فصل ۱۴۰۵–۱۴۰۴ لیگبرتر فوتبال ایران، در حالی آغاز میشود که تغییراتی آرام اما مهم روی نیمکتها اتفاق افتاده است؛ تغییری که شاید چشمگیر نباشد، اما از تحولی پنهان در نگاه باشگاهها به نسل جدید مربیان خبر میدهد. حالا دیگر تنها ستارهها در زمین جوان نیستند و نیمکتها هم دارند نفس تازهای میکشند.
در صدر این نسل تازه، نام سعید اخباری و سعید دقیقی دیده میشود؛ دو سرمربی چادرملو اردکان و پیکان تهران که هرکدام تنها ۴۰ سال دارند و جوانترین سرمربیان فصل جدید هستند. کمی بالاتر، قاسم حدادیفر، اسطوره باشگاه ذوبآهن با ۴۱ سال، در اولین تجربه جدی سرمربیگریاش، حالا سکان تیم محبوبش را در دست دارد.
همسن او، مازیار زارع است که با ۴۱ سال، همچنان در ملوان بندرانزلی بهعنوان یک سرمربی ریشهدار و بومی فعالیت میکند. پشت سر آنها، محرم نویدکیا قرار دارد؛ کاپیتان آرام سپاهان که حالا در ۴۲ سالگی دوباره روی نیمکت تیم محبوبش برگشته تا این بار، راه ناتمام گذشته را ادامه دهد.
در ادامه، سیدمهدی رحمتی که حالا هدایت خیبر خرمآباد را برعهده گرفته، ۴۳ سال دارد و یکی از نمادهای گذار نسل بازیکنان به مربیگری است. پشت سر او، گروهی از مربیان ۴۶ ساله حاضرند: رسول خطیبی در مس رفسنجان، امیر خلیفهاصل در استقلال خوزستان و پیروز قربانی در فجرسپاسی شیراز؛ چهرههایی که حالا تجربه بازی در سطح بالا را بهعنوان دانشآموخته، وارد فضای هدایت تیم کردهاند.
در پرسپولیس، وحید هاشمیان با ۴۹ سال به نیمکت سرخها رسیده است؛ یکی از باسوادترین چهرههای مربیگری ایران با سابقه و تجربه کلاسهای حرفهای در آلمان، که حالا باید در حساسترین نیمکت کشور خودش را ثابت کند.
بالای مرز ۵۰ سال، آرامآرام چهرههای باتجربهتر دیده میشوند: مجتبی حسینی(۵۱ ساله) در آلومینیوم اراک، مهدی تارتار(۵۲ ساله) در گلگهر، وحید رضایی(۵۲ ساله) در شمسآذر قزوین و ریکاردو ساپینتو، سرمربی پرتغالی استقلال که او هم ۵۲ ساله است.
کمی بالاتر، یحیی گلمحمدی در فولاد خوزستان حالا ۵۴ ساله شده و تجربهاش در مدیریت بحران و ساخت تیمهای منسجم مثالزدنی است. در رأس این فهرست، اما نامی آشنا قرار دارد؛ دراگان اسکوچیچ، قهرمان فصل قبل با تراکتور که در ۵۶ سالگی مسنترین سرمربی و چهرهفنی این فصل است و همچنان در بالاترین سطح فوتبال ایران عملکردی موفق دارد.
در همین رابطه، با حسن اشجاری، بازیکن اسبق ذوبآهن و استقلال و کارشناس فوتبال، درباره کاهش میانگینسنی مربیان در لیگبرتر و فرصتهای مربیان جوان به گفتوگو پرداختیم.
معرفی و حمایت مربیان جوان؛ لازمه صبر باشگاهها
حسن اشجاری درباره روند کاهش میانگینسنی مربیان در لیگبرتر اظهار میکند: زمانیکه چنین اتفاقی میافتد، باید باشگاهها کمی صبر و تحملشان بیشتر باشد، چرا که در فوتبال امروز، همه نتیجهگرا هستند و طبیعی است که مربیان جوان نیاز به فرصت و حمایت دارند تا فشار حداکثری روی آنها نباشد و بتوانند تواناییهای خود را نشان دهند و تبدیل به مربی بزرگ شوند.
تجربه مربیان بزرگ؛ محصول اعتماد و فرصت طولانی
وی میافزاید: همانطور که میدانید، بسیاری از مربیان بزرگ یکشبه به جایگاه خود نرسیدهاند و سالها باشگاهها به آنها فرصت دادند، مدیران به آنها اعتماد کردند و هواداران نیز به آنها اعتماد داشتند. این فرصت باعث شد که مربیان بزرگ بسازیم. متأسفانه در فوتبال نتیجهگرا، این فرصت به بسیاری از مربیان داده نشده است.
جسارت و فرصت؛ کلید موفقیت مربیان جوان
این کارشناس فوتبال در ادامه بیان میکند: فقط امیدوارم که مربیان جوان حداقل این فشار را از طرف باشگاهها نداشته باشند تا بتوانند عملکرد و تفکرات فنی خود را در تیم جا بیندازند. با این اتفاق، ما در حال معرفی یکنسل جدید مربی به فوتبال ایران هستیم و طبیعی است که این پروسه زمان ببرد. چیزی که من میتوانم درباره مربیان جوان بگویم، جسارت آنها است؛ چیزی که در مربیان قدیمی کمتر دیده میشود.
فرصتسازی برای بازیکنان جوان
اشجاری ادامه میدهد: امسال میبینیم مجتبی حسینی، قاسم حدادیفر، محرم نویدکیا و مهدی رحمتی بازیکنان جوان زیادی را بازی میدهند؛ به ویژه مجتبی حسینی در آلومینیوم اراک، که این فرصت میتواند زمینه معرفی بازیکنان جدید به فوتبال ایران و نمایش قابلیتهای مربیان جوان را فراهم کند.
