانه کیهان آشنا شوید


ستاره‌شناس آماتور، لسلی سی. پلتیه (1900-1980) ، در زندگینامه خود با عنوان « شب‌های پرستاره - ماجراهای یک ستاره‌شناس » ، این سوال را مطرح کرد که چرا در دوران کودکی در مدرسه، اطلاعات کمی در مورد ماه به او داده شده است. او نوشت: چرا ماه بخشی از رشد هر جوانی نبوده است؟» پلتیه به تازگی اولین تلسکوپ خود را با پولی که از چیدن توت‌فرنگی در مزرعه والدینش به دست آورده بود، خریداری کرده بود. او آن را «دوربین توت‌فرنگی» می‌نامید. اولین هدف او ماه بود که آن را «شب‌های کشف و کاوش» توصیف می‌کرد.

پلتیه با خود اندیشید: به من رودخانه‌ها، دریاها، کوه‌های تمام قاره‌های زمین را آموخته بودند. پایتخت‌های تمام ایالت‌ها و کشورهای جهان را می‌دانستم. و در تمام این مدت، درست بالای سرم، «جغرافیای» یک دنیای کاملاً جدید، هر شب صفحه به صفحه ورق می‌خورد و هیچ‌کس آن را برایم توصیف نکرده بود.

اگر تلسکوپ دارید، بدون شک خودتان ماه را بررسی کرده‌اید، اما حتی اگر فقط یک دوربین شکاری داشته باشید، می‌توانید چیزهای زیادی ببینید. ارنست اچ. چرینگتون جونیور، ستاره‌شناس محقق (1909-1996)، می‌گوید: اگرچه دعوت به کاوش ماه از طریق دوربین شکاری ممکن است به اندازه دعوت به عبور از اقیانوس آرام با یک قایق موتوری کوچک، پوچ به نظر برسد، اما منطقی است. دکتر چرینگتون سپس اظهار داشت که در اطلس عکاسی ماه ، 670 ویژگی قمری نامگذاری شده وجود دارد که 605 مورد از آنها را او فقط با دوربین شکاری معمولی هفت در 50 می‌توانست ببیند. او خاطرنشان می‌کند: دهانه‌های کوچکتر نامگذاری شده را می‌توان به صورت نقاط کوچک تیره یا روشن مشاهده کرد. اما دهانه‌ها و رشته کوه‌های بزرگتر ماه به خوبی از طریق دوربین شکاری و با جزئیات قابل توجهی دیده می‌شوند.

بنابراین، چرا خودتان کاوش نزدیکترین همسایه‌مان در فضا را امتحان نمی‌کنید؟ قمر طبیعی ما واقعاً چیز هیجان‌انگیزی برای دیدن است. با چشم ... با دوربین شکاری... و با هر نوع سیستم نوری. بهترین زمان برای نگاه کردن ، حدود زمان‌های فاز اول و آخر تربیع ماه است.

در میان هفت جرم فهرست‌شده در اینجا، ماه به خودی خود در دسته‌ی بسیار ویژه‌ای قرار دارد؛ برجسته‌ترین جرم قابل مشاهده در آسمان شب و همچنین به دلیل سرعت چرخش و حرکت انتقالی عجیب و غریبش که مشاهده‌ی تنها یک طرف سطح آن را ممکن می‌سازد، متمایز است.

حلقه‌های زحل

با عجایب هفتگانه کیهان آشنا شوید


بدون شک زحل، به لطف حلقه‌های بزرگش با تمام ظرافت یخی و درخشانشان، شاهکار تلسکوپی آسمان شب است. در تلسکوپ‌های کوچک، حتی ناظرانِ باتجربه را با زیبایی خیره‌کننده‌شان غافلگیر می‌کنند.

