به گزارش ایسنا، رسانه آمریکایی نوشته «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا پس از بازگشت به قدرت در دولت دومش کمک کارشناسان حرفهای شورای امنیت ملی را کنار زده و اکنون تصمیمات مهم مانند نحوه رسیدگی به جنگ غزه و مذاکرات پیرامون اوکراین توسط گروه کوچکی از مشاوران و دستیاران وفادار او، از جمله «جیدی ونس» معاون او، «مارکو روبیو» وزیر امور خارجه و «سوزی وایلز» رئیس دفتر ریاستجمهور اتخاذ میشود.
نشریه آتلانیک در این باره نوشت: در دولت اول ریاستجمهوری ترامپ، مشاورهای ارشد او تلاش کردند روندی سنتی را برای شکلدهی به سیاست خارجی دنبال کنند؛ آنها از کارشناسان شورای امنیت ملی کاخ سفید برای بررسی پیشنهادهای بخشهای مختلف دولت استفاده کرده و تلاش کردند رئیسجمهور را از تصمیمهایی که به نظرشان به منافع آمریکا آسیب میزد، منصرف کنند. اما ترامپ به شدت به شورای امنیت ملی بیاعتماد بود و آن را سازمانی بیش از حد بزرگ، پیچیده و وابسته به اصول سنتی حزب جمهوریخواه میدانست.
یک مقام پیشین که ارتباط نزدیکی با کاخ سفید دارد، در این باره به آتلانتیک گفت: حالا رئیسجمهور کاملا هدایت امور را به عهده گرفته و نمیخواهد افراد زیادی در تیم حضور داشته باشند. کسانی هم که حضور دارند تنها باید بدون پرسیدن هیچ سوالی دستوراتش را ایفا کنند.
رسانه آمریکایی در ادامه نوشت: حدود ده مقام فعلی و پیشین کاخ سفید که بیشتر آنها به دلیل حساسیت موضوع به صورت ناشناس با آتلانتیک گفتوگو کردند، میگویند ترامپ این بار درکی بهتری از اهرمهای فشار در قدرت دارد و بیشتر به غریزه خود اعتماد میکند. به گفته آنها، او نمیخواهد کارهایش با دیدگاههای مخالف عقب بیفتد. به بیان دیگر، ترامپ در دیپلماسی جهانی بیش از گذشته «ترامپ» شده است.
ترامپ با کاهش تعداد افراد دخیل در تصمیمهای بزگ و تبدیل وفاداری به معیار اصلی انتخاب همکاران، دولت را به سمت مسیر شخصیتری سوق داده است. این ساختار متمرکزتر اجازه هدایت سیاستهای آمریکا را به تمایلات ترامپ میدهد که شامل بیاعتنایی به اتحادهای تاریخی، علاقه او به معاملهگری و تمرکزش بر سوءاستفاده از سخاوت آمریکا است.

ترامپ خطر پیامدهای ناخواسته تصمیمهایش را افزایش داده است
آتلانتیک نوشت: «ترامپ با منزوی کردن روند تصمیمگیریاش توان خود برای بهرهمندی از تخصص یا اطمینان از اجرای تصمیمهایش توسط یک بروکراسی اغلب ناکارآمد را محدود کرده است. او همچنین با کنار گذاشتن فرایندی که برای بررسی نظرات مختلف و تحلیل اقدامات از همه جوانب طراحی شده بود، خطر پیامدهای ناخواسته را افزایش داده است.»
در ادامه این مطلب مطرح شده است: «ویکتوریا کوتس» معاون مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت اول ترامپ که به حمایت از سیاست خارجی ترامپ ادامه میدهد، گفت که «از یک سو این شیوه جدید چابکتر است؛ تصمیمگیرنده رئیسجمهور است. اما نقطه ضعف آن این است که دیگر از قدرت شورای امنیت ملی برای وادار کردن نهادهای مختلف به انجام دادن خواستههایش برخوردار نیست.»
