یکی از بارزترین نشانههای این تأثیر، یخدانهای تاریخی است که در مناطق مختلف این استان به وفور یافت میشود؛ این بناها که نمادهای دانش و مهارتهای سنتی مردم در مدیریت منابع طبیعی شناخته میشوند، نشان دهنده ارتباط عمیق و نیازهای انسان در شرایط مختلف اقلیمی هستند.
در گذشته، یخ تولید شده در فصلهای سرد سال به این یخدانها منتقل میشد و با استفاده از روشهای خاص عایقبندی، از ذوب شدن آن جلوگیری میشد. امروزه با توجه به تغییرات اقلیمی و چالشهای محیطی که جوامع با آن مواجهاند، حفظ و نگهداری این یخدانها به عنوان میراث فرهنگی و تاریخی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. این بناها نه تنها بخشی از تاریخ معماری ایران به شمار میروند، بلکه منبعی برای مطالعه و تحقیق در زمینههای مختلفی چون اقلیمشناسی، تاریخ اجتماعی و فرهنگ منطقه نیز مورد توجه قرار میگیرند.
حمید ضیایی، پژوهشگر فرهنگ شفاهی، در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد: یکی از جنبههای مهم اقلیم به خصوص جنوب خراسان رضوی، وجود یخدانهاست؛ این یخدانها به دلایل مختلفی از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی، معماری و ساختار خاص یخدانها را نشان دهنده فرهنگ و هنر معماری منطقههای کویری دانست و اظهار کرد: برخی یخدانها کاربردهای خاصی در نواحی مختلف دارد؛ ضمن اینکه شیوههای ساخت و نگهداری یخ تا زمان «چلّهی تموز» نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است و نیاز به توجه و بررسی دارد.
ضیایی بیان کرد: این بناها به گونهای طراحی شده است که بتواند یخ را برای مدت طولانی حفظ کند و بدین ترتیب، امکان استفاده از آن را در فصول گرم سال فراهم کند. در گذشته، یخ تولید شده در فصلهای سرد سال به این یخدانها منتقل میشد و با استفاده از روشهای خاص عایقبندی، از ذوب شدن آن جلوگیری میکردند.
وی تصریح کرد: این روشها شامل استفاده از کاه که مردم مناطقی مانند کاشمر به آن «پُخَل» میگویند، بوده که به حفظ دما و جلوگیری از تبادل حرارت کمک میکرده است.
این پژوهشگر فرهنگ شفاهی با بیان اینکه کاربرد یخ در زندگی روزمره مردم نیز حائز اهمیت است، اظهار کرد: یخ به عنوان یک ماده ضروری در مصارف غذایی، دارویی و حتی در مراسم خاص مورد استفاده قرار میگرفت. بهخصوص در فصلهای گرم، یخ به حفظ موادغذایی و نوشیدنیها کمک میکرد و بدین ترتیب نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی مردم ایفا میکرد؛ گرچه در حفظ و نگهداری مواد غذایی شیوههای سنتی دیگری هم از قبیل خشک کردن وجود داشته، اما این هم خود نوع دیگری از شیوه نگهداری بوده است.
وی در ادامه به بررسی تفاوتهای گویشی در نامگذاری یخدانها پرداخت و افزود: در گویش منطقه ترشیز به خصوص کاشمر، پسوند «دان» که به معنای ظرفیت است، بسامد بالاتری نسبت به دیگر گویشوران فارسی دارد. این بدان معنا نیست که این واژه در دیگر مناطق شنیده نمیشود یا کاربرد ندارد؛ بلکه در گویش مردم ترشیز، این پسوند به «دُو» تغییر پیدا میکند.
ضیایی ادامه داد: در این گویش، ما واژههایی مانند یخدُو، چینهدُو، شمدُو(شمعدان)، ذغالدُو و کادُو(کاهدان) را داریم. یخدان نیز از این قاعده مستثنی نیست و در حالی که در مناطق دیگر ایران به عنوان «یخچال» شناخته میشود، در ترشیز به «یخدُو» معروف است.
