به گزارش ایسنا، در طول جلسه دادرسی، شاکیان «محمد احمد بن سعود» و «سلیمان عبدالله سالم»، شرح دادند که چگونه آنها و همسالانشان به شدت مورد ضرب و شتم، غرق مصنوعی، محرومیت از خواب برای مدت طولانی و شکنجههای وحشتناکی قرار گرفتند که باعث شد آنها تا آخر عمر دچار زخمهای روانی و جسمی شوند.
شاکی سوم، «گل رحمان»، توسط بستگانش در این دادخواست نمایندگی میشد که بعداً در خارج از دادگاه کارش فیصله یافت. گل رحمان بر اثر شکنجه شدید در بازداشت درگذشت. نکته قابل توجه این است که دو متهم اصلی که علیه آنها شکایت شده است، دو روانشناس آمریکایی به نامهای «جیمز میچل» و «بروس جسن» هستند که برای سازمان سیا کار میکردند و برنامه شکنجه فیزیکی و محرومیت حسی را که برای «تخریب روانی زندانیان» استفاده میشد، رهبری میکردند.
براساس گزارش الجزیره، طبق اتهامات علیه آنها، این دو پزشک به موارد فوق بسنده نکردند، بلکه به بررسی امکان استفاده از مواد مخدر برای دستکاری ذهن بازداشتشدگان پرداختند.
این یک برنامه تحقیقاتی جداگانه بود که طی آن پزشکان سیا سوابق آزمایشهای قدیمی شوروی در مورد استفاده از مواد مخدر روی زندانیان و بازداشتشدگان را مطالعه کردند.
آنها همچنین از آزمایشهای برنامه بدنام MK Ultra استفاده کردند که داستان آن را در گزارش جداگانهای در صفحه Abaad با عنوان «برنامه مخفی و وحشتناک به رهبری سیا برای دستکاری ذهنها» بررسی کردیم.
این برنامه سابقه طولانی در استفاده از داروهای روانگردان مانند LSD روی انسانها بدون اطلاعشان، به منظور پیشبرد برنامه «پروژه دارو» داشت، که بخشی از سفر طولانی سیا برای توسعه چیزی بود که آنها «سرم حقیقت» برای استفاده روی زندانیان و بازداشتشدگان مینامیدند.
اگرچه پروندههای MK ULTRA رسماً در سال ۱۹۷۳ بسته شد، آزمایشهای کنترل ذهن از دوران جنگ سرد به آنچه آمریکا پس از وقایع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ «جنگ علیه تروریسم» مینامید، راه خود را پیمودند و در سالهای اولیه قرن بیست و یکم، به سنگ بنایی تبدیل شدند که وحشتناکترین روشهای شکنجه در زندانهای ایالات متحده بر اساس آن ساخته شد.
سیا معتقد است که بازداشتشدگان آن اغلب اطلاعات مهمی دارند و بنابراین به دنبال استخراج «حقایق» از آنها با استفاده از روشهای بازجویی غیرمتعارف، مشابه آنچه در عکسهای فاش شده از زندان ابوغریب دیده میشود، است. یکی از این تصاویر، یک زندانی نیمه برهنه را نشان میدهد که سرش با کلاه نوکتیز پوشیده شده، دستانش دراز شده و سیمهای برق از بازوهایش آویزان است.

۱- زندانیان تحت انواع شکنجه، مانند شوک الکتریکی، غرق مصنوعی و تحقیر جنسی قرار میگرفتند. - خبرگزاری آسوشیتدپرس زندانیان ابوغریب تحت شوک الکتریکی، غرق مصنوعی و تحقیر جنسی قرار میگرفتند. (خبرگزاری آسوشیتدپرس) این عکس معروف توسط «بری سندرز»، نویسنده و محقق آمریکایی در کتاب خود در سال ۲۰۰۹ با عنوان «ناپدید شدن انسان: ارواح بیخبر» مورد تفسیر قرار گرفت و گفت: «چقدر وحشتناک است وقتی باید به یاد داشته باشیم که این چهره پیش روی ما فقط یک «بازداشتی امنیتی» نیست، بلکه یک انسان است، نه یک عروسک برای نمایش، بلکه یک انسان زنده است.»
