جعفر خوشروزاده در گفتوگو با ایسنا با تاکید بر اینکه بحران کمآبی در ایران نتیجه همافزایی عوامل ساختاری، اقلیمی و مدیریتی است، افزود: عامل اول این بحران، تغییرات اقلیمی جهان و به تبع در ایران است که باعث کاهش بارندگی و افزایش دمای هوا شده و تبخیر منابع سطحی آب در مناطق مختلف را تشدید کرده است. عامل دوم الگوی ناپایدار مصرف آب در بخش کشاورزی است که بیش از ۸۰ درصد منابع آبی کشور را اختصاص داده و با روشهای سنتی و کمبازده، فشار زیادی بر منابع آبی وارد کرده است. عامل سوم، توسعه نامتوازن شهری و صنعتی بدون توجه به ظرفیتهای آبی مناطق است که به تخریب سفرههای زیرزمینی منجر شده است و در نهایت، عامل چهارم ضعف در مدیریت منابع آب و نبود برنامهریزی بلندمدت است که بحران کم آبی را عمیقتر کرده است.
فرونشست، زنگ خطر جدی برای زیرساختها
وی به فرونشست زمین به عنوان یکی از پیامدهای نگرانکننده بحران آب در ایران اشاره کرد و گفت: در سالهای اخیر بیش از ۳۵۹ دشت ایران با نرخ فرونشستی بالاتر از میانگین جهانی مواجه شدهاند، که این موضوع زنگ خطر جدی برای زیرساختهای کشور از ترکخوردگی و تخریب ساختمانها، جادهها و خطوط راهآهن گرفته تا آسیب به شبکههای آب، برق و گاز است. در بخش کشاورزی هم تغییر شیب زمین و کاهش ظرفیت نگهداری آب در خاک، بهرهوری را بهشدت کاهش میدهد. حتی در برخی مناطق، فرونشست زمین منجر به جابجایی جمعیت و افزایش خطر بلایای طبیعی مانند سیل شده است.
خوشروزاده در ادامه به راهکارهای چندوجهی برای مقابله با این بحران پرداخت و گفت: اولین راهکار در این زمینه کاهش برداشت از سفرههای آب زیرزمینی از طرق مختلف از جمله کنترل چاههای غیرمجاز و اصلاح الگوی مصرف آب در بخش کشاورزی دانست.
وی افزود: راهکار دوم تغذیه مصنوعی آبخوانها با هدایت آبهای سطحی و سیلابها به دشتها است که میتواند به احیای منابع زیرزمینی کمک کند. راهکار سوم پایش مستمر سطح زمین با فناوریهای ماهوارهای و زمین سنجی برای شناسایی مناطق پرخطر و پیشگیری از خسارات بیشتر و تقویت زیرساختهای شهری و روستایی در مناطق آسیبپذیر است.
نهادهای مسئول به درستی به تکالیف عمل نکردهاند/قوانین بهروز نیستند
خوشروزاده در ادامه به سیاستهای دولت و مجلس در مواجهه با بحران کم آبی اشاره کرد و گفت: تداوم و تشدید بحران کمآبی در ایران نشان میدهد که سیاستهای اتخاذی تاکنون نتوانستهاند بهطور مؤثر با این چالش مقابله کنند و این اقدامات بیشتر بر پروژههای انتقال آب و نه حفظ و مدیریت منابع آبی متمرکز بوده است. بعلاوه قوانین حوزه آب بهروز نیستند و اجرای آنها هم با ضعف جدی مواجه است.
وی افزود: نهادهای مسئول برای مصرف بیرویه آب در بخش کشاورزی، بهویژه برای محصولات غیر راهبردی فکر نکرده اند و نبود سیاستهای کنترلی و حمایتی در زمینه تغییر الگوی کشت، روند و سرعت بحران کم آبی را تشدید کرده است. همچنین، نبود شفافیت در تخصیص منابع و غفلت از آموزش عمومی، مانع از اصلاح رفتار مصرفی شده است. همه اینها گواه این واقعیت است که نهادهای مسئول در این زمینه به درستی به تکالیف خود عمل نکرده اند.