وی در ادامه توضیح داد: واژه «یخچال» به معنای چالهای است که در آن یخ را نگه میدارند و این کاربردهای عملی این بناها در زندگی روزمره مردم را نشان میدهد.
این پژوهشگر فرهنگ شفاهی، با اشاره به اهمیت این نوع بناها در حفظ و نگهداری یخ در گذشته، تأکید کرد: این تفاوتهای زبانی نه تنها نشانه تنوع فرهنگی است، بلکه به ما کمک میکند تا بهتر با تاریخ و فرهنگ منطقه آشنا شویم.
وی همچنین بر لزوم حفظ این واژگان و گویشها به عنوان بخشی از میراث فرهنگی تأکید کرد و افزود: توجه به تنوع زبانی و فرهنگی میتواند به ما در حفظ هویت ملی و محلی کمک کند و در عین حال به غنای فرهنگی جامعه بیفزاید.
شیوه معماری و ساخت یخدانها در شرق ایران به طور خاص و منحصر به فرد است. این یخدانها معمولاً دارای دو در ورودی هستند؛ یکی در سمت شمال و دیگری در سمت جنوب. درِ شمالی یخدان در فصل زمستان برای ورود آب و برف به داخل یخدان مورد استفاده قرار میگرفت، در حالی که در جنوبی در تابستان برای برداشت یخ استفاده میشد.
در مرکز یخدان، گودالی وسیع وجود دارد که عمق آن بسته به نیازهای مردم روستا یا شهر متفاوت است و عرض آن ممکن است تا ۶ متر نیز برسد. در کنار این گودال، سکویی تعبیه شده است که به عنوان راه رفت و آمد افراد و کارگران عمل میکند.
ضیایی ادامه داد: مصالح به کار رفته در ساختمان یخدانها عمدتاً خشت خام است؛ دلیل این انتخاب این بوده که خشت خام میتواند دما را به خوبی در خود حفظ کند و از استحکام و مقاومت بیشتری برخوردار باشد. همچنین، در ساخت یخدانها از پوسته آغازین که ضخامت بیشتری دارد، استفاده میشود و هرچه به سمت بالا میرود، از قطر آن کاسته میشود. این طراحی به منظور قرارگیری نقطه ثقل یخدان در پایین و همچنین حفظ دمای متعادل یخدان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
وی با اشاره به اینکه این شیوههای ساخت نه تنها کارایی یخدانها را افزایش میدهد، بلکه نشان دهنده دانش و تجربه سازندگان در استفاده از مواد و تکنیکهای سنتی برای سازگاری با اقلیم منطقه است، گفت: یخدانها با این ویژگیها، به عنوان یک میراث فرهنگی و معماری ارزشمند، نقش مهمی در زندگی روزمره مردم ایفا کرده و به حفظ مواد غذایی و نوشیدنیها در فصول گرم کمک میکردند.
این پژوهشگر فرهنگ شفاهی در ادامه به بررسی شیوههای منحصر به فرد حفظ یخ در خراسان رضوی و تأثیرات آن بر زندگی مردم پرداخت و گفت: در بعضی از روستاها، مردم اجازه خوردن آب خنک در تابستان را نداشتهاند. در واقع، یخ تولید شده و نگهداری شده در یخدانها، سهم خان و عمّال او بوده و رعیتها نمیتوانستهاند به آب سرد در فصل گرما دسترسی داشته باشند.
وی با توضیح در مورد روشهای تولید یخ در زمستان، اظهار کرد: تولید یخ به وسیله کاه و جو انجام میشده و سطح یخهای به عمل آمده با این مواد پوشانده میشده تا دمای آن حفظ شود و به تابستان برسد.
ضیایی همچنین به جنبههای زیباییشناختی یخها اشاره کرد و افزود: در برخی از مناطق، مردم به منظور زیباتر کردن یخها، اناردانههایی را در میان یخها و برفها قرار میدادند تا منجمد شوند. این کار برای زینت و زیبایی سفرههای خانها و دیگر مراسم مورد استفاده قرار میگرفته است.