سندرز در کتاب خود اقدامات انجام شده توسط دولت «جورج دبلیو بوش»، رئیس جمهور سابق آمریکا را تجزیه و تحلیل میکند و میگوید که آنها مفهوم «زندانیان شبح» را به جهان معرفی کردند، چه در گوانتانامو در کوبا، ابوغریب در عراق یا زندان بگرام در افغانستان.
در پشت این دیوارهای وحشت، سازمان سیا از روشهای وحشتناکی برای بازجویی از بازداشتشدگان برجسته استفاده میکرد. او میگوید: «ما هر از گاهی از ناپدید شدن کسانی که بازداشتهای خشونتآمیز را تحمل میکنند و به مکانهای ناشناختهای برده میشوند تا با آنها به شیوههایی که هیچکس از آنها خبر ندارد، رفتار شود، مطلع میشویم.»
در شبکهای از زندانهای مخفی در بیش از ۵۴ کشور در سراسر جهان، معروف به «مکانهای سیاه»، سازمان سیا بازداشتشدگان خود را که زندانیان با ارزش بالا میدانست، نگهداری میکرد. این مکانها بعداً به عرصه جدیدی برای آزمایشهای انسانی تبدیل شدند، جایی که زندانیان بدون محاکمه نگهداری میشدند و از ابتداییترین حقوق دفاع از خود محروم میشدند. بسیاری از آنها انگلیسی صحبت نمیکردند و حتی از اتهامات علیه خود اطلاعی نداشتند. این شیوهها تا سال ۲۰۱۴ مخفی باقی ماندند، زمانی که سنای ایالات متحده گزارش مفصل و از طبقهبندی خارجشده ۶۷۰۰ صفحهای را منتشر کرد که روشهای شکنجه وحشیانه مورد استفاده توسط سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) را پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و نقض حقوق بشر ناشی از آنها شرح میداد.
این گزارش بیان میکند که در سال ۲۰۰۲، سازمان سیا با روانشناسانی به نامهای جیمز ای. میچل و جان بروس جسن قرارداد بست و این سازمان مبالغ هنگفتی را به آنها پرداخت کرد تا از تکنیکهای جدید بازجویی پیشرفته روی زندانیان و بازداشتشدگان پروندههای امنیتی استفاده کنند.
این روشهای بازجویی مدرن شامل غرق مصنوعی، محرومیت از خواب، گرسنگی، لخت کردن و ایجاد نویز سفید بود که ادراک بازداشتشدگان را مختل کرده و آنها را از نظر روانی خسته میکرد. این روشها همچنین شامل حبس در جعبههای کوچک و تنگ به نام «تابوت» بود که باعث وحشت روانی شدید بازداشتشدگان و احساس انزوا و خفگی میشد. حتی تکاندهندهتر اینکه، پزشکان مسؤول این پروژه ادعا کردند که غرق مصنوعی به زندانیان کمک میکند تا به صورت دورهای از دورههای طولانی محرومیت از خواب که متحمل میشدند، رهایی یابند.
آنها همچنین ادعا کردند که قرار دادن بازداشتشدگان در یک جعبه حبس به اندازه تابوت، پناهگاهی نسبتاً امن از سایر اشکال شکنجه برای آنها فراهم میکند. آنها ادعا کردند که برنامه شکنجهای که آنها با همکاری سیا توسعه دادهاند، «عاری» از اثرات روانی و جسمی بلندمدت است.