معضل کمآبی و تشدید شکافهای منطقهای
وی گفت: در روستاها، کاهش منابع آب باعث مهاجرت اجباری، از بین رفتن مشاغل کشاورزی و در شهرها، تنشهای اجتماعی بر سر دسترسی به آب، افزایش هزینههای خانوار شده و نارضایتی عمومی را بهدنبال خواهد داشت. از سوی دیگر رقابت بین استانها برای منابع محدود موجود، حس بیعدالتی و شکافهای منطقهای را تشدید میکند.
خوشروزاده با تاکید بر اینکه در یک مصاحبه کوتاه، امکان تشریح کامل راهکارهای مدیریت پایدار منابع آب وجود ندارد، در اشارهای فهرستوار در این زمینه اظهار کرد: برای عبور از بحران آب، باید به سمت راهکارهای نوآورانه و علمی از جمله توسعه سامانههای هوشمند پایش مصرف آب، نوسازی مستمر خطوط انتقال و توزیع آب و اصلاح الگوی کشت کم آب بر و اجباری کردن روش های نوین آبیاری در بخش کشاورزی حرکت کرد.
وی ایجاد بانک اطلاعات ملی منابع آبهای زیرزمینی کشور، بازچرخانی آب های خاکستری در صنایع، تدوین سیاستهای تشویقی برای صنایع کممصرف، آموزش عمومی و فرهنگسازی، همکاری منطقهای در مدیریت حوضههای آبریز مشترک و سرمایهگذاری در بارورسازی ابرها، ایجاد مراکز نوآوری در حوزه آب و توسعه فناوریهای شیرینسازی آب دریا با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را از دیگر اقداماتی دانست که میتواند آیندهای پایدارتری برای منابع آبی کشور رقم بزنند.
وی گفت: در زمینه مدیریت منابع آبی، چالشهای حقوقی و قانونی یکی از موانع اصلی در مسیر دستیابی به حکمرانی مؤثر و پایدار محسوب میشوند. بسیاری از قوانین موجود، قدیمی و پراکندهاند و میان نهادهای مختلف مانند وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست همپوشانی و تعارض وجود دارد. این وضعیت باعث سردرگمی در اجرا، تخصیص ناعادلانه منابع و حتی بروز تنشهای اجتماعی شده است.
فقدان سند حقوقی مشخص برای «حق دسترسی به آب»
این فعال محیط زیست گفت: از سوی دیگر، نبود نهاد مستقل نظارتی برای رسیدگی به شکایات مردمی و فقدان سند حقوقی مشخص برای «حق دسترسی به آب» بهعنوان یک حق بنیادین، موجب کاهش اعتماد عمومی و مشارکت مردمی در مدیریت منابع شده است. همچنین، ثبتنشدن دقیق مالکیت منابع آبی، بهویژه در بخش کشاورزی، زمینهساز حفر چاههای غیرمجاز و بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی شده است.
وی تصریح کرد: برای حل این چالشها، تدوین یک قانون جامع آب با رویکرد عدالتمحور و شفاف، ایجاد نهاد مستقل نظارت بر حقوق آبی، ثبت دقیق مالکیت منابع با بهرهگیری از فناوریهای نوین و مشارکت دادن جوامع محلی در سیاستگذاریها از جمله اقدامات ضروری هستند. این اصلاحات میتوانند مسیر مدیریت عادلانه، علمی و پایدار منابع آبی کشور را هموار کنند.
دیگران چه کرده اند؟
او بیان کرد: قطعا بهرهگیری از تجربیات کشورهای موفق در مدیریت آب میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات موجود در زمینه کمآبی در کشور باشد. برای نمونه میتوان به تجربه کشور هلند اشاره کرد با استفاده از فناوریهای پیشرفته در زمینه تصفیه و بازیافت آب، توانسته است منابع محدود خود را بهصورت پایدار مدیریت کند. استرالیا هم با ایجاد بازار آب و سیاستهای مشارکتی، مصرف را کنترل کرده و بهرهوری را افزایش داده است.