وی خاطرنشان کرد: یخهای تولید شده در یخدانها نه تنها در حفظ مواد غذایی و نوشیدنیها مورد استفاده قرار میگرفتند، بلکه در تابستان برای تهیهی پالوده و بستنی نیز به کار میرفتند.
ضیایی توضیح داد: مردم یخها را با شیر قاطی میکردند و با استفاده از دستگاههای دستی، آن را به قدری میچرخاندند و هم میزدند تا بستنی خوشمزهای تهیه شود؛ این روش نه تنها طعم لذیذی به مواد غذایی میبخشید، بلکه یک روش سنتی و محلی در فصل گرما، به خنک شدن و شادی مردم کمک میکرد.
این پژوهشگر فرهنگ شفاهی در ادامه به بررسی یخدانهای مناطق مختلف از جمله ترشیز و نقش آنها در هویت فرهنگی این منطقه پرداخت و گفت: منطقه ترشیز دارای یخدانهای متعددی است که هرکدام به نوبه خود دارای اهمیت و ارج خاصی هستند.
بسیاری از این یخدانها با همت و تلاش اداره میراث فرهنگی و گردشگری ثبت ملی شده است؛ اما متأسفانه این ثبت ملی مسئولیتی در قبال حفظ حریم و ساختار این بناها در پی نداشته و تنها به ثبت آنها بسنده شده است. این بناها روزگار خوشی ندارد و هرلحظه بیم فروپاشی آنها میرود. گرچه هرکدام از این بناها تاریخ و فرهنگ منطقه را آینهوار منعکس میکند اما بیتوجهی به آنها به معنای بیتوجهی به تاریخ و فرهنگ این سرزمین است؛ تاریخی که تا همین ۵۰ یا ۶۰ سال پیش را شکل داده است.
ضیایی همچنین به بیتوجهی به یخدانها در برخی روستاها اشاره کرد و افزود: برخی از یخدانها ملک شخصی هستند و اکنون در دست ورثه بنیانگذاران آن قرار دارند؛ این وضعیت موجب شده تا توجه چندانی به حفظ و نگهداری این بناها نشود.
حفاظت از آبانبارها؛ نمادهای فرهنگی و نیازهای امروزی
آبانبارها، این سازههای باستانی و نمادین که روزگاری منابع حیاتی آب در مناطق خشک و نیمهخشک ایران بودند، اکنون در معرض فراموشی و تخریب قرار دارند. این بناها که گواهی بر دانش و مهارت نیاکان ما در مدیریت منابع آبی هستند، نه تنها بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی کشور محسوب میشوند، بلکه به عنوان جاذبههای گردشگری نیز میتوانند در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق مختلف نقشآفرینی کنند. در این راستا، حفاظت و مرمت آبانبارها یک ضرورت انکارناپذیر بوده و باید در دستور کار قرار گیرد تا نسلهای آینده نیز بتوانند از این گنجینههای فرهنگی بهرهمند شوند.
یک کارشناس گردشگری با اشاره به اهمیت این سازههای باستانی، بر ضرورت حفاظت و مرمت آنها تأکید کرد و گفت: آبانبارها بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی ما هستند.
محمد قربانی اظهار کرد: آبانبارها در تاریخ ایران به عنوان سازههایی کلیدی در تأمین آب شرب شناخته شدهاند؛ ضمن اینکه آبانبارها در بسیاری از مناطق خراسان رضوی، نه تنها تأمین کننده آب شرب بودند، بلکه مکانهایی برای تجمع اجتماعی و تبادل نظر مردم نیز مورد استفاده قرار میگرفتند.