رسانه آمریکایی با اشاره به مذاکرات فشرده میان روسای جمهور آمریکا و روسیه در آلاسکا نوشت: خطرهای این روش جدید در مذاکرات با «ولادیمیر پوتین» رئیسجهور روسیه در آنکوریج در آلاسکا به نمایش گذاشته خواهد شد، اقدامی که به دشمن امتیاز میدهد بدون این که چیز زیادی در عوض بگیرد. مشاوران دولت اول ترامپ احتمالا با این دیدار عجولانه مخالفت میکنند.
این ساختار متمرکز همچنین منجر به تغییرات ناگهانی در سیاستها شده است، مانند توقف و ازسرگیری کمکهای نظامی به اوکراین توسط «پیت هگست» وزیر دفاع آمریکا در ماه ژوئیه که درست زمانی رخ داد که ترامپ سعی داشت فشار بر مسکو را افزاش دهد و باعث سردرگمی مقامات شد. این ساختار همچنین میتواند حل مشکلات و نوآوری در سیاستگذاری را مختل کند. متحدان آمریکا اغلب در درک این ساختار مشکل دارند که حتی مقامهای بلندپایه نیز نمیتوانند در آن شفافیت ایجاد کنند، چراکه بسیاری از تصمیمها باید به «اتاق بیضی» کاخ سفید برسد، جایی که ترامپ در آن معمولا غیرقابل پیشبینی و اغلب دمدمیمزاج عمل میکند.

نادیده گرفتن دیدگاههای مخالف برای خودرای بودن
رسانه آمریکایی در بخش دیگری از این مطلب نوشت: شیوه جدید ترامپ در تضاد آشکار با «تیم رقبا» رویکرد «باراک اوباما» رئیسجمهور پیشین آمریکا قرار دارد که به بحثها و گاهی مجادلات میان نهادهای مختلف دامن میزد تا بهترین راهکارها به دست بیابد. اگرچه این گونه مباحثات گاهی به بحثهای بیپایان بین سازمانی منجر میشد، همان طور که بسیاری از مشاوران او بعدا در این باره گلایه کردند. اما مزیت آن امکان تحلیل جامعتر مزایا و معایب سیاستها بود. چنین فرایندی میتوانست به ترامپ کمک کند تا از برخی چالشهای قانونیای بپرهیزد که دولت او با صدور فرمانهای اجرایی سریع و اقدامات شتابزده برای منحل کردن یا تضعیف نهادهای فدرال با آن مواجه شد. همچنین ممکن بود اختلالات تجاری ناشی از اقدامات عجولانه او در زمینه تعرفههای گمرکی را به حداقل برساند.
«مارک مونتگامری» دریاسالار بازنشسته نیروی دریایی آمریکا و مقام پیشین شورای امنیت ملی این کشور که اکنون در لابی صهیونیستی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» فعالیت میکند، به آتلانتیک گفت که ساختار متمرکز فعلی موجب دلسردی از مطرح کردن دیدگاههای مخالف میشود. او میگوید «تا زمانی که مشکلی واقعا مطرح نشود، نمیتوان به وجود آن پی برد.»
در بخش پایانی این مطلب مطرح شده است: برخی مقامهای فعلی و پیشین نگرانند که این ساختار ممکن است به معنای بررسی ناکافی ایدههای بحثبرانگیز نیز باشد، مانند اعلام جابهجایی دو زیردریایی هستهای از سوی ترامپ در ماه جاری که در واکنش به اظهارات جنگطلبانه «دمیتری مدودف» رئیسجمهور پیشین روسیه و نائبرئیس شورای امنیت این کشور انجام شد. این اقدام بسیاری در پنتاگون را غافلگیر کرد. نه کاخ سفید و نه ارتش معمولا به شکل علنی درباره تحرکات زیردراییها صحبت نمیکنند. حتی پس از این اتفاق، برخی مقامات پنتاگون گفتند که مطمئن نیستند آیا زیردریاییها پیشتر برنامه جابجایی داشتهاند یا نه.
یک مقام دفاعی با انتقاد از اعلام این موضوع گفت: ناوگان موشکهای بالستیک نیروی دریایی برای بازدارندگی راهبردی متکی به پنهانکاری است. این کل نکته وجود زیردریاییهاست. شما نمیدانید کجا هستند.
انتهای پیام
نظرات