از نظر بصری، زحل به صورت یک ستاره زرد-سفید درخشان با درخششی ثابت دیده می‌شود و سیستم حلقه‌ای که آن را زیبا و دیدنی می‌کند، دیده نمی‌شود. با این حال، هر تلسکوپ کوچکی که بیش از 30 برابر بزرگنمایی داشته باشد، حلقه‌ها را نشان می‌دهد. آنها از میلیاردها ذره  که عمدتاً یخ آب هستند، تشکیل شده‌اند که اندازه آنها از لکه‌های میکروسکوپی تا کوه‌های معلق با کیلومترها قطر متغیر است. هر ذره در مدار خود به دور زحل می‌چرخد.

در روزگاران باستان، قبل از اینکه ما از سیارات دورتر اورانوس و نپتون آگاهی داشته باشیم، زحل دورترین و کندترین سیاره شناخته شده فرض می‌شد. در اساطیر ، خدای رومی زحل شباهت زیادی به خدای یونانی کرونوس داشت، اما او معمولاً به عنوان خدای رومی کشاورزی شناخته می‌شود. اما چرا سیاره زحل با کشاورزی مرتبط است؟ شاید بتوان از آشوریان باستان سرنخی پیدا کرد که از زحل به عنوان lubadsagush  که به معنای «پیرترین گوسفند پیر» است، یاد می‌کردند. احتمالاً این نام به این دلیل به کار رفته است که به نظر می‌رسد زحل در میان ستارگان بسیار آهسته حرکت می‌کند. همچنین ممکن است ناظران آسمان را به یاد راه رفتن آهسته گاوهای شخم‌زن یا گله گاو انداخته باشد.
 ۲۹.۵ سال طول می‌کشد تا زحل به دور خورشید بچرخد و پیشرفت آن در صورت‌های فلکی دایره‌البروج کند و به طور متوسط ۲.۵ سال در هر صورت فلکی است. بهار گذشته حلقه‌های زحل به سمت زمین متمایل شدند . ۱۲ مه ۲۰۳۲ یک رویداد نسبتا فرخنده برای زحل خواهد بود، زیرا سیستم حلقه‌های آن به وسیع‌ترین حالت خود به سمت زمین باز خواهد شد. چنین رویدادهایی معمولاً در فواصل تقریباً ۱۵ ساله رخ می‌دهند و آخرین مورد از این دست در اکتبر ۲۰۱۷ رخ داد.

اوریون قدرتمند

با عجایب هفتگانه کیهان آشنا شوید


اوریون مانند یک جواهر غول‌پیکر، شکارچی بزرگ یا جنگجوی آسمانی، درخشان‌ترین و باشکوه‌ترین صورت فلکی است. سه ستاره درخشان در یک خط در وسط یک مستطیل روشن، کمربند اوریون را تزئین می‌کنند و از هر نقطه مسکونی زمین قابل مشاهده هستند.  در صورت فلکی اوریون، دو ستاره عظیم، رجل‌الجبار و ابط‌الجوزا، ظاهرا در دو دوره کاملا متفاوت از وجود یک ستاره یافت می‌شوند. در رجل‌الجبار، ستاره‌ای را می‌بینیم که ظاهرا به اوج زندگی خود می‌رسد. این یک ابرغول واقعی است. یک ستاره سفید داغ و سوزان با درخشندگی شدید و زیبایی خیره‌کننده. درخشندگی محاسبه‌شده این ستاره که در فاصله ۸۷۰ سال نوری از ما قرار دارد، تقریبا 47 هزار برابر درخشندگی خورشید ماست. در مقابل، ابط‌الجوزا با رنگی سرد و سرخ و کدر می‌درخشد و تقریبا ۵۵۰ سال نوری از ما فاصله دارد. این ستاره، یک ابرغول تپنده نامنظم است که به پایان عمر خود نزدیک می‌شود و به همین دلیل به طور نامنظم منبسط و منقبض می‌شود. به طرز باورنکردنی، قطر آن می‌تواند تا ۱۰۰۰ برابر قطر خورشید ما افزایش یابد.