وی با اشاره به اینکه آبانبارها نمادهایی از دانش و مهارت ایرانیان در مدیریت منابع آب محسوب میشوند، افزود: این سازهها با معماری خاص خود که به خوبی با شرایط جوی هماهنگ شدهاند، توانستهاند آب باران و قناتها را ذخیره کرده و از تبخیر آن جلوگیری کنند.
این کارشناس گردشگری یادآور شد: با وجود اهمیت بالای آبانبارها، این سازهها در سالهای اخیر با چالشهای جدی مواجه شدهاند.
وی به آسیبهای طبیعی اشاره کرد و در خصوص چالشهای موجود برای حفظ این آثار ارزشمند گفت: عواملی مانند زلزله، سیل و تغییرات اقلیمی به شدت بر این آثار تأثیر گذاشته و موجب تخریب آنها شده است.
متأسفانه، بسیاری از آبانبارها در طول زمان دچار آسیب و فرسودگی شدهاند؛ به ویژه در سالهای اخیر، بارش بارانهای شدید و سیلابها به تخریب برخی از این بناها منجر شده است. علاوه بر این، بیتوجهی به مرمت و نگهداری این سازهها نیز به وضعیت بحرانی آنها دامن زده است.
قربانی گفت: گرچه در سالهای اخیر با توجه به وضعیت بحرانی آبانبارها، اقداماتی برای مرمت آنها آغاز شده است اما رضایتبخش نیست.
وی تأکید کرد: مرمت آبانبارها نه تنها به حفظ تاریخ و هویت فرهنگی کمک میکند، بلکه میتواند به عنوان یک جاذبه گردشگری نیز مورد استفاده قرار گیرد؛ با بازسازی این بناها و ایجاد امکانات رفاهی مناسب، میتوان گردشگران را به این مناطق جذب کرد و به توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه کمک کرد.
حفاظت از آب انبارها نه تنها یک وظیفه ملی است، بلکه یک نیاز اساسی برای حفظ هویت فرهنگی و تاریخی این خطه به شمار میرود؛ ما باید به این نتیجه برسیم که هرگونه بیتوجهی به این آثار تاریخی میتواند به از بین رفتن میراث فرهنگی و تاریخی ما منجر شود.
وی اظهار کرد: حفاظت از این آب انبارها نه تنها یک ضرورت بلکه به حفظ تاریخ و فرهنگ کمک میکند و به نسلهای آینده این امکان را میدهد که از گنجینههای فرهنگی و تاریخی خود بهرهمند شوند. در واقع، آبانبارها بخشی از هویت ملی ما هستند و باید به طور جدی از آنها محافظت کنیم.
مردم این دیار با شیارهایی بر پیشانی ناشی از سمضربههای تاریخ، روزگار فرتوتی و سالمندی را میگذرانند. پای حرف هرکدام از سالخوردگان که بنشینی، درمییابی که گنجینهای پر و پیمان در سینه دارند و گوش عاشق یار و دیار میطلبند تا آنچه را که از سر گذراندهاند، بازگو کنند.
دل هر عاشق که با خاک و دیارش باشد، محال است دلبستگی به آن و روزگارانش نداشته باشد لذا نیاز است که توجه بیشتری به این آثار تاریخی و فرهنگی شود تا هویت و تاریخ غنی این منطقه حفظ و زنده بماند.
اگر گوش فرا دهیم، پژواک صدای کارگران و یخسازان را میشنویم که آوازِ کار میخوانند و اندیشه گرمای کویر را پیشاپیش در سر میپرورانند و خنکای آب را در تابستان، مزمزه میکنند.
امروز، بیش از هر زمان دیگر باید به تاریخ و فرهنگ خویش بازگردیم و به آن توجه کنیم. این سخن بدان معنا نیست که پسرفت کنیم؛ بلکه توجه به تاریخ و پیش آمدن با آن، هوّیتبخشی به سرزمینی است که پیشهاش چشم هر طمّاعی را به سوی خود میکشانده است.
آنچه بر ما لازم و ملزوم است، توجه به میراث به جا مانده است نه بیتوجهی به آن.
انتهای پیام
نظرات