اعتماد مدیران؛ شرط لازم برای موفقیت مربیان جوان
وی اظهار میکند: این روند همچنین باعث میشود مدیران بیشتر به مربیان جوان اعتماد کنند؛ چیزی که در ۱۰ سال گذشته کمتر اتفاق افتاده است. ما در لیگبرتر لیستی بیست نفره داشتیم که فقط جابهجا میشدند و پنج، شش نفر ذخیره میماندند؛ هر که نتیجه نمیگرفت، جای خود را به نفر بعدی میداد. امیدوارم این روند به یک بدعت مثبت تبدیل شود که مدیران به مربیان جوان اعتماد کنند و فرصت بدهند.
حضور همزمان مربیان جوان و اسطورهها
مربی فوتبال کشورمان درباره حضور همزمان مربیان جوان و اسطورههای باشگاهی روی نیمکت تیمها گفت: این مسئله بسیار خوب است، اما تفاوتهایی وجود دارد. مثلاً مازیار زارع در ملوان با حاشیه امنیت بیشتر فعالیت میکند، چرا که دو سال گذشته نتایج خوبی گرفته و تیم را پس از سقوط به لیگ برتر بازگردانده است، اما محرم نویدکیا و قاسم حدادیفر چنین امنیت و حاشیهای ندارند و فشار روی آنان بیشتر است؛ مخصوصاً که در دو هفته گذشته هواداران و رسانهها فشار زیادی به محرم نویدکیا بابت نتایج سپاهان وارد کردند.
مسیر تجربهمند برای اسطورهها و مربیان تازهکار
اشجاری تأکید میکند: اینکه یک اسطوره باشگاه به یکباره مربی لیگبرتری شود، به شرطی که از روزهای ابتدایی تجربه و مسیر مناسب داشته باشد، قابل قبول است و من نمیپذیرم که شخصی به یکباره سرمربی لیگبرتری شود؛ از روزی که خودم فوتبالم تمام شد، از لیگ استان شروع کردم، لیگ سه و لیگ دو را گذراندم تا به این جایگاه رسیدم، اما وقتی باشگاه به قاسم حدادیفر اعتماد کرد، امیدوارم تا آخرین لحظه از او حمایت کند، چرا که شرایط تیم و نقل و انتقالات به گونهای بود که اگر من جای او بودم شاید قبول نمیکردم.
تأثیر مربیان جوان بر بازیکنان و استعدادیابی
وی درباره تأثیر مربیان جوان بر بازیکنان خاطرنشان میکند: مهمترین بخش، فرصت به بازیکنان جوان و استعدادیابی است. در غیر این صورت، از نظر مالی یا مدیریتی اتفاق خاصی برای مربی جوان رخ نمیدهد. مدیران معمولاً به فکر موفقیت خود هستند و اگر احساس خطر کنند، پشت مربی جوان را خالی میکنند. در گذشته، سعید آذری پشت منصور ابراهیمزاده ایستاد و تیم حتی قهرمان آسیا شد، اما مدیران امروزی چنین تحملی ندارند.
جسارت مربیان جوان؛ موتور توسعه فوتبال
وی تصریح میکند: یکی از نکات مثبت برای مربیان جوان، این است که آنها به دنبال نام و شهرت نیستند و هر کسی که تلاش بیشتری کند، بازی داده میشود. این جسارت باعث میشود بازیکنان جوان، که ممکن بود فرصت کمتری داشته باشند، خود را در لیگ برتر نشان دهند.
آینده موج جوانگرایی در فوتبال ایران
این کارشناس فوتبال در پایان میگوید: این موج جوانگرایی ممکن است مقطعی باشد یا پایدار. اگر فوتبال نتیجهگرا باقی بماند، ممکن است دوباره به سمت مربیان باتجربه بازگردند، اما اگر قرار باشد نسلی از مربیان جوان در فوتبال ایران معرفی شود، باید فرصت و صبر برای آنها فراهم شود تا پخته شوند و مربی قابل اعتماد و اثرگذار شوند. در نهایت، کیفیت مربی چه جوان و چه باتجربه، تعیینکننده است و اگر فن و استعداد داشته باشد، قطعاً میتواند در این عرصه عرض اندام کند.
نیمکتهای اصفهان؛ پیام روشن یک نسل تازه
به گزارش ایسنا، با حضور همزمان قاسم حدادیفر و محرم نویدکیا روی نیمکت دو باشگاه بزرگ اصفهان، این شهر بار دیگر نشان داده که نهتنها در پرورش بازیکن، بلکه در تربیت مربیان بومی نیز الگوست. آنها، برآمده از دل باشگاههایشان، حالا آمدهاند تا با زبان امروز، تیم فردا را بسازند. این یک پیام روشن برای فوتبال ایران است که اصفهان همواره به سرمایههای خودش اعتماد میکند.
در روزگاری که بسیاری از تیمها همچنان به مربیان باتجربه خارجی یا قدیمی اتکا دارند، اصفهان سرمایهگذاری روی میراثداران خودش را آغاز کرده است؛ نسلی که فوتبال را با ریشه، غیرت و دانش روز دنبال میکند.
درنهایت لازم به ذکر است که میانگین سنی سرمربیان تیمهای لیگبرتر فوتبال ایران در فصل بیستوپنجم ۴۶.۹ سال است. یعنی بهطور میانگین، نیمکتها در اختیار مربیانی در آستانه ۴۷ سالگی هستند؛ سنی که مرز بین نسل باتجربه و نسل تازهنفس بهحساب میآید.
انتهای پیام
نظرات