در نهایت، یکی از زیباترین اجرام آسمان وجود دارد: سحابی بزرگ جبار. این سحابی در دوربین‌های شکاری خوب و تلسکوپ‌های کوچک به صورت مه خاکستری-سبز درخشانی دیده می‌شود که ستاره میانی از سه ستاره در یک ردیف را که نشان شمشیر شکارچی است، احاطه کرده است. در تلسکوپ‌های بزرگتر، به صورت ابری نامنظم دیده می‌شود که درخشش آن ناشی از فلورسانس ناشی از تابش فرابنفش قوی چهار ستاره داغ است که در آن گرفتار شده‌اند. سحابی جبار ابری وسیع از گاز و غبار درخشان بسیار رقیق است که تقریباً ۱۳۵۰ سال نوری از ما فاصله دارد و حدود ۲۵ سال نوری قطر دارد که تقریبا 20 هزار برابر قطر کل منظومه شمسی است.

کهکشان راه شیری

با عجایب هفتگانه کیهان آشنا شوید


کهکشان راه شیری هرگز از شهرهای بزرگ با نور، دود و مه قابل مشاهده نیست اما هنوز هم می‌توان آن را به راحتی از حومه‌های دور و مناطق روستایی مشاهده کرد. اصطلاح راه شیری واقعاً باستانی است. در نقشه‌های ستاره‌ای قدیمی، این نوار شبح‌مانند اغلب با معادل لاتین آن، Via Lactea، نامگذاری می‌شد.

یونانیان برای همین ایده از گالا و کیکلوس به معنی شیر و دایره استفاده می‌کردند. بومیان آمریکا کهکشان را به عنوان مسیر خود به سوی آسمان می‌دیدند، و ستارگان درخشانی مانند وگا و الطایر نمایانگر آتش‌های اردوگاه در طول مسیر بودند. این قبایل متوجه پدیده‌ای به نام کمربند گولد شدند ، رشته‌ای از ستارگان که مسیر کهکشان را دنبال می‌کنند. این کمربند به نام ستاره‌شناس آمریکایی، بنجامین آپتورپ گولد (1824-1896) نامگذاری شده است، که برای اولین بار آن را از نیمکره جنوبی، جایی که بسیار برجسته‌تر است، به طور مفصل مطالعه کرد.

برای ناظران در نیمکره شمالی، درخشان‌ترین بخش کهکشان راه شیری در صورت فلکی کمان، حدود دو پنجم مسیر از ستاره الناصب در شمال غربی تا تتا مارافسای، قرار دارد. در اینجا جهت مرکز سیستم کهکشان راه شیری ما قرار دارد که به صورت ابری واقعی از ستارگان ظاهر می‌شود. استفاده از دوربین شکاری، تمرکز ستارگان، خوشه‌ها، شکاف‌های ظاهری بزرگ مانند شکاف بزرگ در صورت فلکی ماکیان (Great Rift) و تعداد ستارگان بیشتری از آنچه تصور می‌کردید، را آشکار می‌کند. مرکز کهکشان ما حدود 30 هزار سال نوری از ما فاصله دارد و به سمت صورت فلکی کمان(Sagittarius) است؛ لبه بیرونی آن حدود 20 هزار سال نوری در جهت مخالف قرار دارد.

در حالی که بخش زیادی از هیجان کاوش در کهکشان راه شیری در آسمان تابستان است، می‌توانیم برخی از اجرام قابل توجه را در زمستان نیز ببینیم، از جمله چندین خوشه ستاره‌ای کهکشانی زیبا در ارابه‌ران، پرسئوس و ذات‌الکرسی. این «کهکشان ما» است که باید با افتخار از آن یاد کرد، همانطور که می‌گوییم «خانه من». وقتی متوجه شدیم که توده‌های عظیم دیگری از ستارگان وجود دارند، آنها را «جهان‌های جزیره‌ای» نامیدیم، اما این یک نام‌گذاری نادرست آشکار بود؛ از آنجایی که کلمه جهان که به معنای هر چیزی است که وجود دارد، به سختی می‌تواند معادل جمع داشته باشد. بنابراین، ما به کهکشان‌ها روی آوردیم که به عنوان یک معنای جدید برای یک کلمه قدیمی.