این ادعاها ما را به کتاب بری سندرز، محقق آمریکایی، بازمیگرداند که در آن اشاره میکند که پس از حملات ۱۱ سپتامبر، عراق و افغانستان به برجستهترین نمونههای تحقیر افرادی توسط ایالات متحده تبدیل شدند که در دسته «دیگران» قرار میگرفتند، گویی که در نژاد بشر جایگاه پایینتری داشتند. این کار برای آمادهسازی افکار عمومی جهانی برای رفتار غیرانسانی یا قتل آشکار کسانی که آمریکا آنها را دشمن خود میدانست، انجام شد.
سندرز به استدلالهای وزارت دادگستری ایالات متحده پرداخت که آن را توجیهکننده رفتار بیرحمانه و تحقیرآمیز با زندانیان توصیف کرد. این استدلالها ادعا میکردند که این رفتار علیه افرادی که سازمان سیا مظنون به عضویت در القاعده است، انجام شده است و گفت: «شکنجه وحشیانه است و ما نباید اجازه دهیم وزارت دادگستری افراد را دو بار ناپدید کند: یک بار به عنوان زندانی و یک بار به عنوان مظنون به تروریسم.»
این نویسنده آمریکایی این استدلالها را بخشی از فرسایش جوهره انسانی دانست که از قرن نوزدهم ارزشهای انسانی را تحریف کرده است. اینکه چه چیزی و چه کسی انسان را تشکیل میدهد، زیر سوال رفت و شکنجه و قتل عام آسان شد. به گفته سندرز، حتی پرسنل سیا نیز زندانیان را هنگام شکنجه به عنوان انسان نمیدیدند.
سرم حقیقت
اسنادی که در سال ۲۰۱۸ از طبقهبندی خارج شدند و پس از یک نبرد حقوقی طولانی که توسط اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا علیه سازمان سیا آغاز شد، در یک گزارش ۹۰ صفحهای به دستور دادگاه منتشر شدند، نشان میدهند که بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷، دفتر خدمات پزشکی (OMS) برنامه جدید «بازجویی پیشرفته» را اجرا میکرد. OMS، یک آژانس سیا که تیمهای پزشکی متشکل از پزشکان، پرستاران و روانشناسان را مدیریت میکرد، بر ۹۷ زندانی در ۱۰ زندان مخفی سیا نظارت داشت و ماموریت اصلی آن زنده نگه داشتن زندانیان بود.
اولین زندانی که تحت این برنامه قرار گرفت، ابو زبیده بود. ابو زبیده در سال ۲۰۰۲ در فیصل آباد پاکستان دستگیر شد. در جریان تعقیب و گریز، به او شلیک شد. با این حال، سازمان سیا میخواست جان او را برای بازجویی حفظ کند، زیرا معتقد بود که او اطلاعات حساسی در مورد القاعده دارد.
سازمان سیا زبیده را تقریباً ۴۷ روز در انزوای کامل قرار داد تا زمانی که بهبود یافت. پس از آن، خشنترین بازجوییها انجام شد که طی آن، پس از نگهداری در یک زندان مخفی در یک پایگاه نظامی در تایلند، ۲۴ ساعت شبانهروز تحت شکنجههای وحشتناک قرار گرفت.
اسناد نشان میدهند که ابو زبیده ۸۳ بار تحت شکنجه غرق مصنوعی قرار گرفته و در یک مورد، نزدیک بود بمیرد. کادر پزشکی در یادداشتهای خود خاطرنشان کردند که «زندانی در برابر غرق مصنوعی مقاوم بود» و بنابراین برای مجبور کردن او به صحبت، به روش شکنجه وحشیانهتری نیاز بود. سپس او را برهنه بازداشت کردند و دو یا سه بار در روز، هر بار به مدت چند ساعت، در جعبهای شبیه تابوت قرار دادند.
طبق اسناد، وقتی نتوانستند هیچ اطلاعاتی از او استخراج کنند، پزشکان گفتند که این زندانی به طرز باورنکردنی در برابر بازجویی مقاوم است و به نگهداری در «تابوت» عادت کرده است. برای شکستن مقاومت ابو زبیده، پزشکان شروع به بحث در مورد استفاده از یک داروی بیهوشی جدید به نام «سرم حقیقت» کردند.
