به گزارش ایسنا، بهزاد عطارزاده، برگزیده جایزه شهید چمران، پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و تحلیلگر مسائل اجتماعی و مدیر گروه مطالعات اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس، در سخنرانی خود در آیین تجلیل از مدال آوران المپیادهای جهانی که در بنیاد نخبگان استان تهران برگزار شد، گفت: از مسئولان سپاسگزارم که این فرصت را فراهم کردند و از من خواسته شد چند دقیقهای درباره موضوع هویت ملی ایران در جامعه نخبگان صحبت کنم. از آنجا که موضوع پیچیده و گسترده است، در ذهنم این بود که از چه دریچهای وارد شوم تا هم گزیده و مختصر و هم غیرتکراری باشد.
وی گفت: تصمیم گرفتم سهم و موقعیت نخبگان در ایران را مطرح کنم و بحثم را در حد اشارات و نکات کلیدی ارائه دهم. مبنای طرح پرسش من در این بحث از اندیشهها و مباحث توسعهای مرحوم دکتر محمدعلی مجتهدی الهام گرفته شده است.
عطارزده با بیان اینکه این موضوع را میتوان از چشماندازهای مختلف بررسی کرد، ادامه داد: برخی ممکن است رویکرد تطبیقی و مقایسه وضعیت دانشمندان در کشورها را انتخاب کنند، اما من تمرکزم را بر نقش تاریخی نخبگان ایران قرار دادهام. نخبگان ایران در طول تاریخ حضور پیوستهای داشتهاند و تصویر و تصور بنیادینی درباره ایران نزد آنان وجود داشته است.
این تحلیلگر مسائل اجتماعی ایران یادآور شد: تاریخ ایران از امروز آغاز نشده و مشکلات و چالشهای ما نیز صرفاً مربوط به امروز و دیروز نیست؛ مردمان این سرزمین در طول زمان روزهای تلخ و شیرین، پیروزی و شکست را تجربه کردهاند.
وی افزود: آنچه ایران را در درازنای تاریخ حفظ کرده، نخست ریشههای عمیق آگاهی ملی در میان مردم و دوم، وجود نخبگانی بوده که اراده و انگیزهای برای ساختن در حوزه اندیشه و عمل داشتهاند. در سختترین شرایط تاریخی نیز جریانهایی از نخبگان فعال مروج و حافظ ایده ایران بودهاند.
مدیر گروه مطالعات اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس افزود: میتوانیم این تصویر و آگاهی جمعی را از طریق صورتهای فکری مؤسس مانند اساطیر و حماسه بررسی کنیم؛ حماسه روایت شکلگیری و وحدت اجتماعات و بیانگر روایتهای موفقیت و اتحاد مردم است.
وی یکی از کهنترین و مهمترین استعارهها در اندیشه ایرانی را تشبیه ایران به «باغ» دانست و اظهار کرد: این استعاره در شاهنامه و متون کهن بهصورت فاخر آمده است. استعاره «باغ» دربرگیرنده عناصر اساسی هویت ملی است؛ از جمله تفکیک ایران به عنوان سرزمین مستقل از حاکمان، اهمیت مرزها و ضرورت حفاظت از سرزمین، تأکید بر اصالت مردم و ارزشهای اجتماعی مانند دادگری و مصلحت عمومی.
عطارزاده اضافه کرد: در این سنت فکری، فرمانروایان و دستگاه اداری بهمثابه خادمان باغ دیده میشوند؛ یعنی فرمانروایان مالک باغ نیستند بلکه خدمتگزار آن هستند.
وی افزود: عناصر دیگری که در این استعاره برجستهاند، حفظ یکپارچگی سرزمینی، شایستگی و کاردانی زمامداران و محک خرد بهعنوان معیار داوری است. این تصویر نمادین همچنین نسبت به تهدیدات داخلی و خارجی هشدار میدهد؛ غارت و آسیب به مردم بومی، زنان و کودکان بهشدت محکوم است.
عطارزاده اضافه کرد: برای نشان دادن تداوم این نگرش، نیمنگاهی به تاریخ داشتهام؛ مثلاً نزدیک به ۷۰۰ سال بعد از دورههای نخستین، زمانی که ایران در پی هجوم محمود افغان دچار آشوب و ویرانی شد، نخبگانی ظهور کردند که تلاش کردند کشور را یکپارچه کنند. در آن دوره نادر بهعنوان سرداری بزرگ پدید آمد و کشور را یکپارچه کرد و یکی از نزدیکان فکری او، میرزا مهدی سرابادی، شرحی از مشروعیت یافتن نادر ثبت کرده است. طبق آن روایت، مشروعیت نادر در آن زمان از این رو حاصل شد که او با بازپسگیری سرزمینها و نجات «باغ ایران» از نابودی، رضایت و اعتماد مردم را جلب کرد.
وی گفت: این نمونه تاریخی نشان میدهد نخبگان و رهبران زمانی مشروعیت و قدرت اجتماعی مییابند که در راستای حفظ یکپارچگی و احیای سرزمین گام بردارند. نتیجهگیری من این است که ایرانیان — بهویژه نخبگان — همواره حاملان فعال ایده ایران بودهاند و ایران را بهعنوان مفهومی مستقل، جدا از افراد و فراگیرتر از تغییر و تحولات زمانی شناختهاند.
این برگزیده جایزه شهید چمران با تاکید بر اینکه «ریشهها و بنیان هویت ملی ما در این «باغ» قرار دارد، اظهار کرد: حتی اگر تگرگ و طوفان و خزان بر آن نازل شود یا باغبانانی غفلت پیشه شوند، خود باغ و ریشههای ملی از میان نخواهند رفت. خرمی و شکوفایی ایران غایت ماست و از این رو مسئولیتی متوجه ایرانیان است؛ بهویژه نخبگان که باید تا حد توان و در مواقع نیاز گامی هرچند کوچک برای آبادانی و پیشرفت کشور بردارند.
وی با تاکید بر اینکه ما با آنچه میسازیم ایرانی هستیم، نه صرفاً با آنچه از دست میدهیم؛چ، گفت: در پایان، بر پیوند عاطفی و تعهد اخلاقی به ایران تأکید کردم و سخنانم را با یادآوری اهمیت عملگرایی و تلاش برای ساختن آیندهای بهتر به پایان میبرم.
انتهای پیام
نظرات