به گزارش ایسنا، محمد عاملی، مدیر گروه مطالعات فرهنگ سیاسی «ایسپا» در نشست «همگرایی و واگرایی جامعه ایرانی» که در مرکز افکارسنجی (ایسپا) برگزار شد، با اشاره به اینکه سناریوی اسرائیل برای جدا کردن جامعه از حاکمیت ایران با شکست مواجه شد، اظهار داشت: همین امر یکی از دلایل پایان زودهنگام جنگ بود. محمد عاملی، در تحلیل اجتماعی جنگ اخیر، تاکید کرد که در این رویداد همگرایی مردم با مردم اتفاق افتاد و علقه ملی و میهنی ایرانیها عامل خنثی شدن تلاشهای طرف مقابل برای ایجاد تفرقه بود.
مانور اسرائیل برای جدا کردن جامعه ایران از حکومت
عاملی با بیان اینکه در جنگ اخیر بین دو کشور، شاهد نبرد بین دو دولت و همچنین دو جامعه بودیم، گفت: اسرائیلیها همواره تلاش میکردند جامعه ایران را از حکومت جدا کنند. در سه سخنرانی نخستوزیر اسرائیل در روزهای اولیه جنگ، خطاب اصلی او به جامعه ایران بود و اصرار داشت که بین مردم و حکومت تمایز قائل شود. این تلاشها بر مبنای سرمایهگذاری اسرائیل روی نارضایتیهای داخلی در دهه اخیر صورت گرفته بود و حساب ویژهای روی جامعه ایرانی باز کرده بودند.
وی افزود: یکی از دلایلی که جنگ زودتر از موعد مورد انتظار پایان یافت، این بود که سناریوی نارضایتی داخلی به نتیجه نرسید. این شکست، به نوعی تبدیل به یک ابزار دفاعی برای کشور شد، حتی با وجود اینکه در حوزه پدافند غیرعامل برنامهریزی مشخصی نداشتیم.
همگرایی مردم با مردم در میانه جنگ
این تحلیلگر اجتماعی در ادامه سخنان خود به بحث همگرایی در جامعه ایران پرداخت و تصریح کرد: همگراییای که رخ داد، مبنای اجتماعی داشت، نه سیاسی؛ به عبارت دیگر، همگرایی مردم با مردم بود. دادههای ما نشان میدهد که مردم به میهن خود علاقهمندند، اما نظرسنجیها حاکی از تعلق خاطر چندانی نسبت به مانفیستها و شعارهای حکومت در میان آنها نیست. مردم کشورشان را دوست داشتند، اما این سوال را از خود میپرسیدند که اساساً چرا این جنگ اتفاق افتاده است.
وی توضیح داد: ایرانیها حافظه تاریخی قوی دارند و هر اتفاقی را به وقایع تاریخی گذشته مانند حمله اسکندر، مغول یا متفقین ربط میدهند. این بار نیز مردم احساس کردند کشورشان در معرض خطر قرار گرفته است.
شکوفایی ناسیونالیسم ایرانی در بحبوحه جنگ
عاملی در بخش دیگری از صحبتهایش، به بررسی اتفاقات شب آغازین جنگ پرداخت و گفت: دولت اسرائیل اصرار داشت که بگوید هدف ما از حمله سپاه پاسداران است و حتی از بردن نام جمهوری اسلامی خودداری میکرد. این اصرار برای تفکیک جامعه از حاکمیت بود که در نهایت موفق نشد.
وی در پایان با اشاره به تحلیل رسانههای خارجی مانند فایننشال تایمز، لوموند، تایمز و هآرتص، اظهار داشت: نشریات بینالمللی تأکید داشتند که در این جنگ، ناسیونالیسم ایرانی شکوفا شد و سر برآورد. حتی نخستوزیر اسرائیل و مقامات دیگر، مرتباً بر این مسئله تاکید داشتند که ایران کشوری تاریخی است و این امتیاز خود را در جنگ اخیر به خوبی نشان داد.
جامعه و وسعت جغرافیایی، دو ابزار مهم ایران در برابر اسرائیل بودند
مدیر گروه مطالعات فرهنگ سیاسی ایسپا در ادامه تحلیل اجتماعی خود از جنگ اخیر، ابعاد دیگری از دلایل پایان زودهنگام آن را تشریح کرد.
وی با تاکید بر اینکه وسعت جغرافیایی و جامعه ایرانی دو ابزار مهم دفاعی ایران در برابر اسرائیل بودند، تصریح کرد که در این جنگ، رنج مشترک و حافظه تاریخی مردم ایران به ایجاد همگرایی اجتماعی منجر شد.