این دارو بخشی از یک برنامه تحقیقاتی دارویی در سال ۲۰۰۳ بود که توسط دفتر خدمات پزشکی، معروف به «پروژه دارو»، نظارت میشد. پزشکان پتانسیل استفاده از ورسد، یک داروی آرامبخش متعلق به دسته بنزودیازپینها، را در بازجویی از بازداشتشدگان درگیر در پروندههای امنیتی کشف کردند. تأثیر این دارو بر وضعیت روانی بازداشتشدگان میتواند مأموران سیا را قادر سازد تا مقاومت زندانیان را بشکنند و اطلاعات را از ذهن آنها استخراج کنند.
طبق اسناد، کار بر روی «پروژه دارو» قبل از اجرای عملی آن روی ابو زبیده، به دلیل ترس از پیامدهای قانونی مربوط به ممنوعیت آزمایشهای پزشکی بر روی زندانیان، متوقف شد. تا به امروز مشخص نیست که آیا سازمان سیا واقعاً از این دارو برای بازداشتشدگان برجسته در زندانهای مخفی خود استفاده کرده است یا خیر، اما مطمئناً این یک گزینه روی میز بود. با وجود شکنجههای وحشیانه و آسیبهای روانی، تیم بازجویی در نهایت به این نتیجه رسید که زندانی ابو زبیده از ابتدا راستگو بوده و هیچ اطلاعات ارزشمندی در مورد حملات قریبالوقوع، همانطور که پیشبینی کرده بودند، نداشته است.
«درور لادین»، وکیل پروژه امنیت ملی اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا این حقایق را در مقالهای در نوامبر ۲۰۱۸ شرح داد. او استدلال کرد که سازمان سیا هر فرد یا نهاد مرتبط با خود را فاسد کرده است. روانشناسان تحت لوای آن، به تعهدات اخلاقی خود خیانت کردند و وکلا قانون را دور زدند تا شیوههای شکنجه وحشیانه را قانونی کنند تا مسؤولان بتوانند از مجازات فرار کنند. در ژانویه ۲۰۲۰، «جیمز میچل»، روانشناس در دادگاه نظامی در خلیج گوانتانامو، کوبا، به عنوان شاهد حاضر شد و روشهای مختلفی را که برای شکنجه مردان در طول بازجوییها استفاده میکرد، شرح داد. این یک جلسه مقدماتی با توجه به مجازات اعدام برای پنج متهم در حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود.
میچل به شکنجه خود در یک زندان مخفی در لهستان اعتراف کرد و گفت که دهها بار زندانیان را با غرق مصنوعی شکنجه کرده، آنها را به دیوار کوبیده، گرسنگی داده، برهنه کرده، روزها از خواب محروم کرده و یکی از بازداشتشدگان را به کشتن پسرش تهدید کرده است. در طول جلسه دادرسی، وکلای مدافع متهمان خواستار حذف هرگونه اعترافی شدند که تحت شکنجه، چه در طول بازجوییهای سیا یا افبیآی، گرفته شده باشد. با وجود اعترافات وحشتناک جیمز میچل، دولت ایالات متحده هیچ اقدامی برای پیگرد قانونی هیچ فرد یا نهاد سیا که به طور سیستماتیک در نقض ممنوعیت قانونی مطلق شکنجه مشارکت داشته است، انجام نداده است. آنچه نگرانی سازمانهای حقوق بشری را افزایش میدهد، دامنه ناشناخته و فاش نشده داستانها و فجایعی است که در زندانهای تحت اختیار و نظارت سازمانهای آمریکایی رخ میدهد.
این سازمانها همیشه تلاش میکنند تا تصویری اخلاقی در رسانهها ارائه دهند، اما این تصویر با گذشت زمان آشکار میشود و حقایق فاش شده عمیقاً نادرست هستند.
انتهای پیام
نظرات