خوشروزاده افزود: در این میان، سنگاپور نمونه موفق دیگری است که با منابع طبیعی محدود، توانسته بحران آب را با راهکارهای نوآورانه پشت سر بگذارد. این کشور با اجرای پروژههایی مانند نیوواتر، آب فاضلاب را تصفیه و بازچرخانی کرده و بخش قابل توجهی از نیاز آبی خود را تأمین میکند. مالزی هم با جمعآوری آب باران و استفاده از آن برای مصادف عمومی مانند فضای سبز و همچنین سیاستهای سختگیرانه در مصرف، توانسته است هدررفت منابع آب خود را به حداقل برساند. علاوه بر مطالعه و استفاده از تجربیات موفق کشورها، لازم است از طریق مشارکت فعال با نهادهای بینالمللی توسعه دیپلماسی آبی و تطبیق تجربیات جهانی با شرایط بومی، به سمت مدیریت پایدار منابع آب در ایران گام برداشت.
رسانهها موفق نبودهاند/بحران آب، همچنان در حاشیه توجه عمومی
این پژوهشگر حوزه رسانه درخصوص نقش رسانهها در آگاهیبخشی به مردم و مسئولان درباره بحران آب گفت: با وجود تلاشهای رسانهای در زمینه هشدار به جامعه درباره بحران کمآبی، واقعیت این است که این بحران نهتنها فروکش نکرده، بلکه شدت گرفته و این روند نشان میدهد که رسانهها نتوانستهاند موضوع آب را به دغدغه ذهنی اول جامعه و مسئولان تبدیل کنند. پیامهای رسانهای درباره کم آبی اغلب پراکنده، مقطعی و بدون پیوند عمیق با زندگی روزمره مردم بودهاند. در نتیجه، مسئله آب همچنان در حاشیه توجه عمومی باقی مانده و به یک مطالبه ملی تبدیل نشده است.
وی تاکید کرد: برای اینکه رسانهها بتوانند نقش مؤثرتری ایفا کنند، لازم است روایتهای به مرتب اثرگذارتری از بحران آب در اولویت قرار گیرد. مثلاً روایت داستان کشاورزی که با خشکسالی دستوپنجه نرم میکند، میتواند بسیار بیشتر از آمارهای خشک، مخاطب را درگیر کند. همچنین، هر سیاست یا پروژه مرتبط با آب باید با یک پیوست رسانهای همراه باشد تا مردم از اهداف و پیامدهای آن آگاه شوند و نقش خود را بهتر ایفا کنند.
این استاد علوم ارتباطات افزود: تولید محتوای آموزشی ساده و کاربردی برای گروههای مختلف جامعه از کودکان گرفته تا کشاورزان از سوی رسانه ها میتواند به اصلاح رفتار مصرفی کمک کند. رسانهها باید فراتر از اطلاعرسانی، نقش دیدهبان را ایفا کنند و عملکرد نهادهای مسئول در حوزه آب را بهصورت شفاف بررسی و نقادی کنند. در نهایت، تقویت رسانههای محلی که با زبان و فرهنگ مردم منطقه آشنایی دارند، میتواند آگاهیبخشی درباره بحران کم آبی را هدفمندتر و مؤثرتر کرده و بحران آب را از یک هشدار فنی صرف به یک دغدغه اجتماعی تبدیل کند.
نهادهای مدنی دست بکار شوند
وی در ادامه، به نقش تعیین کننده نهادهای مدنی در تشویق و ترغیب جامعه به مدیریت منابع آبی اشاره کرد و گفت: تشکلهای مردم نهاد میتوانند بهعنوان پل ارتباطی بین مردم و دولت، نقش تعیین کنندهای در زمینه مدیریت مصرف آب ایفا کرده و با برگزاری پویشهای ترویجی و آموزشی در محلات و مدارس، آگاهی عمومی درباره بحران آب را افزایش دهند و زمینه مشارکت مستقیم مردم، کشاورزان و کارشناسان را در تصمیمگیریهای منطقهای در خصوص مدیریت مصرف آب بیش از پیش فراهم کنند.
خوشروزاده در انتها با تاکید بر اینکه کم آبی پدیدهای با پیامدهای جبران ناپذیر است، گفت: با این حال میتوان این بحران را فرصتی مناسب برای بازنگری و با تعریف بنیادین الگوی مصرف آب در کشور و جلب توجه عمومی به ارزش واقعی آب در نظر گرفت.
انتهای پیام
نظرات