وسعت جغرافیایی و جامعه، دو ابزار مهم دفاعی
عاملی در تحلیل خود، سه ابزار اصلی ایران در برابر اسرائیل را موشکها، وسعت جغرافیایی و جامعه ایرانی عنوان کرد و گفت: ایران ۷۵ برابر اسرائیل وسعت دارد و برای بمباران ایران، خلبانهای اسرائیلی باید از دو کشور عبور میکردند و با مسافت زیادی مواجه بودند که همین امر باعث خستگی آنها میشد. این وسعت جغرافیایی، یک ابزار دفاعی مهم بود.
وی افزود: همچنین جامعه ایرانی و مشخصاً حوزه عمومی، ابزار مهم دیگری بود. حتی زندانیان اوین، پیش از حمله به این زندان، جنگ را محکوم کردند و این نشاندهنده یک ذهنیت منفی نسبت به اسرائیل است. ما میدانیم که در طول تاریخ، هرگز اسرائیل به این اندازه در سطح جهانی منفور نبوده است.
این تحلیلگر اجتماعی تصریح کرد: نظرسنجیهای ایسپا به صورت مکرر نشان میدهد قاطبه ایرانیها علاقهای به اسرائیل ندارند.
رنج مشترک و حافظه تاریخی، عوامل همگرایی اجتماعی
عاملی با تاکید بر اینکه همگرایی به وجود آمده در جامعه، یک همگرایی اجتماعی و نه سیاسی بود، تصریح کرد: آن چیزی که باعث شد حوزه عمومی ایران در برابر اسرائیل موضعی متحد اتخاذ کند، چند عامل داشت. یکی از این عوامل، ذهنیت منفی نسبت به اسرائیل و دیگری، ناسیونالیسم ایرانی بود. ایرانیها سرزمین، دانشمندان و نظامیان خود را مورد حمله دیدند و احساس کردند که غرور ملیشان جریحهدار شده است.
وی ادامه داد: عامل سوم، رنج مشترک بود. مردم ایران احساس بیپناهی داشتند و تصور میکردند سالهاست تحریم، فساد و اختلاس را تحمل میکنند و اکنون یک جنگ نیز به آنها تحمیل شده است. این جنگ، یک جنگ تحمیلی به مردم بود؛ زیرا مردم بدون آنکه بخواهند، خود را در معرض آن دیدند.
عاملی در ادامه سخنان خود، به حافظه تاریخی ایرانیان اشاره کرد و گفت: یک روانکاو بزرگ در مصاحبه با بیبیسی به این مسئله اشاره کرد که ایرانیها یک ملت باستانی هستند که حافظه تاریخی قوی دارند و داستانهایی مانند رستم و سهراب، حمله اسکندر و حمله مغولها در حافظه جمعی آنها وجود دارد. این ذخیره مشترک تاریخی و رنج مشترک، یکی از دلایل اصلی همگرایی اجتماعی در این مقطع بود.
ریشههای همگرایی اجتماعی در جنگ اخیر؛ از ناسیونالیسم ایرانی تا رستم سرباز
عاملی، در ادامه تحلیل اجتماعی خود از جنگ اخیر به ریشههای همگرایی در جامعه ایران پرداخت و گفت: ناسیونالیسم ایرانی، ذهنیت منفی مردم نسبت به اسرائیل و رنج مشترک، سه عامل اصلی ایجاد همگرایی در جامعه بودند. این همگرایی از جنس اجتماعی بود، اما نهادهای رسمی تمایل داشتند آن را به خود منتسب کنند.
وی با اشاره به تشییع جنازه سردار سلیمانی، این مراسم را نمونهای از یک همگرایی اجتماعی دانست و اظهار داشت: در مراسم تشییع سردار سلیمانی جمعیت زیادی شرکت کردند، اما باید دید که چه عاملی مردم را دور هم جمع کرده بود. بخشی از این مسئله به روانشناسی جمعی ایرانیان و احترامی که برای سرباز قائل هستند، بازمیگردد. مردم ایران رستم را میشناسند، زیرا او یک سرباز بود، نه یک شاه. مردم، شاهانشان را نمیشناسند، اما سرباز را دوست دارند؛ زیرا شاه بر تخت مینشیند و سرباز به میدان میرود.