خوشه هرکول بزرگ

با عجایب هفتگانه کیهان آشنا شوید


در آسمان بدون ماه، می‌توانیم صورت فلکی هرکول را بین صورت فلکی سماک راک (Arcturus) در صورت فلکی گاوران (Boötes) و ستاره آبی درخشان وگا (Vega) در صورت فلکی شلیاق (Lyra) جستجو کنیم. برای برخی، هرکول شبیه یک حرف بزرگ «H» است که هیچ ستاره درخشانی ندارد. در یک شب تاریک می‌توان لکه‌ای مه‌آلود از نور را در یکی از بازوهای این حرف دید. این همان خوشه کروی بزرگ معروف در صورت فلکی هرکول است که در فهرست شارل مسیه شماره ۱۳ قرار دارد. یک جرم آسمانی مشهور که برخی آن را باشکوه‌ترین خوشه کروی قابل مشاهده برای ناظران شمالی توصیف می‌کنند.

این خوشه برای چشم غیرمسلح نزدیک به آستانه دید معمولی است. دوربین‌های شکاری آن را به صورت یک نقطه نورانی مبهم نشان می‌دهند، اما شکوه کامل آن فقط از طریق یک تلسکوپ بزرگ آشکار می‌شود. لبه‌های آن در یک تلسکوپ 6 اینچی (150 میلی‌متری) به ستاره‌ها تبدیل می‌شوند. این خوشه که توده‌ای از نور ستارگان درخشان است، گوی عظیمی است که شامل چند صد هزار ستاره است که همگی از خورشید ما درخشان‌ترند. ستاره‌شناس رابرت اچ. بیکر (1880-1962) از آن به عنوان «گل داوودی آسمانی باشکوه» یاد کرده است.
این خوشه‌ها که به دلیل شکل کروی متقارنشان نامگذاری شده‌اند ، به نظر می‌رسد که خودشان نیز به صورت کروی متقارن در اطراف کهکشان ما قرار گرفته‌اند. نکته جالب در مورد این چیدمان از دیدگاه ما این است که به نظر می‌رسد همه این خوشه‌های کروی در نیمی از آسمان ما قرار دارند. بنابراین، اگر مسیه 13 را پیدا کنیم و رو به مرکز کهکشان خود در صورت فلکی کمان باشیم، عملاً هیچ یک از خوشه‌های کروی شناخته شده پشت سر ما نخواهند بود.

سحابی خرچنگ

با عجایب هفتگانه کیهان آشنا شوید

در روز چهارم ژوئیه سال ۱۰۵۴ میلادی، انفجاری بزرگ رخ داد. یک ابرنواختر. ستاره‌ای، حداقل 10 برابر خورشید ما، ناگهان از هم پاشید؛ ستاره در حال انفجار به طرز درخشانی شعله‌ور شد، شاید بیش از پنج میلیارد برابر درخشان‌تر از خورشید ما! در پی آن، چیزی جز هسته به‌شدت داغ و تازه آشکار شده ستاره و ابری در حال گسترش از بقایای گازی باقی نماند.

خوشبختانه، ساکنان چین، ژاپن و جایی که اکنون جنوب غربی آمریکا است، مراقب بودند که موقعیت این انفجار کیهانی را در آسمان یادداشت کنند. این ستاره مهمان که ناگهان ظاهر شد، به راحتی به مدت ۲۳ روز در نور روز قابل مشاهده بود. سرانجام پس از ۶۴۲ روز کاملاً از دید محو شد. ابر گازی که از انفجار باقی مانده است، به طور گسترده به عنوان سحابی خرچنگ شناخته می‌شود و هنوز هم با سرعت ۹۳۰ مایل (۱۵۰۰ کیلومتر) در ثانیه در همه جهات در حال گسترش است.