رضایت نسبی مردم از عملکرد برخی نهادها
عاملی با بیان اینکه همگرایی صرفاً ریشه در این عوامل نداشته است، گفت: بخش دیگری از آن به رضایت نسبی مردم از عملکرد برخی نهادها بازمیگردد. در نظرسنجی ایسپا که در تاریخ ۹ تا ۱۱ تیرماه در شهر تهران اجرا شد، ۷۵ درصد مردم تهران از عملکرد نیروی انتظامی در جریان جنگ رضایت داشتهاند. همچنین ۶۴ درصد از تامین کالاهای اساسی توسط دولت ابراز رضایت کردهاند. این در حالی است که همین مردم، به شدت طرفدار پایان جنگ هستند.
وی افزود: به عنوان مثال، ۶۸.۴ درصد از مردم با پذیرش آتشبس موافق بودهاند و تنها ۲۷ درصد خواستار ادامه جنگ تا شکست کامل اسرائیل بودند. این شکاف نشان میدهد که همان ۲۷ درصد با شعارهای حاکمیت همسو هستند و این گسست بین حاکمیت و مردم همچنان پابرجاست.
میهنپرستی، منبع اصلی انگیزهبخشی به مردم
این تحلیلگر اجتماعی در ادامه به بررسی انگیزههای مردم برای دفاع در برابر دشمن پرداخت و گفت: وقتی از مردم پرسیده شد که موضعگیریشان در برابر جنگ بیشتر بر چه اساسی بوده است، اکثریت میهنپرستی را به عنوان منبع اصلی انگیزهشان برای دفاع ذکر کردند.
وی افزود: این همگرایی در واقع مانند یک منبع زیرزمینی بود که از نیاکان ما به ارث رسیده و باید آن را به اشکال مختلف به نسلهای بعد منتقل کنیم. احساس پیروزی نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر در این همگرایی بود. ۵۱ درصد از مردم خود را پیروز جنگ میدانستند، در حالی که اگر واقعبین باشیم، اسرائیل در رسیدن به اهداف خود موفقتر بود. به نظر من، این احساس موفقیت نیز به همان حس میهنپرستی در وجود ایرانیها بازمیگردد.
شکافهای خرد در جامعه؛ زنان آسیبپذیرتر از بقیه
عاملی در ادامه به موضوع واگرایی در جامعه پرداخت و گفت: معمولاً وقتی از واگرایی صحبت میشود، شکاف بین دولت و ملت به ذهن میرسد، اما شکافهای خردی نیز در این جنگ وجود داشت که کمتر به آنها توجه شد. دادهها نشان میدهد که زنان احساس آسیبپذیری بیشتری نسبت به مردان داشتند و این خود یک شکاف خرد است.
شکافهای اجتماعی در جنگ اخیر؛ زنان آسیبپذیرتر و کارگران له شده زیر چرخدندههای جنگ
عضو هیئتعلمی جهاددانشگاهی، در ادامه تحلیل خود از جنگ اخیر، به شکافهای پنهان در جامعه پرداخت و گفت: علاوه بر شکافهای مرسوم سیاسی، شکافهای خرد دیگری نیز وجود داشت که کمتر به آنها توجه شد. زنان در این جنگ احساس آسیبپذیری بیشتری داشتند و این یک شکاف جنسیتی مهم است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
شکاف طبقاتی در جنگ
عاملی با اشاره به شکاف طبقاتی در جامعه، اظهار داشت: در این جنگ، آنهایی که متمول و برخوردار بودند، استرس کمتری داشتند و راحتتر توانستند از تهران خارج شوند؛ اما افرادی که توانایی مالی کمتری داشتند، مجبور به ماندن بودند.
وی افزود: در طول جنگ، ترک تهران تبدیل به یک کار لوکس شده بود. کسانی که توانایی مالی داشتند، به ویلا یا خانه اقوامشان میرفتند و با افتخار این موضوع را بیان میکردند؛ اما کسانی که ماندند، مجبور به ماندن بودند. این شکافها بسیار مهم هستند و نباید همه چیز را تنها از منظر ملیگرایی یا حاکمیت دید.
احتمال حمله به ایران و لزوم توجه به شکافها
این تحلیلگر اجتماعی در پایان سخنان خود با ابراز امیدواری از عدم وقوع جنگ در آینده، گفت: اما اگر جنگی رخ دهد، نباید پشت عناوین لوکس ملیگرایی پنهان شویم.
وی افزود: من خودم را یک ملیگرا و ایرانگرا میدانم، اما میدانم که بسیاری از مردم بدون آنکه بدانند ایرانگرایی یعنی چه، زیر چرخدندههای جنگ له میشوند. اگر بحث همگرایی وجود دارد، باید آن عوامل را به عنوان منابع آن در نظر گرفت، اما اگر واگرایی وجود دارد، باید از اهالی علوم اجتماعی خواست که به این شکافهای اجتماعی بیشتر توجه کنند.
انتهای پیام
نظرات