در نوامبر ۱۹۶۸، هسته ستاره منفجر شده به عنوان یک تپ‌اختر کشف شد؛ یک ستاره نوترونی با چرخش سریع که با سرعت ۳۰.۲ بار در ثانیه به دور خود می‌چرخد. ظاهراً، یک نقطه داغ روی سطح ستاره وجود دارد که تقریباً در هر بخش از طیف الکترومغناطیسی انرژی ساطع می‌کند. از این رو، هنگامی که به دور محور خود می‌چرخد، از منظر زمینی ما به نظر می‌رسد که «تپش» دارد. این تپ‌اختر به طرز شگفت‌آوری تنها کسری از اندازه خورشید ما است، با این حال باید ماهیت بسیار متراکمی داشته باشد؛ معادل فشرده‌سازی و فشردگی یک جرم خورشیدی در حجمی به قطر تنها ۵۰ مایل (۳۰ کیلومتر).

اگر به نحوی امکان انتقال فقط یک قاشق چایخوری از این ماده به زمین وجود داشت، احتمالاً وزن آن تقریباً یک میلیارد تَن می‌شد! شباهت سحابی خرچنگ به یک دنباله‌دار تلسکوپی بود که چارلز مسیه را بر آن داشت تا فهرست مشهور خود از چنین اجرام مبهمی را گردآوری کند. سحابی خرچنگ اولین مورد در فهرست اوست و به همین دلیل با نام M (مسیه) ۱ شناخته می‌شود.

کهکشان بزرگ آندرومدا

با عجایب هفتگانه کیهان آشنا شوید

در سال ۹۶۴ میلادی، صوفی، ستاره‌شناس ایرانی ، توجه‌ها را به یک «ابر کوچک» که در میان ستارگان صورت فلکی آندرومدا، قرار داشت، جلب کرد. سیمون ماریوس، ستاره‌شناس آلمانی (۱۵۷۳-۱۶۲۵)،اولین رصد تلسکوپی این جرم آسمانی را در حدود سال ۱۶۱۲ به خود اختصاص داد. اگر آسمان صاف و بدون ماه باشد، در واقع می‌توانید یک لکه مه‌آلود کشیده به طول تقریبی عرض ماه کامل و نصف عرض آن را ببینید. حتی امروزه، دوربین‌های شکاری و تلسکوپ‌ها، آن «ابر» را چیزی بیش از یک لکه کرکی کشیده نشان نمی‌دهند که به تدریج در مرکز روشن‌تر شده و به یک هسته ستاره‌مانند تبدیل می‌شود.

به همین دلیل است که ابتدا تصور می‌شد یک سحابی است و به همین دلیل است که این تکه نور بسیار کم نور به نظر می‌رسد. وقتی اکنون به آن نگاه می‌کنیم، در نظر بگیرید که این نور حدود دو میلیون و 500 هزار سال سفر کرده تا به ما برسد و در تمام این مدت با سرعت فوق‌العاده ۶۷۱ میلیون مایل در ساعت حرکت کرده است. نوری که اکنون می‌بینید حدود 25 هزار قرن قدمت دارد و سفر خود را تقریباً از زمان طلوع آگاهی بشر آغاز کرده است.

وقتی سفر تقریباً ۱۵ کوینتیلیون مایلی خود را به سمت زمین آغاز کرد، ببرهای دندان‌شمشیری در بخش زیادی از آمریکای شمالی پیش از عصر یخبندان پرسه می‌زدند و انسان ماقبل تاریخ در جایی که اکنون تنگه اولدووای در شرق آفریقا است، برای بقا تلاش می‌کرد. نور آن ابر کوچک در واقع یک کهکشان است . همچنین در فهرست معروف چارلز مسیه به عنوان مسیه ۳۱ فهرست شده است. در زمینه دوربین‌های شکاری بزرگ یا با استفاده از یک تلسکوپ کوچک، ممکن است نگاهی اجمالی به دو کهکشان ماهواره‌ای همسایه آن نیز بتوان انداخت. مسیه 32 کوچک و جمع و جور است. بنابراین، وقتی بیرون می‌روید و به ستارگان آندرومدا نگاه می‌کنید، نور ملایم کهکشان بزرگ آن را در نظر بگیرید.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha